همزمان با عید مذهبی عروج عیسی بعد از شام آخر با یارانش به آسمان؛ بعد از زنده شدن وی، یک خبرنگار “آزادیخواه”؛ “دموکرات” و فراری روس به اوکرائین؛ که گویا “قربانی” ترور سازمان امنیت سرکوبگر روسیه بود، نیز برای شام آخر زنده شد. رسانه های غربی برای افشاء تروریسم پوتین تمام ظرفیتهای تبلیغاتی خویش را بهکار گرفتند. رهبر کودتاچی و نازی اوکرائین آقای پروشنکو این “جنایت” را محکوم کرد و مهمان از راه رسیده وی از آلمان آقای فرانکوالتر اشتاینمایر رئیس جمهور آلمان نیز این محکومیت را تائید نمود. از سراسر جهان موج تلگرافهای همدردی با پروشنکو به اوکرائین رسید و سناریو کامل شد. ولی به ناگهان این خبرنگار “آزادیخواه” و فراری روس که علیالاصول به منزله خبرنگار؛ وظیفه یاری به کشف حقایق را داشته و باید به مردم آگاهی بدهد و اکاذیب مراجع مسئول و در حاکمیت را رو کند، زنده شد و خودش به همدست سازمان جاسوسی اوکرائین بدل گشته و به اختراع دروغ پرداخته و به مردم فریبی افتخار کرد. این خبرنگار “دموکرات” و “مظلوم” روس به صورت بخشی از دسیسه و کلاهبرداری و خیانت به مقام خبرنگاری و پژوهشگری واقعبینانه درآمد. طبقه حاکمه فاشیست اوکرائین این دروغ بزرگ را با هیاهو جشن گرفت. آیا از این ببعد میشود به ادعاهای دولت رسمی اوکرائین که دروغ میگوید، صحنه سازی میکند، به جعل اخبار دست میزند، مظهر پرووکاسیون و تحریک در شرق اروپاست، باور کرد؟ آیا روس ستیزی سابق هدار توجیه گر هر ننگی است؟ طبیعتا نمی شود نه در حال و نه در گذشته به ادعاهای این حکومت کودتائی باور داشت. این حکومت مورد تائید مردم اوکرائین نیست و با کودتا و دروغ با همکاری امپریالیستها بر سرِ کار آمده است و ماهیت وی بر کسی به ویژه بر “منتقدان” کنونی وی پنهان نیست. آنها برای ایجاد حیثیت برای نازیهای تازه به دوران رسیده؛ با فشار؛ اعمال نفوذ و تهدید؛ خواننده زن تاتارتبار اوکرائین را برخلاف ضوابط و مقررات “یورو ویژیون” (مسابقات انتخاب بهترین خواننده در اروپا-توفان) مبنی بر ممنوعیت استفاده از متون سیاسی و ایدئولوژیک در اشعار ارائه شده؛ علیرغم مضمون سیاسی و ضد روسی این ترانه؛ علیرغم نظر عمومی شنوندگانِ این برنامه در سطح جهان؛ با بیشرمی برنده اعلام کردند، در کیف برای وی جشن گرفتند و بر همین منوال مسابقات قهرمانی باشگاههای برگزیده اروپا را میان تیمهای رئال مادرید و لیورپول در کیف برگزار کردند. همه این اقدامات با دروغ، صحنه سازی ومردم فریبی همراه بود تا برای فاشیستهای اوکرائین در جهان ایجاد محبوبیت نمایند و تنور تحریکات اوکرائین فاسد را گرم نگاهدارند. پروشنکو هیچ اقدام جدیدی اختراع نکرده است. وی همان سیاست امپریالیستها را در مورد برخورد به روسیه و مسئله اوکرائین ادامه داده است. جعل اخبار و صحنهسازی؛ بخشی از جنگ روانی غرب در اوکرائین علیه روسیه بود و هست. اشتباه پروشنکو تنها در این است که وی به خود غرّه شده و پنداشته آنچه را که امپریالیستها و اربابانش مجاز شمردهاند و خود هر روز انجام میدهند وی نیز مجاز است سرِخود؛ بدون تماس با آنها انجام دهد. رسانههای گروهی غرب که در مورد “ترور” جاسوسان دو جانبه روسیه در لندن؛ هفتهها قبل از بمباران برنامهریزیشده سوریه به جعل خبر مشغول بودند و ادعاهای بیسند پخش میکردند، تمام صفحات خود را در اختیار خانم ترزا می نخست وزیر بریتانیا در پارلمان انگلستان قرار دادند تا وی به خاطر این “دخالت تروریستی” و البته ثابت نشدهی روسیه برای کشتن اتباع بریتانیا؛ سخنرانی غرائی کند و مسئله را به اروپا و سراسر جهان کشاند. هم جاسوسان و هم پلیس مجروح روبهمرگ لندنی با معجزه غیرقابل تصوری از مرگ رهائی یافته و زنده شدند. معلوم شد “سلاحهای شیمیائی روسی” زیاد هم موثر نیستند.
قبلتر از دروغهای خانم ترزا می؛ به یاری رسانههای گروهی و خبرنگاران خودفروخته و مزدور امپریالیستی؛ روسای جمهور آمریکا نظیر بیل کلینتون، جرج بوش؛ حسین باراک اوباما و دونالد ترامپ؛ در مورد افغانستان؛ ایران؛ عراق؛ لیبی؛ سوریه؛ عربستان سعودی؛ بحرین، یمن، ونزوئلا؛ نیکاراگوئه، کلمبیا؛ کره شمالی و… دروغ میگفتند و میگویند. دروغگوئی و صحنهسازی؛ جعل اخبار و سند؛ از ویژگیهای اوکرائین و پروشنکو نیست از ویژگیهای امپریالیسم است. تا بوده چنین بوده است. دروغهائی از قبیل هیتلر و کمونیست بودن دکتر مصدق؛ در مورد پاتریس لومومبا در کنگو؛ سوکارنو در اندونزی؛ آربنز در گواتمالا؛ و رفیق استالین در شوروی سوسیالیستی؛ همه و همه از این زمرهاند. مشکلی که پدید آمده این است هر کدام از این دروغگوها دستگاه مستقل دروغپراکنی خویش را مستقر ساختهاند و میخواهند با گرفتن ابتکارعمل و فشار تبلیغاتی سایرین را به دنبال خود بکشند. خانم ترزا می؛ آموزگار آقای پروشنکو در دروغگوئی است، نمیشود شاگرد را فقط محکوم نمود و آموزگار را مورد عفو قرار داد. زنده شدن خبرنگار روسی در کیف عکسبرگردان زنده شدن جاسوسان دوجانبه روسیه در لندن است. این قصه سر دارز دارد. تا امپریالیسم زنده است حقیقت جان میدهد.
برگرفته از توفان شـماره ۲۲۰ تیرماه ۱۳۹۷ـ ژوئیه سال ۲۰۱۸
ارگان مرکزی حزب کار ایران(توفان)