امپریالیسم آمریکا همواره مترصد بوده است به امکانات از دست داده خویش در اثر انقلاب بهمن ۱۳۵۷ مجددا دست پیدا کند، لذا از هر جنبش مردمی که در ایران برمیخیزد سوء استفاده میجوید تا نفوذ خویش را برخلاف مصالح ملت ایران افزایش دهد. در هر جنبش خودبخودی و بدون رهبری، این خطر وجود دارد که عوامل امپریالیسم و صهیونیسم جهانی از طریق جاسوسان نهان و آشکار خود و از طریق عمال خودفروخته ایرانی نظیر مجاهدین خلق، عمال سلطنتطلبان در ایران و ساواکیهای سابق، رهبران خودفروخته و تجزیه طلب کُردهای ناسیونال شونیست، حزبک کمونیست کارگری اسرائیلی در جنبش نفوذ کرده و تلاش کنند خواستها و شعارهای خطرناک و انحرافی خویش را به جنبش مردم تحمیل نمایند. این روش تنها موجب تفرقه در نهضت میشود و نیروهای آگاه انقلابی را از بخش فریب خورده و ضد انقلابی جدا میسازد. تجزیه صفوف خلق طبیعتا به نفع امپریالیسم تمام میشود. در جنبش اخیر نیز، امپریالیسم و صهیونیسم بر ضد خلق ایران دست از دسیسه برنداشتند.
مردم از بیغذائی و گرانی مایحتاج زندگی که از نظر داخلی محصول سیاستهای خانمان برانداز حاکمیت ایران در قبول استقرار سیاستهای نئولیبرالی آمریکا در ایران، به موازات آن رانتخواری، غارت و چپاول ذخائر ارزی و داراییهای مردم از طریق موسسات مالی دزد فریبکار و نیز تورم و گرانی بی سابقه است به تنگ آمدهاند. دولت ایران به فرمان بانک جهانی در پی از بین بردن یارانهها و همه مزایای دولتی و رفاهی مردم است تا زمینه را برای سرمایهگذاریهای امپریالیستی فراهم کند. در کنار این سیاست که از زمان رفسنجانی حاکم است و به بینوائی مردم منجر شده است، تحریمهای اقتصادی آمریکا نیز به این گرسنگی و بی دوائی دامن میزند. بعد از برجام، آمریکا مانع شد که اروپائیان در ایران سرمایه گذاری کنند، امری که در توافقنامه برجام بر سر رفع تحریمها توافق شده بود. آمریکا توافقات خویش را تا به امروز نیز زیر پا میگذارد. علل خارجی فقر و فلاکت در ایران نقش ضد بشری آمریکاست که آنرا یک بار در عراق به قیمت نابودی نیم میلیون کودک عراقی به نمایش گذاشته است. این یاد آوریها برای فریب خوردگان ضد انقلاب ایران از آن جهت لازم است که ماهیت این دراکولای قرن را بشناسند و دل به سلطنتطلب خیانتکار و ضد ایرانی و یا جاسوسان سلطنتطلب نهبندند. شعارهای ضد انقلاب در این جنبش عبارت بودند: “نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران”، “سوریه را رها کن فکری به حال ما کن”، “مرگ بر روسیه و چین”، “سفارت روسیه لانه جاسوسیه”. این شعارها را عمال امپریالیسم و صهیونیسم در ایران از آن جهت نشر میدهند تا اصل مبارزه مردم را به جهات شوم منحرف کنند و در راستای سیاستهای خویش به رژیم جمهوری اسلامی فشار بیاورند.
همین شعارهای ضد انقلاب در شورای امنیت، با افتخار و چهره پیروزمندانه از زبان سخنگوی امپریالیسم آمریکا در سازمان ملل متحد ابراز شد و از بیان آنها اظهار خوشوقتی شد. گرانی و گرسنگی و فساد دستگاه حاکمه، سیاستهای اقتصادی نئولیبرالی که ریشههای این خیزش عمومی بود برای این سیاستمداران اهمیت نداشت و تنها آنچیزی را بزرگ میکردند که از آشپزخانه تبلیغاتی خود آنها بیرون آمده بود. آمریکائیها برای دخالت آشکار در امور داخلی کشورهای دیگر نخست طرحی در سنای آمریکا ارائه دادند که زین پس مصوبه کنگره آمریکا باید به مصوبه مجامع رسمی بینالمللی تبدیل شود. ایران بهانهای بود تا یک اصل را در کنگره آمریکا به تصویب برسانند. سیاست آنها استیلا بر جهان و بی محتوی کردن سازمان ملل متحد است.
طرح قطعنامه حمایت از اعتراضات در سنای آمریکا
روز پنجشنبه ۱۴ دیماه ۱۳۹۶ سناتور باب کورکر رئیس جمهوریخواه کمیته روابط خارجی سنا به همراه عضو ارشد دموکرات این کمیته سناتور باب کاردن قطعنامهای را در سنای آمریکا مبنی بر حمایت از معترضان در ایران پیشنهاد کردند.
بر اساس متن این طرح نویسندگان:
“از دولت ایران میخواهند حق آزادی بیان، مذهب، مطبوعات، و برگزاری اجتماعات شهروندان خود را به رسمیت بشناسد.
نقض گسترده حقوق بشر توسط حکومت ایران را محکوم میکنند.
به حکومت ایران هشدار میدهند از اقدامات تنبیهی یا خشونت علیه معترضان در تظاهرات مسالمت آمیز استفاده نکند.
از رییس جمهوری، وزیر امورخارجه و سفیر آمریکا در سازمان ملل متحد میخواهند جلسهای اضطراری در شورای امنیت برای بررسی اعتراضات ایران برگزار کنند و نقض گسترده و سازماندهی شده حقوق بشر توسط دولت ایران را در شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد مطرح کنند.
از دولت ایران میخواهند با ورود گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد موافقت کند و با او همکاری کند.
از رییس جمهوری و وزیر امورخارجه آمریکا میخواهند جامعه بینالملل را متقاعد کنند تا نقض حقوق بشر را در در دستور مذاکرات رسمی یا غیررسمی خود با ایران یا در باره ایران قرار دهند.”
جلسه اضطراری شورای امنیت در شامگاه جمعه (۵ ژانویه/ ۱۵ دی) به وقت محلی نخست به درخواست آمریکا و روسیه در پشت درهای بسته و سپس بصورت عمومی برگزار شد.
نماینده آمریکا در سازمان ملل خانم نیکی هیلی با توجه به اعتراضات مردم در ایران و با ریختن اشک تمساح و دلسوزی برای مردم ایران که تا دیروز به عنوان “ملت تروریست” از آنها نام برده و از ورودشان به آمریکا جلوگیری میکند، خواستار برگزاری یک نشست اظطراری در سازمان ملل متحد شد.
اغلب اعضاء شورای امنیت سازمان ملل اقدام آمریکا را مورد تقبیح قرار دادند که در امور داخلی یک کشور دیگر دخالت میکند. نماینده امپریالیسم فرانسه فرانسوا دولاتره که کشورش قرارداد نان و آبدار توتال را با ایران در خلیج فارس بسته بود، پس از نیکی هیلی سخن راند، وی در ادامه سخنانش خطاب به آمریکا گفت که ایران نه صلح جهان را به خطر انداخته است و نه امنیت جهان را و هر تغییری در ایران باید از طرف مردم این کشور شکل گیرد. او با اشاره به اعتراضات اخیر در ایران گفت که “این یک مسئله داخلی است و امنیت جهانی تهدید نشده و رسیدگی به آن در شورای امنیت را طلب نمیکند”. نا گفته نماند که شرکت توتال با فشار آمریکا قرارداد با ایران را بعدا زیرپا گذاشت.
نماینده روسیه در حمله شدیدی به نماینده آمریکا که بیشرمانه و مستمرا در امور داخلی یک کشور دیگر مداخله میکند و برای سرکوب و نقض حقوق بشر در ایران “دل میسوزاند” بیان کرد که این کشور مستمرا با دخالت در امور کشورها از مقام خود در شورای امنیت سازمان ملل سوءاستفاده میکند، اغلب کشورها مسایل مبارزات مردم ایران را مسئله داخلی ایران ارزیابی مینمایند و لذا آمریکا را برحذر داشتند، که خودش را نخود هر آشی نکند.
نماینده روسیه ادامه داد که اگر قرار باشد ما به علت اعتراضات داخلی در امورد داخلی کشورها دخالت کنیم، آنوقت باید در شورای امنیت سازمان ملل در مورد ناآرامیهای سال ۲۰۱۴ در ایالت میسوری که در اثر تیراندازی پلیس تعدادی جوانان سیاه پوست کشته شدند و یا باید به علت اقدامات پلیس در سرکوب جنبش اوکوپای-وااستریت پای آمریکا را به شورای امنیت سازمان ملل میکشاندیم.
نمایندگان سوئد، هلند، اتیوپی، لهستان، گینه، قزاقستان و کویت نیز در سخنانی “دیپلماتیک” ضمن تاکید بر اهمیت رعایت حقوقبشر از ایران خواستند به اصول بینالمللی خود در این زمینه پایبند بماند.
سخنان نماینده روسیه از جانب نمایندگان ممالک بلیوی، اتیوپی، کنیای استوائی مورد تائید قرار گرفت. نماینده روسیه آمریکا را بدرستی متهم کرد که وقت شورای امنیت را برای مقاصد سیاسی میگیرند. نماینده دولت چین اظهار داشت ایران امنیت منطقه را به خطر نیانداخته است تا نشست شورا تشکیل شود. این عملی نیست که هر وقت در کشوری تظاهراتی برگذار شد نشست شورای امنیت تشکیل شود.
روشن بود که آمریکا قادر نشد در اثر مخالفت اعضای شورای امنیت مسئله نمایشات اعتراضی مردم ایران را که یک مسئله داخلی ایران بود، در این نشست طرح کند. این شکست مفتضحانه امپریالیسم آمریکا نقش زشت آنها را در دنیا نشان داد. آنها در گذشته هر جا زورشان رسید، مانند کره، ویتنام، کامبوج، کوبا، افغانستان، عراق، لیبی، لبنان، سوریه با زور وارد شدهاند و هر جا زورشان نمیرسیده است از طریق تبلیغاتی به هجوم امپریالیستی دست زده در حالی که از پرداخت دیون خود به سازمان ملل طفره می روند و آنرا به شدت کاهش دادهاند، از کرسی این سازمان برای مقاصد سیاسی شوم خود از جمله تهدید ایران که باید از سرنوشت سوریه بترسد و درس بگیرد استفاده میکند. خانم نیکی هیلی در گفتار خود هشدار داد که اعتراضات مردم میتواند به مناقشه بزرگی منجر شود که یاد آور رویدادهای سوریه است. این گفتار مداخلهجویانه و بیشرمانه سخنگوی آمریکا در سازمان ملل، نه تنها دفاع از تک تیراندازهای وارداتی به ایران در حمله مسلحانه به پاسگاهها بود، بلکه تیرخلاصی نیز بود که این خانم با این اشاراتش به جنبش اعتراضی مردم ایران زد. مردم ایران فهمیدند که باید هر چه زودتر صفوف خودشان را از مزدوران مجاهدین و سلطنتطلبان جدا کنند. مردم به صراحت عدم شرکت میلیونی خویش را در نمایشات برحق اعتراضی، نبودِ یک رهبری قابل اعتماد ذکر کردند. سکوت اکثریت، ولی حمایت ضمنیشان از اعتراضات، گویای محکوم کردن دخالت امپریالیستها و جاسوسانشان در ایران بود.
امپریالیسم آمریکا به صراحت از اپوزیسیون خودفروخته ایرانی نظیر سازمان جاسوسان مجاهدین خلق و سلطنت طلبان راهزن و فراری به حمایت برمیخیزد. آمریکای “مدافع” حقوق بشر، کشوری است که به منزله تنها دولت جهان دو بمب اتمی بر سر مردم ژاپن انداخته، برای اشغال کره که تا امروز نیز ادامه دارد بمب میکروبی و شیمیائی در شمال کره پرتاب کرده است، کشوری که با بمبهای ناپالم میلیونها انسان را در ویتنام و کامبوج به قتل رسانده و افغانستان و لیبی را نابود کرده و نیم میلیون کودک عراقی را قبل از تجاوز به عراق با محاصره اقتصادی به قتل رسانده است. کشوری که در اکثر کودتاهای تبهکارانه در جهان دست داشته و از همه مستبدان آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین دفاع کرده است، نمیتواند دلش برای نقض حقوق بشر در ایران بسوزد. آمریکا از نادر کشورهای جهان است که حقوق ملتها را به رسمیت نمیشناسد و بیش از ۸۰۰ پایگاه نظامی تجاوزکارانه در جهان دارد.
در یمن روزانه هزاران نفر در اثر محاصره اقتصادی عربستان سعودی و آمریکا کشته می شوند، عربستان تا کنون ۱۶۰۰۰بار کشور یمن را بمباران کرده است ولی هیچ کشوری به شورای امنیت سازمان ملل برای این جنایت علیه بشریت اعتراضی نمیکند. شورای امنیت تشکیل جلسه نمیدهد تا تجاوز عربستان سعودی به یمن را محکوم کند. مردم یمن نان و آب میخواهند ولی اشک خانم هیلی برای گرسنگان یمن سرازیر نمیگردد، از اشغال سرزمین فلسطین ککش هم نمیگزد و تازه به صهیونیستها برای این اشغالگری و تجاوزکاری انعام نیز میدهد و بیتالقدس را پایتخت آنها به حساب میآورد. در موافقنامه هستهای میان ایران و کشورهای صنعتی جهان به صراحت آمده است که آنها حق مداخله در امور داخلی ایران را ندارند. آمریکا موافقتنامههای خویش را نیز برهم میزند و فقط زبان قلدری و زور را میفهمد.
لشگرکشی آمریکا در سازمان ملل، حمایت از ضد انقلاب مغلوب در ایران و آنهم در پوشش حمایت از مردم رنگ باخته است. میلیونها دلار برای عربستان سعودی و امپریالیسم آمریکا هزینه برداشت تا بتوانند در اعتراضات مردم برای نان، کار و بهبود شرایط زندگی نفوذ کنند و به خرابکاری دست زنند. مردم ایران ولی با هشیاری جلوی خرابکاری آنها را گرفتند. مردم آموختند که به رهبری و سازماندهی نیاز دارند تا مانع شوند هم ارتجاع مغلوب و هم ارتجاع حاکم بر ضد مصالح ملت ایران اقدامی کنند.
بر گرفته از توفان شـماره ۲۲۲ شهریور ماه ۱۳۹۷ـ سپتامبر سال ۲۰۱۸
ارگان مرکزی حزب کار ایران(توفان)