کالای خود به بازار آوردهام
خریداری هست؟
گرسنه هستم
دیگر کلیهای برای فروش ندارم
خریداری هست؟
کالای من نیروی کار من است
آن را میفروشم به قیمت بازیابی نیرویم
….
و صدای شلیک
و فضای آلوده به گاز اشک آور
قنداق تفنگ
زندان و شکنجه
مجرمی بس خطرناکم
و جرمی دارم نابخشودنی
خواستهام که زندگی کنم
مردم کارد به استخوانشان رسیده است، صبرشان لبریز شده است. بیش از چهار دهه است که شیخ به جای شاه خون مردم را در شیشه کرده است و مردم برای به دستآوردن حداقل مایحتاج زندگی، خود را به آب و آتش میزنند، ولی هر روزشان بدتر از روز قبل است. ولی مردم ایران همواره به مبارزه و تلاش خود برای به دستآوردن یک زندگی شایسته و انسانی ادامه داده و هرگز از خواستهای بر حق خود کوتاه نیامدهاند. دی ماه امسال نیز برای احقاق حقوق پامالشدهشان به میدان آمدند و نشان دادند که هرگز تن به خفت و خواری نمیدهند و در مقابل سرکوب و اختناق عقبنشینی نمی کنند.
رژیم سرکوبگر و فریبکار اسلامی که برای اجرای اوامر سازمانهای امپریالیستی همچون «بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول» سیاست ریاضت اقتصادی را به مردم ایران تحمیل میکند و به خصوصیسازی و خوش رقصی و مهیاساختن غارت و چپاول بیدردسر به سرکوب کارگران و زحمتکشان ایران میپردازد.
اکثریت مردم ایران برای تهیه نان، مسکن و مایحتاج خود درگیر مشکلات عدیدهای هستند، که نتیجه سیاستهای سرمایهدارانه نئولیبرالی رژیم اسلامی است. کسانی که حقوق پرداخت نشدهشان حتی چندین برابر زیر خط فقر است، چگونه می بایست نان و پوشاک و مسکن برای عزیزانشان تهیه کنند؟ چکونه می بایست شرمندگی دستان پینه بسته اما خالی خود را پنهان کنند؟ و تا به کی؟
بیکاری، بیمسکنی، بیپولی، بیدارویی و … دیگر امان اکثریت مردم خوب و زحمتکش ایران را بریده است. اعتصابات و تظاهرات و تجمعات اعتراضی کارگران، معلمان، پرستاران، مالباختگان و دانشجویان هر روز قویتر و پر قدرتتر از قبل فریاد اعتراض زحمتکشان ایران را به گوش جهانیان میرساند و هر لحظه توفندهتر از قبل به پیش می رود. نظام فریبکار سرمایه داری اسلامی به جز سرکوب وحشیانه پاسخ دیگری برای مردم ندارد. مسئولان دغلکار و چپاولگر، که پول نفت را بین سازمانهای بیمصرف و مخرب مذهبی و گروههای مافیایی خودی تقسیم میکنند، نه تنها حقوق اندک و بخور و نمیر کارگران و کارمندان را پرداخت نمیکنند، بلکه اندوخته اندک مردم را نیز ملاخور میکنند و به هیچوجه پاسخگو نیستند. حساب و کتابی درکار نیست.
در حالی که رژیم منفور اسلامی، کشور را در سراشیب سقوط و ورشکستگی قرار داده و حتی استقلال سیاسی و تمامیت ارضی ایران به خاطر سیاستهای بیخردانه و وطنفروشانه رژیم مورد تهدید و نابودی قرار دارد. پاسخ مستبدان حاکم به اعتراض مردم جان به لب آمده از تبعیض، بیکاری، فقر، گرانی و … سرکوب، زندان و شکنجه است!
هم اکنون بیش از ۴۰۰۰ نفر از مردم، زن و مرد، پیر و جوان، دانشجو و دانش آموز، کارگر و کارمند و بازنشسته دستگیر و بیش از ۲۵ نفر را در خیابانها با شلیک مستقیم به قتل رساندهاند.
تا به حال چندین نفر از جمله (سینا قنبری، وحید حیدری و شهاب ابطحیزاده، محسن عادلی، حسین قادری، کیانوش زندی، سارو قهرمانی، محمد نصیری و علی پولادی) در زندان، در زیر شکنجههای قرون وسطایی جان دادهاند. هنوز وقایع وحشتناک شکنجه و تجاوز در کهریزک از یادها پاک نشده است. واقعیت این است که با توجه به سفاکی و جنایتپیشهگی کفتاران دستگاه قضایی و انتظامی، باید نگران جان و وضعیت بازداشتشدگان باشیم. بسیاری از بازداشتشدگان، نه در تظاهرات، بلکه در خانه و محل کار خود بازداشت شدهاند و سرکوبگران سفاک با سوءاستفاده از فضای امنیتی موجود، عدهای از فعالین کارگری و دانشجویی را به دلیل فعالیتهای قبلیشان بازداشت کردهاند و همچنین به اسماعیل بخشی، نماینده کارگران نیشکرهفت تپه و فعال سندیکایی ناجوانمردانه توسط اوباشان شعبان بیمخهای اسلامی مورد تعرض قرارگرفت و قصد جانش را کردهاند. «ویدا موحد» زن دلیر و معترض را به حجاب اجباری در خیابان انقلاب، بازداشت و احتمالاً به اوین بردهاند و تا کنون از وضعیت او خبری نیست. همچنین عدهای از دانشجویان در واقع به دلیل فعالیتهای صنفی و شرکت در تجمعات ۱۶ آذر، در دی ماه بازداشت و بازجویی شدهاند………این بهگیر و بهبندها همچنان ادامه دارد و ناشی از ترس رژیم است.
اکنون جان زندانیان سیاسی در خطر است و باید با تشکیل کمیتههای دفاع از زندانیان سیاسی و آزادی فوری و بی قید و شرط بازداشتشدگان اخیر و ممانعت از شکنجه و اعدام مخفی کهریزک دوم به پا خیزیم. نباید به قاضیالقضات جنایتکار انگلیسی اجازه داد تا با هرزهگویی برخواست خود، مبنی بر فشار بر بازداشتشدگان، باقی بهماند. میبایست در ایران و همچنین در خارج از ایران، با تشکیل کمیتههای دمکراتیک، ضداستبدادی و ضدامپریالیستی-ضدصهیونیستی به دفاع از زندانیان سیاسی برخاست و تا آزادیشان از پای نه نشست. دروغها، اتهامات ناروا و توجیحات نیروی انتظامی و دستگاه قضایی در مورد «خودکشی» زندانیان به هیچ وجه قابل قبول و پذیرفتنی نیست، باید بیش از هر زمان افشا گردد. در چنین شرایط دهشتناکی که هممیهنان مبارز و انقلابی ما در خطر شکنجه و اعدام قرار دارند، وظیفه تک تک ماست که با وحدت و متشکلشدن در کمیتههای دفاع از مبارزات مردم ایران و پیکار برای آزادی دستگیرشدگان دی ماه و همه زندانیان سیاسی به پا خیزیم وعرصه را بر دستاربندان جنایتکار حاکم تنگ کنیم.
برگرفته از توفان الکترونیکی شماره ۱۳۹ بهمن ۱۳۹۶
حزب کار ایران (توفان) به حزب طبقه کارگر ایران بهپیوندید!
