یکشنبه , ۲۲ مهر ۱۴۰۳
برگ نخست / مجموعه مقالات / مقالات توفان الکترونیکی / گزارش مختصری ازجلسه نمایندگان سندیکاهای کارگری ایران در استکهلم

گزارش مختصری ازجلسه نمایندگان سندیکاهای کارگری ایران در استکهلم

گزارش مختصری ازجلسه نمایندگان سندیکاهای کارگری ایران در استکهلم

«ما مخالف رژیم چنچ و مداخلات امپریالیستی هستیم»

رضا شهابی، کارگر محبوب و مبارز، داود رضوی، عضو هئیت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد تهران و لقمان ویسی، از اعضای کانون صنفی معلمان مریوان، مدتی است به دعوت و هزینه سندیکاهای کارگری فرانسه برای شرکت در سازمان جهانی کار و ملاقات و گفتگو با اتحادیه‌های کارگری و صنفی فرانسه، آلمان و نروژ …. در اروپا به سرمی‌برند. در همین رابطه بنابر دعوت چند سندیکای سوئد، سازمان سراسری کارگری «ال او، اتحادیه فلزکاران، و کمونال» به سوئد سفر کردند و با این نهادهای کارگری و چند مجله مرتبط با این سازمان‌ها نشست و گفتگو داشتند و شرایط اقتصادی سیاسی کارگران ایران را تشریح نمودند. رضا شهابی و دوهم‌رزم او، داود رضوی و لقمان ویسی روز پنجشنبه ۱۵ ژوئن درمحل موسسه کارگری آ-ب-اف حضور یافتند و به پرسش‌های ایرانیان علاقمند به جنبش کارگری پاسخ  گفتند. در زیر گزارش و چکیده سخنان این سه کارگر مبارزرا، که توسط فعالین حزب کار ایران (توفان) در استکهلم تهیه شده است، ملاحظه فرمائید.

***

رضا شهابی ابتدا به معرفی خود پرداخت و از وضعیت کارگران و شرایط سخت زندگی معیشتی و فشارهای امنیتی و زندان و سرکوب سخن گفت. وی بطور مختصر بیان داشت که «پس از بازگشایی سندیکای شرکت واحد در سال ١٣٨۴ برخوردهای پلیسی و امنیتی بسیار شدید بوده است و او به شش سال محکومیت و نوزده ماه انفرادی محکوم گردید». رضا شهابی اشاره داشت که «بازجویان تمام تلاششان را کردند تا فعالیت‌هایش را به گروه‌های خارج کشور یا تروریست ربط دهند». وی افزود که «دراثر ١٩ ماه انفرادی به گردن و کمرش چنان آسیب زد که سمت چپ بدنش لمس شد. پس از انفرادی، اعتصاب غذا کارش را به بیمارستان کشاند». شهابی گفت که «همبستگی کلکتیو سندیکاهای فرانسه موجب شد که پس از سی روز اعتصاب، زندانبانان و مسئولان قضائی تغییر رفتار ١٨٠ درجه ای دهند و حتا با او مذاکره کنند، تا به اعتصاب غذا پایان دهد».

رضا شهابی سپس به حضور در ژنو اشاره کرد و فهرستی از نام مسئولان سازمان جهانی کار و دیگر سندیکاها که با آنان دیدار شده، ارائه داد. رضا شهابی افزود که «به آنان گفته شد که در ایران کارگران با موانع متعددی برای ایجاد سندیکا مواجه هستند و دولت ایران مقاوله نامه‌های سازمان جهانی کار، از جمله ۸۷ و ٩٨ و شماره ١٠٠ را، که برای تساوی حقوق زن و مرد است، رعایت نمی کند». شهابی گفت که «البته مقاوله‌نامه‌های مهمی دیگری از قبیل ١١١ که در مورد تبعیض در امور اشتغال و فعالیت سندیکایی و ١۵۵ که در رابطه با ایمنی و بهداشت کار است نیز به فراموشی سپرده شده‌اند». شهابی به عدم توجه به توصیه نامه‌های سازمان جهانی کار از جمله ١۶۴ و ٢٠٠ و مصوبات اجلاس ١٠٠ و ١٠١ و ١٠٣ اشاره کرد.

رضا شهابی در بخش دیگری از سخنانش در پاسخ به پرسشی درمورد وضعیت کارگران و شرایط جنبش کارگری اظهار داشت که «کارگران در شرایط بسیار سخت و مصیبت‌باری به‌سرمی‌برند و برخوردهای پلیسی و امنیتی، پرونده‌سازی، اخراج و زندانی‌کردن اعضاء و فعالین سندیکای شرکت واحد و سندیکای کارگران هفت تپه  و سایر سندیکاها و فعالین کارگری همچنان ادامه دارد». او سرکوب اعضای کانون‌های صنفی معلمان و معلمان زندانی، زنان معترض و دانشجویان را یادآوری کرد و از مبارزات کارگران هپکو، آذرآب، راه آهن و فولاد اهواز و همچنین اعتصاب رانندگان کامیون سخن گفت.

رضا شهابی در پاسخ به پرسشی دیگر در مورد موانع پیشروی کارگران به نقش و عملکرد ضدکارگری شوراهای اسلامی کار و خانه کارگر پرداخت و اشاره کرد که «این سازمان‌های فرمایشی مانع بزرگی برای ایجاد تشکلات مستقل کارگری بوده‌اند و درهمین رابطه با مسئولان سازمان جهانی کار گفت‌وگو و نشست‌هایی داشته و شرایط سخت کارگران ایران را تشریح کرده است».

رضا شهابی در پاسخ به پرسشی در مورد نتایج ملاقات‌های وی با سندیکاهای سوئد، بیان داشت که «این گفتگوها همه در جهت معرفی شرایط معیشتی و حقوق صنفی کارگران ایران بوده است و فعالیت‌های کارگران ایران برای تشکیل اتحادیه‌های مستقل کارگری مورد حمایت و پشتیبانی آنها قرار گرفت و این نشست‌ها بسیار مثبت بوده است». وی در پاسخ به پرسشی در مورد هزینه سفر به سوئد بیان داشت که «همه مخارج به عهده سندیکا‌های سوئد بوده است».

رضا شهابی در مورد پرسشی مبنی بر ماهیت سازمان جهانی کار و این قبیل سازمان‌ها به روشنی بیان داشت که «وی هیچ توهمی به ماهیت این سازمان‌ها ندارد، زیرا عملاً نه با کارگران که با دولت‌ها سر و کار دارد و نه با جنبشها، تشکل‌های مستقل کارگری. هرجا تمام دولتها با هم توافق دارند، مقاوله‌نامه امضا می‌کنند. هر وقت بعضی دولت‌ها ساز خود را میزنند ILO به توصیه نامه بسنده می‌کند». وی گفت «به نقش دخالت‌گر و نجات‌دهنده هیچ دولتی باور ندارد و فقط به تشکل‌های خودساخته و از پایین و مستقل از دولت باور دارد. اما دریافت حمایت ازاین سازمان‌ها و نه دولت‌ها و فشار به جمهوری اسلامی و اعتراض به سرکوب و نقض ابتدایی‌ترین حقوق کارگران را مثبت می‌داند».

رضا شهابی از همه فعالین سیاسی و اجتماعی داخل و خارج، که از وی حمایت کردند و سرانجام توانست از زندان آزاد شود، تشکر کرد و ازهمسرش، که فداکارانه تمام مسئولیت‌ها را درغیاب وی به عهده گرفت، با فروش ترشی و مربا و این قبیل چیزها هزینه سنگین خانواده را تأمین نمود، قدردانی کرد. وی در همین رابطه به نقش زنان در ایران پرداخت و گفت که «زنان ایران امروز پیشروتر از مردانند و بدون شرکت عظیم زنان در جنبش‌های اجتماعی پیروزی به دست نخواهد آمد. حضور ۶۵ درصد از زنان در دانشگاه‌های ایران خود بیانگر نقش با اهمیت زنان در جامعه است».

رضا شهابی در مورد فعالیت‌های زنان و مسئله حجاب پرداخت و گفت: «مسئله زنان و حجاب آنچیزی نیست که عده‌ای روسری روی چوب بلند می‌کنند و همه چیز را در این چهارچوب می‌بینند. مسئله زنان مسئله طبقاتی است و باید به مسائل عمده مردم نظیر نان و کار و مسکن و امنیت شغلی پرداخت و مسائل فرعی را کنار نهاد».

رضا شهابی در پایان به پرسشی در مورد جلسه فرانکفورت آلمان مبنی بر «نگاه منفی ایشان به احزاب و سازمان‌های چپ در خارج» اشاره کرد و گفت که «متأسفانه عده‌ای گوشه‌ای از سخنان وی را بریده و در شبکه‌های مجازی پخش کردند که کاملاً نادرست است». رضا شهابی گفت که «وی از اتحاد و همبستگی و حمایت از جنبش کارگری و تشکیل سندیکاهای مستقل از دولت سخن گفت و به انتقاد کسانی پرداخت که وقعی به اتحاد و همبستگی نمی‌گذارند و مشغله فکری‌شان زیر پای هم را خالی‌کردن و خرده‌کاری است، که هیچ ربطی به جنبش کارگری ندارد». رضا شهابی گفت «وی روی سخنش در مورد وضعیت کارگران و جنبش کارگری بود و نه احزاب چپ سیاسی».

داود رضوی در پرسشی در مورد اهمیت سفر به خارج و ارتباط با نمایندگان سندیکاهای به رسمیت شناخته و معتبر اروپا در فرانسه و آلمان و سوئد و کسب حمایت از آنها برای ایجاد سندیکاهای مستقل از دولت سخن گفت. وی نیز بیان داشت که «او و دوستانش هیچ توهمی به سازمان جهانی کار و این قبیل سازمان‌ها ندارد، اما همکاری با آنها وکسب حمایت و فشار از این طریق به رژیم مفید است». وی گفت «هزینه سفر ما را این سندیکاه‌ها تأمین کردند».

داود رضوی توضیحات دیگری در رابطه با بازگشایی سندیکای کارگران شرکت واحد در سال ١٣٨۴ داد و افزود که «این سندیکا تنها تشکلی بوده است که در طی چهل سال گذشته مجمع کارگری برگزار کرده است، در حالی که شوراهای اسلامی کار و خانه کارگر، که فاجعه‌ای برای کارگران هستند، حتا یک مجمع هم برپا نکردند».

داود رضوی به دو اعتصاب دی و بهمن ١٣٨۴ در شرکت واحد و اخراج ۴٠٠ نفر پس از آن پرداخت و گفت که «طی ١۴ سال گذشته به طور متوسط یک یا دو نفر از کارگران شرکت واحد در زندان بودند و امسال اولین سالیست که هیچکدام‌شان زندانی نیستند». وی افزود که «با تشکیل سندیکای شرکت واحد، صدها دست‌آورد در پی آمدند که در تصور هم نمی‌گنجید». داود رضوی گفت که «دولت ایران به سازمان جهانی کار گزارش دروغ می‌دهد و وقتی از سندیکای شرکت واحد استعلام می‌شود، این دروغ‌ها برملا می‌گردند. در آخرین فریب کاری، وزارت کار دو نفر را که از ده سال پیش هیچ‌گونه ربطی به شرکت واحد نداشتند، به عنوان نماینده کارگران به دیدار هیأتی از سازمان جهانی کار، که در تهران حضور داشت، فرستاد». داود رضوی مهمترین مشکلات کارگران ایران را چنین برشمرد: «عدم امنیت شغلی، قراردادهای سفید امضاء، سفته، نبود ایمنی کار و نداشتن حق تشکل و اعتصاب». وی در پایان گفت که «حکومت تحمل کرد که ما به خارج ایران بیاییم و امیدواریم که برگشتمان را نیز تحمل کنند».

لقمان ویسی، از کانون صنفی معلمان کردستان – مریوان، ضمن معرفی خود از وضعیت آموزش و پرورش، از شرایط سخت معلمان و نحوه استخدام، سیاست‌های لیبرالی و پولی‌شدن مدارس و آموزش و سرکوب معلمان معترض سخن گفت. وی گفت «یکی از دلایل کودکان کار همین سیاست‌های نئولیبرالی است که با پولی‌شدن مدارس و هزینه سنگین کودکان مجبور به ترک مدرسه و وارد بازار کار می‌شوند». وی گفت: «محتوای کتب مدارس، شیوه تدریس و محیط کاری و ایمنی به هیچوجه مدرن و استاندارد نیستند و در برخی از مناطق ایران دانش‌آموزان در فضای باز درس می‌خوانند و مدرسه و کلاس به شکل واقعی و تعریف شده وجود ندارد».

لقمان ویسی در پرسشی پیرامون وضعیت معلمان گفت: «جنبش صنفی معلمان با توجه به یک میلیون نفر معلم و چندین میلیون تن دانش‌آموز بسیار گسترده است. حاکمیت به همین جهت علیه تشکل معلمان، مانند تشکل کارگران، مقاومت می‌کند. جنبش معلمان در زمان پهلوی با ریختن خون ابوالحسن خانغلی شروع شد. معلمان پس از سال ١٣۵٧ سرکوب و در «انقلاب فرهنگی» بسیاری اخراج شدند. از همان دوران معلوم بود که احیای تشکلات صنفی معلمان با زندان و تبعید مواجه خواهد بود. ده‌ها معلم در سال‌های اخیر زندانی، اخراج یا تبعید شدند». لقمان ویسی به طور مشخص از اسماعیل عبدی و محمد حبیبی که در زندان بسر می‌برند سخن گفت. لقمان ویسی پیش از آن که مهم‌ترین مطالبات جنبش معلمان را برشمرد، تأکید کرد که «فقط تشکل مستقل معلمان می‌تواند از مطالبات دفاع کند». او گفت که «حق تحصیل رایگان از ابتدائی تا دانشگاه در قانون اساسی آمده است، اما اکنون نئولیبرالیسم خاورمیانه‌ای به آن حمله می‌کند و خصوصی‌سازی آموزش فزاینده شده، به طوری که همین خصوصی‌سازی به رشد تصاعدی ترک تحصیل و افزایش تعداد کودکان کار فرا روییده است».

لقمان ویسی اشاره کرد که «وی در منطقه‌ای تدریس می‌کند که صدها هزار کولبر فعالیت دارند و برخی از بچه‌ها سر کلاس چُرت می‌زنند، چرا که شب کولبری کرده و خسته‌اند». او سپس در پایان گفت که «طبقه کارگر در هر کجای جهان می‌تواند با ما همراهی کند و این همبستگی‌ها تأثیرگذار هستند».

وی در پایان جلسه در پاسخ به پرسشی در مورد اوضاع منطقه گفت که «او و دوستانش مخالف رژیم چنج و تحریم اقتصادی ایران هستند و به شدت با آن مخالف هستند. بهارعربی و مداخلات بشردوستانه در این کشورها موجب بدترشدن وضعیت سیاسی اقتصادی شده است و از همین روی او مخالف مداخلات امپریالیستی در منطقه و ایران است».

بیان موضع مسئولانه و شفاف لقمان ویسی مورد استقبال و کف‌زدنهای حضار قرار گرفت. این جلسه پس از دو ساعت گفتگو با موفقیت پایان یافت.

۱۵پنجشنبه ۱۵ ژوئن ۲۰۱۸

****

 

نظرات رضا شهابی در مورد سازمان جهانی کار، «دخالت های بشردوستانه» و تشکل های کارگری

رضاشهابی می‌گوید «باید سازمان جهانی کار را «وزارت کار جهانی» بخوانیم، زیرا عملاً نه با کارگران که با دولت‌ها سر و سِر دارد نه با جنبشها و تشکلهای مستقل کارگری. هرجا تمام دولت‌ها با هم توافق دارند، مقاوله‌نامه امضا می‌کنند. هروقت بعضی دولت‌ها ساز خود را میزنند ILO به توصیه‌نامه بسنده می‌کند».

رضاشهابی می گوید «به نقش دخالتگر و نجات‌دهنده هیچ دولتی اعتقاد نداریم. امپریالیست‌ها، از جمله امریکا، با «دخالت‌های بشردوستانه»اش در منطقه ما کجا مدینه فاضله ساخته که حالا بخواهیم به آن خوشبین باشیم؟ جز این بوده که سالهاست زن و مرد و کودک زیر بمب و گلوله‌هایشان کشته شده‌اند؟».

رضا شهابی می‌گوید «تنها به تشکل‌های خودساخته و از پائین فرودستان باور داریم. نه تشکل‌های دولتی و فرمایشی، نه تشکل‌های کاغذی، مجازی که تنها به کار نمایش دولت سرکوبگر کارگران می‌آید. اگر می‌توانید، تشکل‌های موجود که بدنه کارگری و توده‌ای دارند و علیرغم تمام فشارها تلاش می‌کنند را تقویت کنید.

نقل از کانال تلگرامی.اردوی کار.

Print Friendly, PDF & Email