در ادامه بخش نخست این مقاله در مورد حل مسئله ملی از جنبه تئوریک و عملی ما به درج بخش دوم آن دست میزنیم. “برخورد کمونیستی به مسئله حق ملل در تعیین سرنوشت خویش در دوران امپریالیسم (۲) بعد از جنگ جهانی اول و حضور گسترده امپریالیسم در جهان، بعد از پیروزی سوسیالیسم در اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی نظام مستعمراتی کهن درهم ریخت و اشکال نوینی از ستم و یوغ ملی بروز کرد. در این زمان خصلت تحولات دوران ما تغییر کرد. در این دوره است که استالین بر اساس واقعیتهای عینی موجود بیان داشت که امروزه حل مسایل ملی دیگر در چارچوب دعوای بورژواهای یک کشور ممکن نیست، بلکه این مبارزه باید به منزله جزئی از کل مبارزه پرولتاریائی و ضد امپریالیستی صورت گیرد تا بتواند امکان حل پیدا کند. استالین نوشت: “در گذشته مسئله ملی به شیوه رفرمیستی، به مثابه مسئلهای جداگانه و مستقل، بدون رابطه با مسئله …
ادامه....“مشکل” هستهای ایران بهانه است
آمریکا با رژیم ایران مخالف است و برای تغییر رژیم ایران برخلاف ضوابط بهرسمیت شناخته شده جهانی؛ تلاش کرده و در امور داخلی ایران بیشرمانه دخالت میکند. آنها امر سرنگونی رژیم ایران را به عنوان یک قدرت سلطهگر خارجی در دستور کار خود قرار دادهاند. نه از این جهت که رژیم ایران بهحدکافی ارتجاعی نیست، نه از آنجهت که رژیم ایران بهحد کافی حقوق بشر را بهزیر پا نمیگذارد، نه از آنجهت که رژیم ایران برای قوانین خودش احترام کافی قایل نیست و برایشان تره هم خورد نمیکند، نه از آنجهت که دولتمردان ایران به حد کافی دزد؛ راهزن و دروغگوی بیشرم نیستند، بلکه تنها از این جهت که ایران تنها کشور منطقه است که سیطره آمریکا را نپذیرفته و زیر بار اوامر این قدرت بیگانه در منطقه نمیرود و به این ترتیب نفت و گاز خلیج فارس و راههای انتقال آنها به شرق آسیا و اروپا با وجود ایران …
ادامه....سخن هفته
سخن هفته راه حل کدام است؟ اعتراضات روزهای اخیر مردم در اطراف خیابانهای بازار و مخبرالدوله و جمهوری در تهران و سایر شهرها علیه گرانی و نابسامانی نرخ ارز و برعلیه بیتوجهای نظام سرمایهداری جمهوری اسلامی به مطالبات عاجل و دمکراتیک جامعه و با این گستردگی و پراکندگی در شعارها و اهداف و دورنماهای متناقض، نشان میدهد که فقدان رهبری سیاسی، که چشم انداز روشنی به مردم ارائه دهد، به شدت حس میشود. در این عرصهها حزب ما بارها به اظهارنظر پرداخته و نظریات انحرافی و ضد حزبی گوناگون را که استعداد آنها تنها در خرابکاری درجنبش است، به چالش گرفته است: یکم اینکه متأسفانه هستند سازمانها، احزاب و نیروهائی که به جای طرح مسئله رهبری حزبی و سیاسی جنبشهای خودجوش و ضرورت عاجل آن، خود به دامان این جنبشها میافتند و برآنند و یا حتی کوشش واهی و بیهوده میورزند که این جنبشها یا خودبهخود به پیروزی نایل آیند، …
ادامه....صحنه سازی، ابزاری در خدمت جنگ روانی
همزمان با عید مذهبی عروج عیسی بعد از شام آخر با یارانش به آسمان؛ بعد از زنده شدن وی، یک خبرنگار “آزادیخواه”؛ “دموکرات” و فراری روس به اوکرائین؛ که گویا “قربانی” ترور سازمان امنیت سرکوبگر روسیه بود، نیز برای شام آخر زنده شد. رسانه های غربی برای افشاء تروریسم پوتین تمام ظرفیت های تبلیغاتی خویش را به کار گرفتند. رهبر کودتاچی و نازی اوکرائین آقای پروشنکو این “جنایت” را محکوم کرد و مهمان از راه رسیده وی از آلمان آقای فرانک والتر اشتاین مایر، رئیس جمهور آلمان نیز این محکومیت را تائید نمود. از سراسر جهان موج تلگرافهای همدردی با پروشنکو به اوکرائین رسید و سناریو کامل شد. ولی بناگهان این خبرنگار “آزادیخواه” و فراری روس که علی الاصول به منزله خبرنگار؛ وظیفه یاری به کشف حقایق را داشته و باید به مردم آگاهی بدهد و اکاذیب مراجع مسئول و در حاکمیت را رو کند، زنده شد و خودش به …
ادامه....صلح پایدار در شبه جزیره کُره منوط به پایان اشغال بخش جنوبی کره توسط آمریکاست
در زمان جنگ جهانی دوم؛ پس از دخالت امپریالیسم آمریکا برای جلوگیری از آزادی کشور کره از دست اشغالگران فاشیست ژاپنی که شکست خورده بودند ، مبارزه مردم کره برای آزادی و پایان دادن به استعمار کشور کره توسط ژاپن ادامه پیدا کرد و تا به امروز نیز ادامه دارد. امپریالیسم آمریکا برای مبارزه با مردم کره همه آن کرهایها و ژاپنیهائی را که در سرکوب مردم کره مشارکت داشتند، مجددا بر سر کار آورد و از آنها حمایت کرد تا مانع شوند که مستعمره جدید آمریکا آزاد شود. این شیوه را آمریکائیها در اروپا با روی کار آوردن مجددا نازیها در آلمان؛ ایتالیا؛ فرانسه؛ اسپانیا؛ پرتغال و حتی ارتجاع ضد شوروی در ایران… در تمام سرزمینهای اشغالی خویش به کار بردند. کره شمالی در افشاء عوامل تهاجم به این کشور اعلام کرد که در روزهای ۲۳ و ۲۴ ماه ژوئن آمریکائیها با بمباران جنوبِ کشور کره شمالی؛ در امتداد مرزها …
ادامه....برخورد کمونیستی به مسئله ملی
رویدادهای اخیر در کردستان عراق؛ ترکیه و سوریه و نقشی که پارهای کردهای ایرانی در این رخدادها ایفاء کرده و میکنند، حزب ما را بر آن داشت تا موضع کمونیستی در برخورد به مسئله ملی را مجددا مطرح کند و بر آن پافشاری نماید و برای تحقق آن مبارزه نماید. تا مشتی ناسیونالشونیست در زیر نقاب “کمونیست” قادر نباشند در جنبش کمونیستی ایران خرابکاری کرده و تخم نفاق؛ پراکندگی؛ نفرت ملی بپاشند. برخورد حزب ما به مسئله ملی یک برخورد طبقاتی و بر متن واقعیاتهای دنیای کنونی؛ مسئلهای مشخص و نه مجرد و انتزاعی میباشد. در دنیای امپریالیسم که چهره سیاسی دنیای کنونی را علیرغم خواست ما در سراسر جهان؛ رقم میزند، مضحک است که بخواهیم مجزا و بیرابطه با مسئله منافع امپریالیسم در جهان به مسئله ملی و حل آن در دوران کنونی برخورد کنیم. این تنها کلید حل مسئله ملی در ایران و منطقه است. حل مسئله ملی از …
ادامه....«مشکل» هستهای ایران بهانه است
آمریکا با رژیم ایران مخالف است و برای تغییر رژیم ایران برخلاف ضوابط بهرسمیت شناخته شده جهانی؛ تلاش کرده و در امور داخلی ایران بیشرمانه دخالت میکند. آنها امر سرنگونی رژیم ایران را به عنوان یک قدرت سلطهگر خارجی در دستور کار خود قرار دادهاند. نه از این جهت که رژیم ایران به حد کافی ارتجاعی نیست، نه از آنجهت که رژیم ایران به حد کافی حقوق بشر را به زیر پا نمیگذارد، نه از آنجهت که رژیم ایران برای قوانین خودش احترام کافی قایل نیست و برایشان تره هم خورد نمیکند، نه از آنجهت که دولتمردان ایران به حد کافی دزد؛ راهزن و دروغگوی بیشرم نیستند، بلکه تنها از این جهت که ایران تنها کشور منطقه است که سیطره آمریکا را نپذیرفته و زیر بار اوامر این قدرت بیگانه در منطقه نمیرود و به این ترتیب نفت و گاز خلیج فارس و راههای انتقال آنها به شرق آسیا و …
ادامه....تجلیل از خدمات مارکس به جامعۀ بشری
سال ۲۰۱۸ سالگرد دویست سالگی تولد کارل مارکس ” فیلسوفان تا این زمان فقط به تفسیر جهان به طریقههای گوناگون پرداخته و اکنون باید در صدد تغییر جهان بر آمد” کارل مارکس ـ تزهائی در مورد فویرباخ از کارل مارکس تقریبا همه تجلیل میکنند، زیرا وی یک دانشمند بزرگ بشریت است و بیش از هر متفکر دیگری تاریخ قرن ۱۹ و ۲۰ را رقم زده است. ولی هر کس از کارل مارکس تمجید کرد الزاما با اندیشههای مارکس موافق نیست. امروز حتی دشمنان سوگند خورده مارکسیسم نیز برای مبارزه با نظریات مارکس به رنگ مارکسیسم در میآیند تا مارکسیسم را از درون تهی کنند و دژ را از درون فتح نمایند. سیلی از مزدوران به راه افتادهاند تا در باره “نادرستیها” و پیشگوئیهای “ناموفق” مارکس داد سخن دهند. این مزدوران روشنفکر را جلو میاندازند، و کرسی خطابه به آنها میدهند، وآنها را آرایش میکنند، تا آنان را به پشت صفحات …
ادامه....