رفیق بهمن نعمت اللهی (ایرج): مهندس برق و در بندر عباس در شرکت توانیر کار می کرد و از موقعیت شغلی بسیار بالائی برخوردار بود. این رفیق نیز مانند برادرش سالها قبل از انقلاب، به عضویت “سازمان مارکسیستی-لنینیستی توفان” در آمد و در جنوب ایران فعالیت می کرد. وی متاهل و صاحب فرزند بود. وی نیز یک بار برای تماس با مرکزیت “سازمان مارکسیستی –لنینیستی توفان” و دادن گزارش به اروپا آمد و این دقیقا همزمان با دورانی بود که انشعاب در توفان بوقوع می پیوست. وی از مسایل آگاهی یافت و با مطالعه اسناد و گزارشات برای مطلع ساختن رفقا و اتخاذ تصمیم به ایران بازگشت. رفیق ایرج در جنوب ایران و به وِیژه در بندرعباس از نفوذ فراوانی برخوردار بود. در آن دوران ما توانسته بودیم در اتحادیه کارگران اسکله بندر عباس نفوذ کنیم و یکی از رفقای ما به پرنفوذترین سخنگویان جنبش کارگری در آن جا بدل شده بود. رهنمودهای رفیق ایرج و اعلامیه های محلی که منتشر می شد، در نفوذ رفقای ما در جنوب ایران بسیار موثر بود.
- وی بعد از انشعاب در “سازمان مارکسیستی – لنینیستی توفان” در داخل ایران “سازمان توده زحمتکشان” را ایجاد کرد که بعد در نخستین کنگره اش نام خود را به “سازمان کارگران مبارز ایران” تغییر داد. وی عضو کمیته مرکزی این سازمان بود. وی در تابستان سال ۶۰ دستگیر شد. وزارت نیرو که به وی نیاز فراوان داشت توسط وزیر نیروی وقت از وی خواست با نوشتن توبه نامه ای جان خود را نجات دهد. وی از قبول این امر سر باز زد و احتمالا در تهران تیرباران شد.
ننگ و نفرت بر رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی!
یادش گرامی راهش پر رهرو باد!