برگ نخست / مجموعه مقالات / مقالات نشریه توفان / فاجعه گرسنگی از آسمان نازل نشده است
REUTERS

فاجعه گرسنگی از آسمان نازل نشده است

در زمینه یارانه­دهی مبارزه رقابتی سختی نیز میان امپریالیسم آمریکا با اروپا وجود دارد. این هر دو جبهه علیرغم اینکه قرارداد مربوط به سازمان تجارت جهانی را امضاء کرده­اند و حق ندارند تولیدات داخلی خویش را با دادن یارانه­های دولتی قابل رقابت با سایر محصولات کشاورزی در بازار جهانی بکنند، با خندیدن به ریش مردم جهان، این کار را به طور وسیع انجام می­دهند. در اثر این سیاستِ یارانه­دهی، محصولات ممالک امپریالیستی آمریکا و اتحادیه اروپا بشدت افزایش یافته و بهای آنها تنزل می­کند به­طوریکه کشاورزان ممالک سه قاره، قادر نیستند با این کمک رسانی دولتی مقابله کرده و ورشکست می­شوند و در عمل بازارهای این ممالک در را به روی محصولات ارزان قیمت ممالک امپریالیستی باز می­کنند تا “آزادی” به خطر نیفتد.

»بیودیزل» از روغن‌های گیاهی نظیر کلزا و چربی حیوانی تولید می‌شود. طبیعی است که این سوخت‌ها که به طور عمده از محصولات کشاورزی و غذائی تولید می‌شوند، جهت تولید مواد اولیه، هم مزارع وسیعی را به خود اختصاص می‌دهند و هم مقدار زیادی از مواد غذائی را می‌بلعند. و به این ترتیب به گرسنگی در جهان بیشتر دامن می‌زنند. از سوی دیگر در جوامع مصرفی نظام‌های سرمایه‌داری روزبروز تولید و مصرف گوشت، چه طیور و چه دامی بالاتر می‌رود. برای تولید میلیون‌ها تن گوشت، میلیون‌ها تن خوراک دام، که چیزی جز غلات و سویا و .. نیست، لازم است. که این خود دلیل دیگری در گسترش گرسنگی به شمار می‌آید.

کنسرن‌های «Bayer» ، «BASF» و «Monsanto» در چهارچوب «همکاری‌های مشترک غذایی آلمان«German Food Partnership و یا «اتحادیه نوین تأمین تغذیه «neue Alianz für Ernährungssicherung تأسیس کرده‌اند. آنها با استفاده از این ابزار در واقع نیات پلید استثمارگرانه خود را در پس پرده «مبارزه با فقر» در آفریقا پنهان ساخته‌اند. آنها در عمل از یکسو بازار فروش بذور و مواد سمی ضدآفت نظیر Pesticide را در انحصار خود درآورده‌اند و از سوی دیگر با غصب زمین‌های زراعی، چنگال مخوف خود را بر گلوی زارعین نهاده‌اند. یا آنها را به تدریج از چرخه تولید خارج ساخته و به دست بیکاری، فقر و گرسنگی سپرده‌اند و یا با مزد ناچیز اجیرشان ساخته‌اند. علاوه بر این این کنسرن‌ها با دنبال‌کردن کشت تک محصولی هم به باروری زمین لطمه وارد می‌کنند و هم خطری برای تنوع محصولات زراعی بشمار می‌آیند. کشاورزان خرد که هنوز در چرخه تولید قرار دارند، به شدت تحت فشارند. برای نمونه اگر در سال ۱۹۸۰ یک کشاورز که به کشت کاکائو اشتغال داشت ۱۶٪ از فروش هر بسته شکلات عایدش می‌شد، امروز این رقم به ۶٪ تقلیل یافته است. عوامل ذکر شده در بالا حکایت از آن دارد که دره میان فقر و ثروت ناگزیر روز به روز عمیق‌تر گشته و بر تعداد فقرا و گرسنگان افزوده می‌گردد.

به دیده “اوکسفام” اختلاف میان فقر و ثروت از سال ۲۰۱۰ به این طرف آنچنان افزایش یافته است که نظم موجود جهان را با خطر جدی مواجه ساخته است. “اوکسفام” به سران ۲۰ کشور که همه ساله در “داووس” سویس گردهم می‌آیند بارها اخطار داده است که نابرابری عظیم اقتصادی و اجتماعی غیر قابل کنترل و در عین حال برای جوامع بشری مخاطره انگیز است.

طبق آمار اخیر “اوکسفام” اگر ۷ سال پیش جمع ثروت ۳۸۸ میلیاردر با مجموعه دارائی نیمی از جمعیت کره زمین برابر بود، در سال گذشته این تعداد به ۶۲ نفر رسید و امسال انباشت ثروت تنها ۸ ابر میلیاردر بیش از دارائی نیمی از مردم جهان است. “اوکسفام” در عین حال به این مطلب نیز اشاره دارد که دارایی ۱٪ از سرمایه‌داران به مراتب بیش از دارایی ۹۹٪ از کل مردم جهان است. این انباشت نجومی سرمایه تنها می‌تواند با پایین‌آوردن بی‌مهابای دستمزدها در کلیه سطوح، چه تولیدی، چه خدمات، از بین‌بردن بیمه‌های اجتماعی، انتقال تولید به کشورهای با دستمزد پایین، گرانی روزافزون کالاهای مصرفی، نظم زدائی در عرصه حرکت سرمایه و گسیل آن به اقصی نقاط جهان … بوجود آید. تحمیل و اجرای تجارت آزاد که منجر به گسیل مازاد تولید کالاهای کشورهای پیشرفته و غنی به کشورهای فقیر و عقب‌نگاه‌داشته شده می‌شود، که نتیجه‌ای جز مصرفی‌شدن و ادامه عقب ماندگی کشورهای فقیر به ویژه از نظر صنعتی را به همراه ندارد و لاجرم به رشد بیکاری، فقر و گرسنگی دامن می‌زند، وجه دیگری از عملکرد نئولیبرالیسم است. از طرف دیگر تقلیل مالیات بردرآمد ثروتمندان از جانب دولت‌های امپریالیستی و فرار سرمایه از دست مالیات «به جزایر امن» نیز پیوسته بر حجم ثروت آنها می‌افزاید.

از سال ۲۰۱۰ تاکنون ۴۵٪ بر دارائی ابر ثروتمندان افزوده گشته است. در صورتی که طی همین مدت ۳۸٪ از درآمد اقشار فقیرتر جامعه کاسته شده است. نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی در واقع از سال‌های دهه ۱۹۸۰ به این سو به علت تفوق نئولیبرالیسم روز بروز افزایش یافته است.

سامانه سرمایه‌داری نئولیبرالی به همان نسبت که بر ثروت و پیشرفت علمی و صنعتی افزوده است، فقر و گرسنگی را نیز گسترش داده و نهادینه کرده است. ۱۵۰ سال پیش کارل مارکس در جلد اول کاپیتال خود به بررسی و مطالعه قانونمندی نظام سرمایه‌داری و عملکرد و روند تکامل آن پرداخت. او افزایش روزافزون نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی میان سرمایه‌داران و اکثریت جامعه را «قانون عمومی سرمایه» نامید و آن را امری اجتناب‌ناپذیر در این سامان خواند و راه چاره را در انقلاب اجتماعی و جابجائی قدرت از دست سرمایه‌داری به طبقه کارگر دید. و امروز بیش از هر زمان ثابت گشته است که جز این راهی وجود ندارد.

البته بر رهبران ممالک امپریالیستی این وضعیت روشن است. لافونتن یکی از رهبران حزب سوسیال­دموکرات آلمان و بعدها از موسسان حزب چپ در آلمان در خاطرات دوران وزارت دارائی خویش بیان کرد که در گردهمآئی سران ممالک گروه ۷ به این مسئله اشاره کرده و با خنده استهزاء آمیز نماینده ژاپن روبرو شده است. وی با لبخند اظهار داشته که جمع ما بنگاه خیریه نیست. جمعی که بنگاه خیریه نیست قادر نیز نخواهد بود تا برضد گرسنگی گام بردارد. وظیفه این جمع کسب سود حداکثر و افزایش گرسنگی است. علت گرسنگی در یمن تجاوز عربستان سعودی به یمن است ولی همه این سران هفت کشور زیر بغل شیوخ منطقه را گرفته­اند تا مردم یمن را سرکوب کنند. به آنها تسلیحات می­فروشند زیرا منافع آتی آنها راتامین می­نماید و در نتیجه قطب ثروت در یک طرف و قطب فقر در طرف دیگر جمع می گردد. به قول فرخی یزدی:

دلم از این خرابی­ها بود خوش زانکه می­دانم

خرابی چونکه از حد بگذرد آباد می­گردد.

 

برگرفته از توفان شـماره ۲۰۷ خرداد ماه ۱۳۹۶ـ ژوئن سال ۲۰۱۷

ارگان مرکزی حزب کار ایران(توفان)

 

 

 

Print Friendly, PDF & Email