یکشنبه , ۲۲ مهر ۱۴۰۳
برگ نخست / مجموعه مقالات / مقالات توفان الکترونیکی / سخنی پیرامون اسکار برای فیلم «فروشنده» اصغرفرهادی

سخنی پیرامون اسکار برای فیلم «فروشنده» اصغرفرهادی

فیلم «فروشنده» ساخته اصغر فرهادی موفق به کسب جایزه بخش بهترین فیلم خارجی در هشتاد و نهمین مراسم اهدای جوایز آکادمی علوم و هنرهای سینما (اسکار) شد.  این دومین اسکار فرهادی و سینمای ایران است. آقای اصغر فرهادی در سال ۲۰۱۲ هم برای فیلم «جدایی نادر از سیمین» موفق به کسب این جایزه شده بود.

اصغر فرهادی در اعتراض به فرمان ضدمهاجرتی «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری جدید آمریکا در این مراسم که بامداد دوشنبه به وقت تهران برگزار شد، شرکت نکرد و «انوشه انصاری» نخستین فضانورد زن ایرانی و «فیروز نادری» از مدیران پیشین ناسا به نمایندگی از آنها در اسکار حضور بهم رساندند

در قسمتی از بیانیه اصغر فرهادی که در این مراسم قرائت شد، چنین آمده است : «غیبت من برای احترام به مردم کشورم و شش کشور دیگری است که با این قانون غیرانسانی که مهاجران را از ورود به آمریکا منع می‌کنند، مورد بی‌احترامی قرار‌گرفته‌اند ».

این اظهارات فرهادی با تشویق گسترده حضار همراه شد.

حزب ما هر پیروزی و موفقیت ورزشی، علمی و هنری در عرصه ملی و بین‌المللی را که موجب سربلندی و دست‌آورد مردم ایران است، ارج می‌نهد و این موفقیت‌ها را روحیه‌بخش و در خدمت پیکار علیه کوراندیشان ضد هنر و فرهنگ جمهوری اسلامی ارزیابی می‌کند.

متن کامل بیانیه اصغر فرهادی را در زیر می‌خوانید

«افتخار بزرگی‌ است که برای دومین‌بار این جایزه با ارزش را دریافت می‌کنم. از اعضای آکادمی، گروهم در ایران، تهیه‌کننده‌ام الکساندر ماله‌گی و پخش‌کنندگانم کوهن مدیا و آمازون تشکر می‌کنم. همچنین سپاسگزارم از همبستگی دیگر کاندیداهای بهترین فیلم خارجی.

متاسفم که امشب در کنار شما نیستم. من به احترام مردم کشورم و شش کشور دیگر که با قانون غیر‌انسانی منع ورود مهاجران مورد بی‌احترامی واقع شدند به آمریکا نیامدم.

تقسیم‌بندی جهان به ما و دشمنان ما توسط سیاستمداران افراطی باعث ترس می‌شود؛ ترسی که توجیهی‌ است دروغین برای خشونت‌ها و جنگ‌ها؛ جنگ‌هایی که مانع بزرگی بوده‌اند برای رسیدن به دموکراسی و رعایت حقوق بشر در کشورهایی که مورد تهاجم واقع شده‌اند.

سینماگران می‌توانند با چرخش دوربین‌هایشان به مشترکات انسانی، کلیشه‌هایی که از ملیت‌ها و ادیان مختلف ساخته شده است را بشکنند و زمینه‌ همدلی و به دنبال آن همبستگی مردمان جهان را فراهم کنند. همدلی چیزی‌ است که ما امروز بیشتر از هر زمان به آن نیازمندیم.»

اهداف حمله به جایزه اسکار و شخص اصغر فرهادی کدامند!

حزب ما بارها  تاکید کرده است که هر پیروزی و موفقیت ورزشی، علمی و هنری دست‌آورد مردم ایران است و نگاه منفی و تحقیر‌آمیز به آن به نفع رژیم جمهوری اسلامی است.کسانی که به غرور ملی و افتخارات ملی اعتقادی ندارند، عرق ملی و میهن‌دوستی هم ندارند و با فرهنگ و تاریخ و روحیات مردمشان بیگانه‌اند.

در گذشته شرکت تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی و یا شرکت ورزشکاران ایران در المپیک لندن و دست‌آوردهای آن بویژه در عرصه کشتی و وزنه‌برداری و بدست‌آوردن  ۱۲ مدال پیروزی از یکسو موجب شعف و شادی مردم ایران در داخل و خارج از کشور شد و این پیروزی‌ها را جشن گرفته و در دفتر قهرمانی‌ها و افتخارات ملت ایران ثبت کردند.از سوی دیگر این پیروزی‌ها موجب خشم و برافروختگی عده‌ای روشنفکرنما گردید که این موفقیت‌های ورزشی را باعث تقویت رژیم تحلیل کرده  و نقش ورزشکاران و شرکت آنها در المپیک را نه تنها مثبت، بلکه منفی ارزیابی نمودند. این عده که بخش کوچکی از ایرانیان خارج را تشکیل میدهند، شامل عناصر چپ‌اندرقیچی که با شعار «کارگران وطن ندارند» و ورزشکاران برای وطن بورژوازی و زیر پرچم و سرود بورژوازی اسلامی «نباید سینه بزنند و مدال تقدیم رژیم جمهوری اسلامی دهند» به میدان آمدند…. و بخش دیگر عناصر فریب‌خورده سازمان خودفروخته مجاهدین که همه ورزشکاران ایران را رژیمی و کسب مدالهای طلا و نقره و برنز را بسود رژیم و تحکیم آن ارزیابی نموده و تمام توش و توان خود را برای منفی جلوه‌دادن این پیروزی‌ها و توهین به ورزشکاران ایران بکارگرفتند. این نیروها به رغم تطورات ایدئولوژیکی و سیاسی اما در یک چیز متحد عمل نمودند.  دعوت ورزشکاران به  عدم شرکت در میادین ورزشی و هنری و علمی و تحریم تام و تمام ایران در این عرصه‌ها بوده است. فلسفه مبارزاتی این جماعت چنین است: «هرچه بدتر بهتر»

در عرصه هنری نیز ما با این نوع استدلالات نهیلیستی روبرو هستیم که همه هنرمندان ابتدا باید سرنگونی جمهوری اسلامی را در پیشانیشان بنویسند، تف به رژیم و رهبر و دستگاهش بریزند، آنوقت دست به تولید فیلم و شعر و هنر و کتاب بزنند…… در غیر اینصورت همه تلاششان ارتجاعی و در خدمت ارتجاع است!!!!  این عده گویا با تاریخ ایران بیگانه‌اند و بر این تصور کودکانه‌اند که تمام هنرمندان، نویسندگان و شعرای ایران در طول تاریخ در چهارچوب «رژیم‌های مترقی و انقلابی و سوسیالیستی» و نه مذهبی و استبدای و سلطنتی هنرشان را عرضه کرده‌اند. این فرقه مذهبی هنوز نفهمیده است که هنرمندان نه با اسلحه در دست بلکه با سلاح هنر و روشنگری به جنگ جهل و تاریکی رفته و اثرات فنا ناپذیری را در دفتر ادبیات و شعر و هنر ایران ثبت کرده و مایه افتخار و مباهات همه مردم ایران بوده است.

در برخوردهای اخیر به اصغر فرهادی روشن نیست که منظور چیست . آیا فیلم و سوژه‌اش ارتجاعی است، آیا چون پاسپورتش مهر جمهوری اسلامی دارد، ارتجاعی است، آیا چون در چهارچوب جمهوری اسلامی این فیلم تهیه شده اس، ارتجاعی است، آیا چون با وزیر فرهنگ و یا رئیس جمهور اسلامی دست داده است، ارتجاعی است، آیا چون هالیود این جایزه را به او اهدا کرده است، ارتجاعی است، آیا چون آقای فرهادی در همبستگی با ایرانیان مقیم آمریکا و اتباع آن شش کشوری که توسط دونالد ترامپ مورد تعرض راسیستی قرار گرفته و از سفر به آمریکا امتناع کرده است، مخالفند…..و غیر … روشن نیست این «انقلابیون» ناب که در پیله خود فرورفته و نکاه نهیلیستی به همه چیز دارند، چه رهنمودی برای  مردم ایران در عرصه هنری و فرهنگی و ورزشی دارند. هیچ !زیرا اگر پراتیک معیار حقیقت است، چنین تفکری جز پذیرش تحریم امپریالیستی علیه مردم ایران در تمام عرصه‌ها از جمله در عرصه هنری و ورزشی ندارد و این عده چه بخواهند یا نخواهند و هر شعار ضدرژیمی که صلادهند بازیچه دست اجانبند و در کادر فلسفه «هرچه بدتر بهتر» عمل‌شان به نفع جمهوری اسلامی است !

Print Friendly, PDF & Email