امروزه این پرسش در مقابل همه دول جهان مطرح است که آیا حق حاکمیت ملی شامل شبکه مجازی نیز میشود و یا در این عرصه باید تسلیم آمریکا شد و تحت نام جهانیشدن ارتباطات و دفاع از «آزادی عقیده» و «نئولیبرالیسم» به شبکه تارعنکبوتی مجازی آنها وابسته گشت و استبداد آمریکائی توسط شرکتهای خصوصی و دولت آمریکا را پذیرفت؟ امروزه روشن است که این شرکتها تنها نوع معینی از تفکر را تبلیغ میکنند که بیشتر شستشوی مغزی است تا «آزادی» بیان عقیده. کتابخانه و منابع آنها دستکاری شده است. تاریخ گروههای سیاسی، که در شبکه مجازی آمریکائیها وجود دارد، جعلی است. برای امپریالیستها، که ممالک جهان را بخشی از خاک خود به حساب میآورند، کنترل شبکههای مجازی از جانب کشورهای مستقل عین استبداد تبلیغ میگردد. آنها غارت کشورها، دخالت در امور داخلی آنها، نظارت بر شبکه ارتباطی آنها و سردرآوردن از تمام اسرار این کشورها را دموکراسی جا میزنند، زیرا …
ادامه....رئیس جمهور کشور ساختگی کوزوو به عنوان جنایتکار جنگی تحت پیگرد است
نشریه آلمانی «زود دویچه تسایتونگ» مورخ ۲۶ ژوئن ۲۰۲۰ خبر داد که مسافرت «هاشم تحاچی» به آمریکا برای ملاقات با رئیس جمهور صربستان برهم خورد. این برهمخوردگی ناشی از آن بود که دادگاه کیفری لاهه، که در دست اروپائیهاست، پروندههای «هاشم تحاچی» را، که تاریخ مصرف خیانتاش تمام شده، رو کرده است و میخواهد وی را به عنوان جنایتکار جنگی محاکمه کند. در اینجا سخن از دوران تجاوز آلمان و سایر ممالک امپریالیستی به یوگسلاوی مستقل و تجزیه آن است. دو ماه قبل از حمله غیرقانونی و تبهکارانه ناتو به یوگسلاوی، در تاریخ ۲۴ مارس ۱۹۹۹، «هاشم تحاچی» با صحنهسازی «آدمکُشی» و تبلیغات نسلکُشی آلبانیائیها، تحت عنوان «قصابی راچاک» (RaÇak) تصاویر جعلی را با همکاری سازمان جاسوسی آلمان بر سر آنتنها فرستاد تا افکار عمومی را برای تجاوز «انساندوستانه» به یوگسلاوی آماده کنند. ناتو به همین بهانه تحت نام «جلوگیری از نسلکُشی» و نابودی مردم کوزوو به یوگسلاوی حمله نمود و …
ادامه....چگونه باید واقعبینانه بررسی کرد
سندِ برنامهای را که ایران و چین منتشر کردهاند، هنوز «قرارداد» نیست، بیان خطوط کلی سیاستی است که دو کشور می خواهند در آینده به پیش برند که این سیاست کلی ادعائی در مجموع اگر واقعاً اجرا شود، به ضرر ایران نخواهد بود. ولی زمانی میشود به داوری در مورد یک قرارداد نشست که مفاد مورد توافق آن به طور مشخص تنظیم شده و در مقابل شما قرار داشته باشند. داوری در مورد کلیات راحت است، ولی بحث ما بر سر تحلیل مشخص از شرایط مشخص است که به جزئیات برمیگردد و به دقت و کارشناسی نیاز دارد. به عنوان نمونه قرار است که در مورد بنای تأسیسات آب شیرین و بهرهبرداری از آن در ایران با چینیها همکاری شود. هر ایرانی میهنپرستی میداند که ایران سرزمینی کم آب است و به ویژه جنوب ایران به آب شیرین نیاز دارد. تمام ممالک کم آب عربی سواحل خلیج فارس این تأسیسات را …
ادامه....برخوردِ جمهوری سرمایهداری اسلامی
انقلاب مردم ایران، که آمریکا را از ایران بیرون کرد، آنچنان مورد نفرت آمریکاست که آنها هرگز این «اسائه ادب» را نسبت به خویش نخواهند بخشید. آنها از همان بدو انقلاب ایران در پی سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی بودند و خواهان اسارت مجدد ایران هستند. جمهوری اسلامی متأسفانه به جای تکیه به مردم از طریق بهبود شرایط زندگی اقتصادی آنها، ایجاد امنیت اجتماعی، بسط دموکراسی و آزادیهای مدنی و دموکراتیک در ایران مبارزه با فساد و خودسری و… به سمتی رفت و میرود که با ایجاد مافیای قدرت یک مناسبات سرمایهداری مافیائی و نظام الیگارشی در ایران به وجود آورده است که مافیاهای جهان به آن حسادت میکنند. رژیم جمهوری اسلامی، که به هیچکس پاسخگو نیست، فکر میکند با سرکوب، شکنجه، اعدام و امنیتی کردن تمام عرصههای زندگی مردم میتواند تا ابد دوام آورد. کار این رژیم به بن بست رسیده است و چون در درجه نخست حفظ نظام جمهوری …
ادامه....بیانیه حزب کار ایران (توفان) در مورد سند «برنامه همکاریهای جامع ۲۵ ساله ایران و چین»
«قرارداد» ایران و چین و یا طرح خطوط کلی برای انعقاد یک قرارداد در آینده نخست اینکه از نظر حزب ما «قرارداد» منتشرشده کنونی ایران و چین، که با هیاهوی امپریالیستهای غرب و یاران خُفتهشان در میان اپوزیسیون ایران روبرو شده است، نه قرارداد است، نه توافقنامه و نه سندی امضاء شده؛ هیچ چیز نیست، جز یک بیان عمومی اصول و خطوط کلی که باید در صورت انعقادِ یک قرارداد مشخصِ آتی، این اهداف، آرزوها و خواستها در آن تبلور یابند. در حقیقت بیان آرزوها و خواستهای دو طرف است. این سند، روح و بستر قراردادِ مشخصی خواهد بود که مفاد آن باید براساس این زیربنا در آینده تدوین و استوار گردند. این سند در حقیقت چارچوب یک قرارداد آتی را بیان داشته است. خطوط کلی خواستهائی است که تحققاش مورد توافق طرفین باشد. در غرب به این نوع اسناد «چهارچوب قرارداد» میگویند که جهت بحثها را برای تسهیل کار در آیندهروشن میگرداند. …
ادامه....چپاول ونزوئلا از طریق ساختن رئیسجمهور تقلبی
دولتی که در ونزوئلا بر سر کار است، دولتی است منتخب مردم و واقعی و نمایند انقلاب بولیواری در ونزوئلا. این حکومت ملی قادر شده است نفت را از چنگال امپریالیسم آمریکا به درآورد و با تمام تحریکات آمریکا، که همه آنها محصول زورگوئی و فشارهای غیرقانونی است، مبارزه کند. آمریکا و متحدانش، نظیر آلمان و بریتانیا هنوز نتوانستهاند با کودتا و تخریب حکومت قانونی ونزوئلا «نیکولاس مادورو» را سرنگون نمایند. تحریمهای غیرقانونی آمریکا نسبت به ونزوئلا تأثیرات بسیار مخربتری نسبت به تحریمهائی دارد که آمریکا در مورد ایران اجراء میکند. ثروت مردم ونزوئلا و امکانات آنها برای مقاومت در برابر آمریکا از شرایط ایران کمتر است و داس مرگ آمریکا در این کشور بیشتر کشتار به بار میآورد تا در ایران. دولت آمریکا این کشور را محاصره دریائی کرده و تمام ثروتهای ونزوئلا را در بانکهای آمریکا به تصاحب خود درآورده است و مدعی است که این ثروتها متعلق …
ادامه....رهائی طبقه کارگر تنها به دست خودش، یعنی از طریق حزباش ممکن است
یکی از روشهای مبارزه با کمونیسم استناد به متون کمونیستی و دگرگونکردن مضمون واقعی گفتار آموزگاران کمونیسم است. ضدکمونیستها، که دشمنی سرسختی با حزب طبقه کارگر دارند و مخالفاند که کارگران برای رهائی خویش سازمان و لشگر و ستاد فرماندهی خویش را داشته باشند، پرچم مخالفت با «حزبیت» را در دست میگیرند و با این پرچم ارتجاعپسند به استقبال طبقه کارگر میروند، تا وی را فریب دهند. شیوه آنها هندوانهگذاردن در زیر بغل طبقه کارگر است. آنها به کارگران میگویند که حزب بیحزب، تئوری بیتئوری شما خودتان باید متشکل شوید روشنفکران کمونیست را به دور اندازید، به تبلیغات آنها مبنی بر لزوم حزب، که وسیلهای برای «دیکتاتوری» آنها نسبت به طبقه کارگر است، بیتوجه بمانید و «خودتان، خودتان را آزاد» کنید و برای اثبات این تئوریهای انحرافی و ارتجاعی، که تنها موجبات تقویت بورژوازی و سرمایهداری و آشفتهفکری طبقه کارگر را فراهم میکنند، بازگوئیهای بیربط از بزرگان مارکسیسم برای «اثبات» نظریات …
ادامه....طفیلیگری و گندیدگی سرمایهداری به چه معنی است؟ به بهانه ۱۵۰ سالگی تولد لنین
لنین در بخشی از کتاب مشهور خود به نام «امپریالیسم به مثابه بالاترین مرحله سرمایهداری» پدیدهای را شرح میدهد که او آن را «طفیلیگری و گندیدگی» (parasitic and idleness) مینامد در میان بخشی از کمونیستها این سوء تفاهم بوجود آمده است که گویا توجه لنین به دوران احتضار امپریالیسم و پوسیدگی و انگلی آخر عمر وی است. این امر توهمی بیش نیست! لنین بر آن است که این ویژگی امپریالیسم، اگرچه از سرشت انحصارگری آن سرچشمه میگیرد، اولاً پدیدهای است همزاد و همراه او و ثانیاً حتی بیماری دوران جوانی امپریالیسم و بویژه نتیجه استثمار کشورهای عقبمانده، ضعیف و کوچک و تبدیل آنان به مستعمرات خویش است. به ویژه صدور سرمایه در ایجاد و شکلگیری بیماری «طفیلیگری» نقش اساسی را بازی مینماید. کمی به ویژگیها و خصوصیات گوناگون این پدیده، آن چنان که لنین آن را توضیح میدهد، گوش فرا دهیم: ۱- «عمیقترین پایه اقتصادی امپریالیسم، انحصار است». سپس لنین …
ادامه....