رفقای عزیز، ما امرورز به مناسبت صد سالگی انقلاب کبیر سوسیالیستی اکتبر یعنی “همان ده روزی که دنیا را تکان داد” و تجلیل از میراٍث جنبش کمونیستی ایران گرد آمدیم وآن را جشن میگیریم.
صد سال پیش لنین براساس تجزیه و تحلیل علمی تکامل اجتماعی روسیه، براساسی تجزیه و تحلیل علمی اوضاع بین المللی، به این نتیجه رسید که یگانه راه برون شدن از اوضاع بحرانی سرمایه داری امپریالیستی ،جنگ وخانه خرابی وفقر وگرسنگی ، انقلاب و پیروزی سوسیالیسم درروسیه است. این استنتاج برای بسیاری از مردان پر مدعای عالم آن زمان کاملا غیرمنتظره بود. پلخانف که یکی از برجستگان علم بود درآن موقع لنین را تحقیر میکرد و میگفت که لنین ” هذیان میگوید”. دیگر مردان “علم” که اشتهارشان کمترنبود اظهار میکردندکه ” لنین عقلش کم شده است” و باید اورا هرچه ممکن است از سیاست دورساخت. آن موقع انواع و اقسام مردان “علم” علیه لنین که اورا یک شخص مخرب علم می دانستند زوزه راه انداخته بودند. اما لنین هراسی نداشت ازاینکه برخلاف جریان آب شنا کند و با کهنه پرستی به مبارزه برخیزد و لنین پیروز شد.
رفقای عزیز،
صد سال پیش پرولتاریای قهرمان روسیه با انجام انقلاب کبیر اکتبر به پرولتاریای جهان وبه کلیه زحمتکشان نشان داد که چگونه و ازچه راهی می توان طبقات ستمگر واستثمارگررا از اریکه قدرت بزیر کشید و با دردست گرفتن قدرت سیاسی خودرا از قید استثمار واسارت وستم طبقاتی رهائی بخشید.انقلاب اکتبر درتاریخ بشریت جهش عظیمی است از جهان کهنه به جهان نو، از جهانی که درآن طبقه کارگر”هیچ” است به جهانی که درآن “همه چیز” خواهد بود، جهانی که درآن کاروشایستگی معیار ارزش انسانی است، جهانی که درآن زحمتکشان را بیم فردا وجوانان را تشویش آینده نیست. بیهوده نبود که زحمکتشان جهان با شور و اشتیاق فراوانی ازانقلاب اکتبر استقبال کردند وپشتیبانی از مهد سوسیالیسم را در برابر نیروهای اهریمنی سیاه وظیفه خویش شمردند.بیهوده نبود که از آن پس طبقه کارگر وزحمتکشان جهان راه انقلاب اکتبر را در پیش گرفتند و درپی پیشاهنگ خود روان شدند . پرولتاریای شوروی با انجام انقلاب اکتبر، با ساختمان سوسیالیسم وبا پیروزی بر غول فاشیسم وظیفه خودرا بمثابه ” پیشاهنگ پرولتاریای انقلابی بین المللی” با سربلندی و افتخار انجام داده بود.
پس ازانقلاب اکتبر طبقه کارگر شوروی در زیر رهبری داهیانه لنین واستالین راه ساختمان دنیای نو را ادامه داد ، جامعه ای نو بنا نهاد که درآن وسایل تولید دراختیار طبقه کارگر و دیگر زحمتکشان قرارگرفت ، مناسبات کارگر وکارفرما وارباب و رعیت محو ونابود گردید، آموزش وفرهنگ دراختیار توده های زحمتکش درآمد، موانع رشد تولید ازمیان برداشته شد وجامعه با آهنگی سریع وموزون بسوی بسط توسعه نیروهای تولید، بسوی پیشرفت وتکامل روان گردید. ظرف مدت کوتاهی از یک کشور پهناورعقب افتاده ،کشوری سوسیالیستی با اقتصادی شکوفان ونیروی مادی وفرهنگی عظیم پدید آمد. کشور اتحاد شوروی به دژ نیرومند انقلاب مبدل شد.
پرولتاریا وزحمتکشان جهان بدرستی تحقق آمال و آرمانهای خودرا درجامعه شوروی می یافتند واز دل وجان آنرا پاسداری میکردند.
پیروزی انقلاب اکتبر شوروی منتج به شکلگیری احزاب نیرومند کمونیستی جهانی و ایجاد انترناسیونال کمونیستی با هدف از نو سازماندهی کردنِ پرولتاریا در دنیا و تدارک و رهبری انقلاب جهانی، گشت.
انقلاب اکتبر بواقع مشعل فروزانی بود که بر سر راه زحمتکشان و خلقهای تحت ستم جهان قرار گرفت. از آن تاریخ نهضتهای آزادیبخش اززیر نفوذ جریانهای مذهبی و بورژوائی بدر آمد و جنبشهای ملی به متحد بالقوه مبارزات پرولتاریائی بدل شد. تضادهای جهان با تضاد میان نخستین کشور سوسیالیستی و محاصره سرمایه داری تکمیل گردید.
خصلت جهان کنونی تغییر کرد و تاثیرات عمیقی در جنبشهای اجتماعی بجای گذارد. درپی انقلاب اکتبر به رهبری لنین و استالین موجی از انقلابات پرولتری در کشورهای امپریالیستی و سرمایهداری بوجود آمده و در کشورهای وابسته و مستعمره منجر به انقلابات دموکراتیک توده ای تحت رهبری پرولتاریا و زیر پرچم انترناسیونالیسم در کشورهای وابسته و مستعمره منجر گشت. انقلاب اکتبر چه در مراکز امپریالیسم و چه در پشت سروی بذرانقلاب را افشانده، توانائی وقدرت امپریالیسم را سست نموده و درمستعمرات فرمان فرمائیش را شدیدا متزلزل ساخت و بدین وسیله به طور کلی خود موجودیت سرمایه داری جهانی را به زیر علامت سئوال برد. وجود نخستین دیکتاتوری پرولتاریا، پایگاه نیرومند و آشکار نهضت انقلابی جهان را ایجاد کرد، آن چنان پایگاه قوی ونهضت انقلابی جهانی به وجود آورد که نظیر آن درتاریخ وجود نداشت. بی تردید این بزرگترین جبهه واحد انقلابی پرولترها و ملل ستمکش ، امپریالیسم وجهان کهن استعماری را درشوک فروبرد.در یک کلام انقلاب اکتبر عصر نوینی را در انقلاب ملل ستمدیده گشود وپیروزی انقلاب اکتبر پلی بین انقلاب سوسیالیستی پرولتاریائی وانقلاب ملی دمکراتیک کشورهای مستعمره و نیمه مستعمره در شرق ایجاد کرد. پیروزی انقلاب اکتبر چین نیز مسئله چگونگی پیوند انقلاب دمکراتیک ملی با انقلاب سوسیالیستی در ممالک مستعمره ونیمه مستعمره را پاسخ داد.
متاسفانه لنین نتوانست نتایج پیروزمند انقلاب اکتبر را به چشم ببیند و این استالین شاگرد وهمرزم باوفای اوبود که با اراده قدرتمند و دانش عظیم کمونیستی خویش تحقق این امر مهم و استثنائی را بعهده گرفت. اقدامات استثنائی به رهبران استثنائی نیاز داشت. وی باید وظیفه ساختمان سوسیالیسم را بدوش می کشید. ساختمانی که نمونه آن تا به آنروز وجود نداشت. کسی نمی دانست آنرا چگونه باید ساخت و چگونه باید حفظ کرد. دشواری کار بحدی بود که رفیقان نیمه راه پیدا شدند و به ندبه و زاری دست زده از کار خود پشیمان گشته پیشنهاد تسلیم و عقب نشینی کردند. آنها برای عقب نشینی و خیانت خویش به تئوری سازی پرداختند و هر روز بیشتر بدامان ضد انقلاب و ضد لنینیسم غلتیدند. استالین معمار این ساختمان شد. وی با رهبری مدبرانه و فداکاری رفقای بلشویک حزبی و توده عظیم زحمتکشان به بنای این کار عظیم تاریخ دست زد. این کار کارستان در میان دریائی از اخلال دشمنان صورت می گرفت تا ثابت کنند سوسیالیسم قابل تحقق نیست. بدون مالکیت مقدس خصوصی نمی شود چرخ اقتصاد را به گردش در آورد. آنها می گفتند مگر می شود بدون ارباب زمین را کاشت و بدون سرمایه دار و رئیس کارخانه کارخانه را به گردش در آورد. کارگران برای آنکه کار کنند به آقا بالا سر نیاز دارند. استالین باید با این تبلیغات و حتی توهمات توده ها مبارزه می کرد. خطر دشمن خارجی، خطر توطئه های داخلی، خطر یاس و سراسیمگی، خطر فرار از مشکلات و ترس از دشمن طبقاتی و ممارست، تجارب و توانائیهای وی چون سایه سیاه و شومی بر شوروی سایه انداخته بودند و بر آنها تنها با تکیه بر حزبیت و نیروی فداکاری خلقهای شوروی و در درجه اول طبقه کارگر و شورو شوق وی میشد غلبه کرد. استالین به این امر مهم موفق شد. در دوران سی سال دیکتاتوری پرولتاریا در شوروی جهان ناظر پیشرفتهای عظیم و شگفت انگیز شوروی شد. نه تنها چرخ تولید به گردش در آمد، سطح زندگی زحمتکشان شوروی ترقی کرد، بهداشت رایگان، آموزش رایگان، کار عظیم فرهنگی و هنری و ورزشی و ساختمانی و علمی از شوروی کشوری نمونه ساخت و به زحمتکشان جهان نشان داد که سوسیالیسم توهم نیست، تخیل نیست می تواند به واقعیت بدل شود. تولید بدون سرمایه دار بسیار سریعتر انجام می گیرد. انگلهای اجتماعی که کار نمی کنند ولی در تجملات زندگی می کنند برچیده شدند و به صف دشمنان سوسیالیسم افکنده شدند.
با پیروزی ارتش دلاور سرخ بر دیو فاشیسم عظمت واقتدار اتحاد شوروی به اوج خود رسید. کشورشوراها آنچنان محبوبیت، آنچنان احترام واعتباری درنزد توده های زحمتکش سراسر جهان یافت که درتاریخ سابقه نداشت. اقتدار شوروی تنها در نیروی مادی آن نبود، بیشتر درقدرت معنوی آن بود، دراین بود که پرولتاریا وتوده های زحمتکش مانند کوه های عظیمی در پشت آن ایستاده بودند.
رفقای عزیز
اکنون درصدمین سالگرد انقلاب اکتبر جهان دراضاع و احوال دیگری است .کشوری که اما روزی بحق مورد نیایش واحترام همه ستمدیگان جهان بود با کسب قدرت سیاسی توسط رویزیونیستها واحیای سرمایه داری از حیثیت واعتبار افتاد. اتحاد شوروی سوسیالیستی در سایه مارکسیسم لنینیسم تحت رهبری لنین و استالین برفراز قله عظمت و احترام جا داشت ورویزیونیستها آنرا تا سرحد یک کشور امپریالیستی تنزل داده وآماج خشم ونفرت خلقهای جهان ساختند و فرجام چنین خیانتی جز فروپاشی و سرافکندگی وسرخوردگی واغتشاش فکری جهانی نبود.
غلبه رویزیونیسم برکشورشوراها و احیای سرمایهداری، هجوم امپریالیسم به دستآوردهای تاریخی پرولتاریا و زحمتکشان، تهاجم ایدئولوژیک علیه مارکسیسم لنینیسم و پراکندن میکروب لیبرالیسم و انفرادمنشی و نفی حزبیت و نفی لنینیسم … شرایطی آفریده که بسیاری از روشنفکران متاسفانه مرعوب این تهاجم افسارگسیخته و شکست موقتی جنبش جهانی کمونیستی گشته و بجای درسآموزی از شکستها و بجای اینکه شجاعانه برخلاف جریان آب شنا کنند، با نفی لنینیسم به لیبرالیسم و اپورتونیسم درغلتیدند. اگر تا دیروز حمله به استالین مدروز بود و عدهای خود را منتقد استالین اما “مدافع لنین” جلوه میدادند، اکنون پردهها را کنارزده بی پروا به لنین و لنینیسم و دیکتاتوری پرولتاریا حمله میکنند. این مردان “علم” که حتی اشتهارشان به پای پلخانفها و کارل کائوتسکیست ها نیز نمیرسد مدافعین لنینیسم را کهنه پرست و مخرب علم میدانند و همانند پدران “دانشمند شان” لنین و لنینیسم را به باد دشنام گرفتهاند. اما همانطور که لنین را هراسی نبود که برخلاف جریان آب شنا کند، ما نیز دراین اوضاع و احوال آشفته و دود اندوده هراسی نداریم که بی پروا از لنینیسم بمثابه مارکسیسم عصر امپریالیسم دفاع کنیم و در مقابل خیل عظیم خرده بورژواهای رنگارنگ که پرچم ارتداد و سفید را به اهتزاز درآوردهاند محکم و استوار بایستیم .
امروزهیچ گزینهای جز انقلاب سوسیالیستی و استقرار دیکتاتوری پرولتاریا در مقابل دیکتاتوری انحصارات مالی نئولیبرال و جهانِ یک درصدی سرمایه داری و جنگ و خونریزی، فقر و گرسنگی پیشروی پرولتاریا نیست.
انقلاب پیروزمندانۀ اکتبر نشان داد، که طبقۀ کارگر از منظر تاریخی توانایی بدست گرفتن قدرت سیاسی و رهبری جامعه را بدون بورژوازی دارد. انقلاب اکتبر نشان داد که کمونیستهای متشکل در حزب واحد پرولتری نقش تعیین کنندهای در رهبری انقلاب و ساختمان سوسیالیسم ایفا میکنند.انقلاب اکتبر به ما میآموزد که کمونیستها، پرولتاریای آگاه و جوانان انقلابی، میبایست جوهرۀ این انقلاب را به عنوان آموزهها، توشۀ ادامۀ مبارزات خود سازند. در مبارزات خود با اپورتونیسم و رویزیونیسم و انواع و اقسام انحرافات ضد کمونیستی مرزبندی کرده، از آن پرهیز جویند و پرولتاریای جهان را زیر پرچم مارکسیسم–لنینیسم متحد سازند.
رفقای عزیز، اجازه دهید، صدمین سالگرد پیروزی انقلاب عظیم و شکوهمند اکتبر شوروی تحت رهبری بلشویکها را به تک تک دوستان و یاران تبریک گفته و سخنم را با این گفته لنین که به مناسبت چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اکتبر بیان داشت به پایان ببرم:
“نظام شوروی حد اکثر دمکراتیسم برای کارگران و دهقانان است و در عین حال دال بر گسست با دمکراتیسم بورژوائی و پیدایش تراز نوین جهانی- تاریخی دمکراسی یعنی دمکراسی پرولتری یا دیکتاتوری پرولتاریاست.
بگذار سگان و خوکان بورژوازی محتضر و دمکراسی خرده بورژوائی که از دنبال این بورژوازی میرود بهخاطر ناکامیها و اشتباهات مرتکبه در امر ساختمان نظام شوروی ما، بارانی از لعنت و دشنام و استهزا بر سر ما ببارند. ما دقیقهای فراموش نمیکنیم که ناکامیها و اشتباهات ما واقعا زیاد بود و زیاد است. و اصولا مگر میشود در امر ایجاد تراز تاکنون نادیده سازمان دولتی، بدون ناکامی و اشتباه عمل کرد! ما پیوسته در راه اصلاح ناکامیها و اشتباهات خودمان و بهبود انطباق عملی اصول شوروی، انطباقی که بسیار و بسیار از حد کمال دور است مبارزه خواهیم کرد. ولی ما حق داریم بهخود ببالیم و میبالیم که سعادت شروع ساختمان دولت شوروی و بدین وسیله شروع دوران نوین در تاریخ جهان، دوران سلطه طبقه نوین، که در کلیه کشورهای سرمایهداری ستمکش است و همه جا بهسوی زندگی نوین، بهسوی پیروزی بر بورژوازی، بهسوی دیکتاتوری پرولتاریا، بهسوی خلاصی انسانیت از یوغ سرمایه و جنگهای امپریالیستی گام برمیدارد، نصیب ما شده است.”
زنده باد انقلاب کبیرسوسیالیستی اکتبر!
زنده باد مارکسیسم – لنینیسم!
زنده باد انترناسیونالیسم پرولتری!