در منشور سازمان ملل متحد به اهداف زیر تکیه شده است. اهدافی که سنگ بنای سازمان ملل متحد را تشکیل دادهاند: حفظ صلح و امنیت جهانی، پادرمیانی مسالمتآمیز برای رفع هرگونه اختلاف نظر، انصراف از اعمال خشونت، احترام به تساوی و حق حاکمیت ملی کشورها، همکاری دوستانه برای حفظ و تقویت صلح، حمایت از همکاری بینالمللی برای حل مشکلات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و انسانی. در این اهداف جائی برای تهدید به تجاوز و نابودی، دامنزدن به تخاصمات، نقض قراردادها و اعمال خشونت نیست. نظری به این اصول بیفکنید و نظری نیز به سیاستهای امپریالیسم و صهیونیسم در جهان و به سخنرانی نمایندگان آنها در نشستهای سازمان ملل معطوف دارید. فورا روشن میشود که این موجودات برای صلح، دوستی، انصراف از خشونت، احترام به حقوق بشر، حل معضلات جهانی نه تنها گامی بر نمیدارند سهل است، بلکه آنها را با دروغ و دغل، با چاشنی فریب و ریاکاری، با عربده کشی …
ادامه....شرارت خصلت جداناپذیر امپریالیسم است
نخستین جنگ در تاریخ معاصر را در آسیای جنوب شرقی، امپریالیسم ژاپن علیه کره بهراهانداخت. ژاپن در سال ۱۹۱۰ کشور کره را تصرف کرد و ۳۵ سال زد، کشت و خورد و برد و این کشور را به خاک سیاه نشاند. ژاپن بیشرمی و شرارت را از حد گذراند؛ برای راضی نگهداشتن سربازان خود سیصدهزار دختر جوان کرهای را از خانوادههایشان جدا ساخت و به عنوان «برده جنسی» در اختیار آنها گذارد. بر روی مردم بیگناه کره، مانند حیوانات آزمایشگاهی، دارو آزمایش کرد، به سربازان خود یاد داده بودند به بدن اسیران کرهای شلیک کنند و آنگاه به نوآموزان خود دستور میدادند جهت تحقیق و آزمایش، بدون داروی بیهوشی، گلوله را از بدن آنها بیرون آورند. پس از جنگ جهانی دوم و شکست ژاپن در کره، امپریالیسم آمریکا، برای تنگکردن حلقه محاصره چین و شوروی، به کره حمله نظامی کرد. امریکا با استفاده از بمبهای شیمیائی، ناپالم و بیولوژیکی عملاً …
ادامه....انقلاب کبیر سوسیالیستی اکتبر و پیروزی حزبیّت
لنینیسم به حزبیت تکیه میکند و این تکیه اتفاقی نیست. در زمان حاکمیت و نفوذ بینالملل دوم بر جنبش کارگری و کمونیستی، در دورانی که صلح و سازش بر همه جا حاکم و دوره اعتلاء جنبش انقلابی و کارگری فرا نرسیده بود، احزاب سوسیال دمکراتیک احزابی بودند که به دستگاههای انتخاباتی تبدیل شده و کارگران را نه برای کسب قدرت سیاسی، بلکه برای شرکت در پارلمان بورژوائی بسیج میکردند. به همین جهت در دوران رشد و اعتلاء جنبش کارگری که نیاز به عملیات انقلابی بود، آنها از رهبری این مبارزات عاجز بودند. لنین که مارکسیست بزرگی به حساب میآمد، اعتقاد داشت در هر جنگی به ستاد فرماندهی نیاز است و بدون ستاد فرماندهی نمیشود در جنگ طبقاتی برای کسب قدرت سیاسی پیروز شد. برای پیروزی در جنگ به انضباط و سازماندهی و بسیج تودهها نیاز بوده و نیروی پیشآهنگ طبقه کارگر که همان حزب وی است، باید با آگاهی و …
ادامه....مارکس، انگلس، لنین و تأسیس کردستان بزرگ در منطقه
کُنه سخنان خطرناک ناسیونال شونیستهای کُرد و شبه مارکسیستها این است که مهم کسب حقوق ما در هر شرایط است. سرنوشت سایر ملتهای منطقه به ما مربوط نیست، ما گلیم خودمان را از آب بیرون میکشیم و اگر این کار ما منجر به جنگ عمومی خانمانسوزی در منطقه شد و پای امپریالیسم و صهیونیسم را آشکارا به منطقه باز کرد، ما را از آن جهت چه باک که ما به استقلال خویش به هر قیمت دست یافتهایم. برای ما همسرنوشتی ملتهای منطقه که همه آنها تحت ستم امپریالیستها هستند و کشورهایشان سالها نیمه مستعمره بوده است، مهم نیست؛ مهم برای ما این است که اشغالگران امپریالیسم و صهیونیسم را تبرئه کنیم و ایرانیها و اعراب را اشغالگر معرفی نمائیم. اتهام اشغالگری به ملتهای مورد تهدید امپریالیسم، این خاصیت را دارد که اقدامات آتی ناسیونال شونیستهای کُرد را در طلب حمایت از کثیفترین نیروهای ارتجاعی جهان برای یاری به آنها و …
ادامه....تجزیهطلبی کردستان عراق با پرچم همهپرسی، در خدمت منافع امپریالیسم و صهیونیسم
بیانیه حزب کار ایران (توفان) پیرامون همه پرسی در کردستان عراق کمونیستها با یک اصل موافقند. اصل حق تعیین سرنوشت ملل آنهم به دست خود و نه با دست دیگران. کمونیستها در مبارزه با استعمار و امپریالیسم که نافی حقوق ملی بودند و هستند به این اصول دست یافتهاند. کمونیستها در عین به رسمیت شناختن این حق بر این نظر نیستند که درهر مورد مشخص با صدور چک سفید به پشتیبانی از این جدائی بپردازند. در هر مورد پیش آمده باید تحلیل مشخص از شرایط مشخص انجام گیرد تا معلوم شود که تحقق این جدائی به مصالح والای مبارزه طبقه کارگر، مبارزه ضد استعماری و ضد امپریالیستی و ضد صهیونیستی یاری میرساند و یا در خدمت ارتجاع جهانی و تقویت ضد انقلاب در جهان است. حزب ما با جدائی اسکاتلند و ایرلند از بریتانیا، جدائی کاتالونی و باسک از اسپانیا، کُرس از فرانسه و امثالهم موافق است، زیرا به این …
ادامه....محیط زیست و انرژی جایگزین
مستخرجی از گزارش سیاسی حزب کار ایران(توفان) به کنگره پنجم حزب کار ایران. بخش نخست-اوضاع جهان همه می دانند که تخریب و خسارت محیط زیست جهان بر اساس نظام مبتنی بر کسب سود حداکثر به هر قیمت، کماکان ادامه دارد. تداوم روند نابودی تنوع زیستی، تداوم کاهش ذخایر ماهیان و آبزیان و بیابان زایی که بیش از پیش زمینهای حاصلخیز را از بین می برد، اثرات نامطلوب تغییرات آب و هوا در اثر افزایش دمای زمین کماکان مشهود است. بلایای طبیعی که به طور مکرر و مخرب تر اتفاق می افتند و بر تواتر آنها افزوده می شوند که بویژه کشورهای وابسته و در حال توسعه در برابر آنها بسیار آسیب پذیرند، و تداوم آلودگیهای دریایی، معدنی، آب و هوا که میلیونها زندگی پر امید و آراسته را مورد تهدید قرار میدهند همچنان ادامه دارند. جهانی سازی سرمایه، انعقاد قراردادهای بین المللی تحت عنوان حمایت از “آزادی تجارت” و “نظم …
ادامه....به وصیت تو عمل می کنیم، رفیق مهپاره!
گامی در راه تاسیس بنیاد غیرانتفاعی مهپاره برای یاری به نیازمندان کمونیستها مخالف خودکشی هستند، زیرا خودکشی اقدامی نومیدانه و تسلیم در مقابل مشکلات است. حال آنکه کمونیسم بیان امید، زندگی بهتر، خدمت به بشریت و مبارزه برای روز قطعی جدال، روز نجات انسانهاست. برای نجات انسانها باید رزمید، از میدانهای نبرد سهمگین طبقاتی گذر کرد و با سربلندی از آن بیرون آمد. این راه بهیچوجه ساده نیست، از فراز و نشیب بسیار برخوردار است، به عقب نشینی و انتظار و فرصت و پیشرفت نیاز دارد. به همین جهت نیز مبارزه است، مبارزه طبقاتی، یک نبرد با نیروی مقابل، با دشمن طبقاتی است که به مقاومت دست میزند و اخلال میکند تا مزایا و امتیازات ضد بشری و ناعادلانه خویش را برای خود و همکیشانش تا ابد حفظ کند، حتی به بهای نابودی محیط زیست، کره زمین، نوع بشر و انواع و اقسام زندگان. این چنین افرادی که نمایندگان سرمایه …
ادامه....نفی دیکتاتوری پرولتاریا، دشمنی با انقلاب کبیر سوسیالیستی اکتبر است
بهمناسبت صدمین سالگرد انقلاب کبیر سوسیالیستی اکتبر بورژوازی از دیکتاتوری پرولتاریا واهمه دارد، زیرا میداند که اعمال دیکتاتوری پرولتاریا تحت رهبری حزب پرولتری امکان رشد و تجدید قوا را از وی سلب کرده و به سلطه بورژوازی خاتمه میدهد. به همین جهت بورژوازی در مبارزه ایدئولوژیک خویش بر ضد پرولتاریا و حزب وی همیشه به تحریف مضمون دیکتاتوری پرولتاریا دست میزند و متاسفانه با نفوذ نیروها و افکار طبقات خرده بورژوازی در صفوف طبقه کارگر جای پای تبلیغات مسموم خویش را در میان کمونیستها گشوده است. در میان جریانهای مدعی اعتقاد به کمونیسم در میان ایرانیان، شما با کمتر جریانی روبرو هستید که به دیکتاتوری پرولتاریا اعتقاد داشته، آنرا تبلیغ نموده و یا اساسا مضمون آنرا فهمیده باشد. مدعیان اعتقاد به “کمونیسم مارکسی” تمام اطلاعات خویش در مورد دیکتاتوری پرولتاریا را از نشریات ضد کمونیستی که نویسندگان “عالیقدر” ضد کمونیست نگاشتهاند، رونویسی کردهاند. این ادعاها هم در فهم آسانتر است …
ادامه....