کمیته جایزه صلح نوبل روز ۱۸ مهر ماه سال جاری، سازمان «برنامه جهانی غذا» (WFP) را به عنوان برنده جایزه صلح نوبل سال ۲۰۲۰ اعلام کرد. سخنگوی این کمیته طی سخنانی اظهار داشت که «این جایزه به خاطر تقدیر از تلاشهای این سازمان در مبارزه با گرسنگی و کمک به امنیت غذائی به وی اهدا شده است». اما ببینیم آیا عملکرد این سازمان سزاوار دستآوردی این چنین است؟ «طلعت الشرجبی»، سخنگوی «جنبش انصارالله» در اینباره اظهار میدارد که «سازمان «برنامه جهانی غذا» همواره فاقد رویکرد بیطرفانه بوده است. مهمترین و بزرگترین مسئولیت این سازمان مبارزه با گرسنگی بوده است که به عقیده ما در انجام وظائف خود کوتاهی کرده است». و اضافه میکند که: «در حال حاضر بسیاری در یمن از سوء تغذیه رنج میبرند و این سازمان نتوانسته در توزیع کمکهای بشردوستانه بیطرف بماند». از سوی دیگر «مانعالعس»، رئیس اداره همکاریهای بینالمللی در شورای عالی امور انسانی یمن اظهار …
ادامه....در ماوراء قفقاز چه میگذرد؟ (۲)
در ماوراء قفقاز در اثر دخالت بیگانگان و منافع طبقاتی حکام این منطقه تضادهای امپریالیستی و ارتجاع منطقه تشدید میشود و درگیریهای نظامی به دنبال خود میآورد. امپریالیستها و قدرتهای منطقه با تکیه بر جراحات التیامنیافته قرون در این منطقه در پی کسب حداکثر نفوذ و تأمین منافع توسعهطلبانه خویش هستند. همه قدرتهای امپریالیستی میکوشند با پنهانشدن در زیر پرچم ممانعت از بربریت و آدمکشی خودشان را به موقع به قفقاز جنوبی برسانند تا در این کمینگاه نیات شوم خود را برای جنگ و توسعهطلبی و غارت مردم این کشورها آماده گردانند. برای فهمیدن دقیق اوضاع این منطقه باید توجه کرد که قدرتهای زیر در این منطقه در حال رقابت و تبانی با یکدیگر هستند. این ممالک در دو گروه جای میگیرند. یکی قدرتهای منطقه نظیر ایران، ترکیه، ارمنستان، آذربایجان، گرجستان و روسیه. و گروه دوم امپریالیستهای آمریکا، انگلستان، فرانسه، اتحادیه اروپا و ناتو است که با رژیم صهیونیستی اسرائیل همکاری میکنند. …
ادامه....در ستایش «فریدریش انگلس» به مناسب دویست سالگی تولدش
سازمان مارکسیستی – لنینیستی توفان تحت عنوان «جاویدباد نام فردریک انگلس» در شماره ۴۰ نشریه خود، به مناسبت ۱۵۰ سالگی ولادت فریدریک انگلس مقالهای منتشر کرد که بسیار آموزنده بود و پیشگوئی و دوراندیشی «توفان» را در زمینه فروپاشی شوروی خروشچفی در همان زمان نشان میدهد. «توفان» نشان داد که رویزیونیسم دشمن طبقاتی مارکسیسم – لنینیسم است و دوامی نخواهد آورد. حزب کار ایران (توفان) به مناسبت فعلیت این مقاله و نتایج تحلیل و پیشگوئیهای آن عین همان مقاله را به چاپ میرساند. ستایش از «فریدریش انگلس» در دویست سالگی ولادتش همان ارزشی را دارد که در ۱۵۰ سالگی تولدش با آن روبرو بودیم. *** «روز ۲۸ نوامبر صد و پنجاه سال از ولادت نابغه کبیر اندیشه و کردار، فردریک انگلس، همراه و همرزم کارل مارکس گذشت. این دو بنیادگذار سوسیالیسم علمی، که هر یک از طریقی به پژوهشهای فلسفی و اقتصادی دست زده بودند، در ۱۸۴۴ در پاریس به …
ادامه....منشور ملل متحد یک دستآورد بشریت متمدن
امسال ۷۵ سالگی تأسیس سازمان ملل متحد است. جا دارد که حزب کار ایران روش خویش را در برخورد به این پدیده مورد بررسی قرار دهد.جنایات فجیعی که در جنگ جهانی اول و دوم صورت پذیرفت، تا منافع ممالک غارتگر تأمین گردد، میراثی از گورستانها، شهرهای ویران، کودکان بیسرپرست، بیکاری، فحشاء و زنان بیوه و سرنوشتهای غمانگیز به جای گذاشت. چرخ تولید از حرکت ایستاد و فقر چهره واقعی خویش را نشان داد. وجدان ملتها و مردم جهان از این همه تبهکاری به عذاب آمده بود و فضای عمومی یک همکاری جهانی را برای تأمین صلح و اجتناب از توسل به جنگ میطلبید. تلاش برای صلح در عین حال به مفهوم تثبیت اوضاع کنونی بود و با توجه به پیروزی جنگ بزرگ میهنی ضد فاشیستی به رهبری اتحاد جماهیر شوروی استالینی، ایجاب میکرد که دستآوردهای بعد از جنگ را تثبیت کرد، تا غارتگران و استعمارگران جهان نتوانند به راحتی به …
ادامه....توهین به مقدسات ادیان مبارزه با دین نیست
کمونیستها در عرصه ایدئولوژیک و فرهنگی مذهب را همواره به صحنه مبارزه اصولی و منطقی فراخواندهاند. تبلیغ بیدینی و مبارزه با خرافات و تحجر مذهب وظیفه تربیتی آنان برای رشد فرهنگ سیاسی و طبقاتی جامعه و بویژه جوانان است. توجه داشته باشیم که همه تعالیم فوق در مورد رابطه کمونیستها با مذهب و اعتقادات مذهبی تودههای وسیع مردم چه در سیاست و چه در قانونِ اساسی همه کشورهای سوسیالیستی سابق و چه در رابطه با مبارزه و فعالیت احزاب کمونیست در کشورهای سرمایهداری انعکاس خود را داشته است. «آزادی دین و وجدان» (Glaubens– und Gewissensfreiheit) به عنوان یک حق مسلم، رابطه احزاب کمونیست و دولتهای سوسیالیستی را با اعتقادات مذهبی و یا مرامی همواره تعیین کرده است. بدون رعایت این حق، کمونیستها هرگز قادر نمیبودند در مبارزات خویش با نیروهای دموکراتیک اجتماع و اساساً تودههای غیر کمونیست اتحاد عمل و حتی وحدت سیاسی پیدا نمایند. نگاهی کوتاه به کتاب «فرهنگ سیاسی» (Politisches Wörterbuch) منتشره …
ادامه....«زنده باد ارمنستان شوروی!»
«زنده باد ارمنستان شوروی!» «ارمنستانِ زجرکشیده و سختیدیده، گرسنه و به لطف آنتانت[۲] و داشناکها[۳] به گرسنگی و ویرانی رها شده و محکوم به فرار دستجمعی گشته است، این ارمنستانی که همه «دوستان»اش به وی خیانت کردند، امروز نجات خود را در اعلام کشور شوروی یافت: نه تضمینهای فریبکارانه انگلستان، «محافظ باستانی» منافع ارمنستان، نه چهارده نکته بدنام ویلسون[۴] و نه وعدههای جارزنانه فروشندگان بازاری جامعه ملل مبنی بر «موکل»خواندن خود برای اداره ارمنستان، نتوانستند ارمنستان را از قتلعام و نابودی فیزیکی نجات دهند (و نمیتوانستند هم آنها را نجات دهند). فقط ایده قدرت شوروی به ارمنستان آرامش و امکان تجدید حیات ملی میداد. در اینجا برخی از حقایق ذکر شده است که منجر به شورویشدن ارمنستان شد. سیاستهای مخرب داشناکها، این عوامل آنتانت، کشور را به سمت هرج و مرج و بدبختی سوق میدهد. جنگ علیه ترکیه، که توسط داشناکها تحریک میشود، اوضاع دشوار ارمنستان را وخیمتر میکند. کسانی که از گرسنگی …
ادامه....نظر «میرجعفر پیشهوری» در مورد مناقشه قرهباغ کوهستانی
«میرجعفر پیشهوری» از کمونیستهای قدیمی ایران، که سالها در قفقاز زندگی کرده بود و با روحیات مردمان آن سامان آشنائی داشت، با دقت کمونیستی به حل مسئله «نفرت ملی» در ماوراء قفقاز برخورد میکند و مسئله را از جنبه طبقاتی آن مد نظر قرار میدهد. برای وی «مساواتیست»ها و «داشناک»ها نمایندگان طبقات بهرهکش دو ملت آذربایجان و ارمنی هستند. تا زمانی که دو طرف با ایدئولوژی ناسیونال شونیستی برای ارمنستان بزرگ و یا پانترکیسم اسلامی، که ملقمهای از پاناسلامیسم و پانترکیسم است، به پدیدههای اجتماعی ماوراء قفقاز برخورد میکنند، امکان تقلیل، کاهش، نرمش و تشنجزدائی در میان خلقهای قفقاز وجود ندارد. *** «مسئله ارمنی – مسلمان موجد دارد. اگر آن از میان برداشته شود، میتوان اطمینان یافت که مسئله ارمنی و مسلمان هم از بین خواهد رفت. آن موجد هم عبارت است از احزاب داشناک و مساوات». رحیم رئیس نیا در «کتاب آخرین سنگر آزادی» ( مجموعه مقالات «پیشهوری» در …
ادامه....ریشههای درگیریهای کشورهای ماوراء قفقاز و راه حل بلشویکها
در مورد بهترین آثار علمی و مارکسیستی مربوط به مسئله ملّی باید به آثار رفیق «استالین» و تجربیات مبارزه بلشویکها برای حل مسئله ملّی در شوروی، که از درون روسیه تزاری بیرون آمده بود، مراجعه کرد. «استالین» به درستی به تکامل کشورهائی اشاره میکند که در نتیجه رشد طبیعیِ سرمایهداری در آنها، به ملتهائی با تمایلات ملّی دست یافته و به دولتهای ملّی بدل شدهاند. این دولتها از جمله انگلستان، فرانسه، آلمان، و ایتالیا هستند. دولتهای ملّی این کشورها محصول رشد طبیعی سرمایهداری در این کشورها بوده است. ولی دولتهائی هم به وجود آمدهاند که محصول رشد آزادانه و طبیعی سرمایهداری نبوده، بلکه ناشی از مقاومت در مقابل تهاجم خارجیاند و ما با این دولتها قبل از رشد سرمایهداری روبرو بوده و امروزه نیز روبرو هستیم. وی در این مورد به مثال ممالک اروپای شرقی و یا روسیه تزاری اشاره میکند که دولتها در مقابله با هجوم ترکها و یا …
ادامه....