رفیق داود ندرتی در سال ١٣٣٦ در روستای نیاز از توابع شهرستان اردبیل در یک خانوادهﯼ تهیدست و زحمتکش چشم به جهان گشود. کودکی رفیق در فقر و بدبختی گذشت و همین فقر سبب شد که بیشتر از کلاس سوم متوسطه تحصیل نکرده و وارد ارتش شود. در ارتش دورهﻫﺎﯼ کاراته٬ کونگ فو و جودو را با موفقیت به پایان رسانید و مربی ورزش کونگ فوﯼ لشگر ٩٢ اهواز شد. با خروش توفنده در سال ٥٦ به صف انقلابیون پیوست و تا نابودی رژیم فاشیستی شاه لحظهﺍﯼ دست از مبارزه نکشید.
بعد از پیروزی انقلاب٬ در مهرماه ٥٩ که جنگ تحمیلی آغاز شد٬ رفیق داوود همان روز اول در خط مقدم جبهه قرار گرفت و با رشادت تمام از وطن خویش دفاع نمود و در این جنگ قهرمانیﻫﺎﯼ فراوانی نشان داد که در زیر به چند نمونه آن اشاره می شود:
١- در آزادی ارتفاعات (الله اکبر) اولین سربازی بود که پرچم ایران را بر فراز بلندی (الله اکبر) به اهتزاز در آورد.
٢- در آزادی “بستان”٬ باز اولین سربازی بود که با تانک خود وارد بستان شد و در این حمله دوبار تانک خود را از دست داد.
٣- در آزاد سازی هویزه٬ پادگان حمید و شوش و تنگهﯼ چزابه٬ رشادتﻫﺎﯼ زیادی از خود نشان داد.
در مورد اخلاق و رفتار رفیق باید گفت که در میان مردم شهر و ده و در جبههﯼ جنگ محبوبیت خاصی داشت.
رفیق داود در حملهﯼ “شلمچه” در تاریخ ١٨/٢/٦١ به شهادت رسید. در وصیتنامهﯼ رفیق آمده است: “تا آخرین قطره خونم با این مزدوران آمریکائی و شوروی خواهم جنگید …… بعد از شهادت من گریه نکنید. به همه شیرینی بدهید و در موقع سوگواری من چند تفنگ چاتمه کنید و کلاه آهنین بر سر تفنگ بگذارید که همه بدانند من یک سرباز بودهﺍم”.
در مراسم تشییع جنازهﯼ رفیق٬ عموم مردم شهر و ده بدون این که تبلیغی بشود و یا به زور جمع شده باشند٬ شرکت کرده بودند.
رفیق داود دارای همسر و یک فرزند بود. از رشادتﻫﺎ و دلیریﻫﺎﯼ رفیق همین بس که در شروع جنگ گروهبان یک بود و در موقع شهادت به درجهﯼ ستوانیاری رسیده بود.
جاویدان باد خاطرهﯼ توفانی شهید رفیق داود ندرتی!