برگ نخست / مجموعه مقالات / مقالات توفان الکترونیکی / ایران آبستن حواث بزرگی است. نامه‌ای از ایران

ایران آبستن حواث بزرگی است. نامه‌ای از ایران

انقلاب بزرگ ۱۳۵۷ دو دست‌آورد عظیم داشت! یکی سرنگونی رژیم سرسپرده و نوکرصفت و سیاساخته پهلوی به دست توانای مردم ایران بود و دست‌آورد عظیم تر و تاریخی‌تر وعمیق‌تر دومی، ضربه مُهلکی بود که روحانیت به رهبری خمینی به دین و مذهب زد! گرچه تاوان سنگینی پرداخت شد، اما نسل، به ویژه بعد از انقلاب، پی به ماهیت و درون پوسیده مذهب بُردند و وقتی که به تاریخ رجوع می‌کنند، حسرت می‌خورند به هزاران جان‌های شیرینی که زندگی‌شان را در مبارزه علیه خزعبلات و چرندیات مذهبی از دست دادند.

اولین نبرد اعراب بادیه‌نشین با ایرانیان، نبرد «قادسیه» در ماه شوال سال ۱۵ هجری قمری (مطابق با سال ۶۳۶ میلادی) بود. جنگ‌های متعدد ایران ساسانی با امپراطوری بیزانس (روم شرقی) و اختلافات عمیق طبقاتی در اواخر پادشاهی ساسانیان، چنان جامعه ایران را به ضعف و تلاشی کشانده بود، که ایرانیان آن زمان به مانند امروز به دنبال «ناجی» می‌گشتند. در عوض اعراب متشکل و مومن و معتقد به گفته و دستورات محمد و ایمان قوی به بهشت بعد از مرگ، و حکم قاطع قرآن «یقاتلون لایومن بالله» تازیان، به سرکردگی «سعدبن اب وقاص» (پدر عمرسعد) را به راحتی بر ایرانیان چیره کرد. و متعاقب آن حدود ۲۰ سالی طول کشید تا سرتاسر ایران زیر سلطه متجاوزان عرب درآمد .

از آن زمان تا به امروزِ، یعنی قریب به ۱۳۸۳ سال، ایرانیان آزادی‌خواه و وطن‌دوست در تمامی عرصه‌های، نظامی، اجتماعی و فرهنگی با تازیان جنگیدند. اگرچه در بعضی مقاطع تاریخی، موفق بودند، اما هرگز پیروزی کامل را به دست نیاوردند. شرح این رشادت‌ها و مبارزات خون‌آلود سخن ما را به درازا خواهد کشید و لذا فقط به یک نمونه برجسته، اما غم‌انگیز اشاره می‌کنیم.

۱۲۵۰ سال پیش در یک خاندان زرتشتی، طفلی تولد یافت «روزبه» نام، که بعدها به نام «ابن مقفع» مشهورشد. او یکی از درخشان‌ترین چهره‌های ایرانی در ادب و نثر و فرهنگ غنی پارسیان بود. وی انسانی تیزهوش، دانشمند و مغرور و سرفراز و فرزند خلف نیاکان‌ش بود! او فرهنگ ایرانی و یونانی را به زبان عربی ترجمه و به زبان عرب منتقل و بدین وسیله برتری تفکر ایرانی و یونانی را به رخ اسلامِ عرب‌ها می‌کشید !

او در عرصه فرهنگ، بر اعراب چیرگی کامل داشت. بر این اساس «منصورعباسی»، خلیفه غدٌار عباسیان و کشنده «ابومسلم خراسانی»، از این جوان رشید و فاضل ایرانی کینه گرفت و مخفیانه دستورقتل‌ او را صادر کرد .

امیرجنایتکار بصره به نام «سفیان» خدعه کرد واو را به خلوت برد و به فتوای علمای اسلام ذبح شرعی کرد.

یعنی اندام او را ازهم بُرید و در تنور انداخت و گفت :«بر مُثلهِ تو مرا مواخذتی نرود، چه تو زندیقی و دین بر مردمان تباه کردی». کشتار آزادی‌خواهان در تمام دوران تسلط دین و در طول چهل سال حکومت مذهبی خمینی هم تداوم یافت .

دین پدیده‌ایست جان سخت و قرنها پایدار می‌ماند!

از دلایل جان سختی دین، فقر، عدم آگاهی، جنگ، بی‌خانمانی و به طور کلی بلایای مخرب طبیعی و اجتماعی است که اندیشیدن را از آدمی سلب می‌کند و انسان‌ها چون مقهور طبیعت و تحت سرکوب شدید قرار می‌گیرند، به مذهب پناه می‌برند و دست بر آسمان بلند می‌کنند!

رژیم اسلامی علی‌رغم هشدار برخی از«علما»، مبنی برعدم دخالت دین در حکومت، چنان احکام دین را برهمه شئون زندگی دخالت داد، که عرصه برمردم تنگ شد. این عمل رژیمِ امام‌زمانی، نتیجه عکس به‌بارآورد. اسلام ناب محمدی خمینی، از طرف مردم چنان به نقد کشیده شد که هرگز در طول عمر۱۴۰۰ساله‌اش سابقه نداشت .

بی‌اعتبارشدن مذهب، به خصوص در بین نسل جوان، قدمی غول‌آسا به‌شمارمی‌آید. هیچ قدرتی به غیر نظام مقدس جمهوری اسلامی‌، قادر به اینکار نبود. به جرأت می‌توان گفت که بعد از این رژیم، اسلام دیگر هیچگاه کوچک‌ترین نقش و جایگاهی در زندگی نسل‌های بعدی نخواهد داشت !

«گفتم ای شیخ اگر جمله کمالات تو این است،

خوش باش کزین جمله کمالات گذشتیم !»

رژیم اسلامی سیاست سرکوب وحشیانه‌اش را تشدید خواهد کرد. برای اینکار قاضی‌القضات‌اش را تغییر داد و «ابراهیم رئیسی»، این «حجاج ابن یوسف ثقفی» قرن بیست و یکم را بر مسند قوه قضائیه نشانید که اولین حکم‌اش ۳۸ سال زندان و۱۴۸ ضربه شلاق برای نسرین ستوده، این انسان شریف بود.

به نظر من این حکم و احکام دیگری نظیر این مثل زندان و شکنجه برای اسماعیل بخشی و دستگیری و شکنجه زنان شجاع دیگری چون «سپیده قُلیان»، تلاش‌های مذبوحانه رژیم اسلامی برای حفظ نظام سیاه خود خواهد بود. اما زهی خیال باطل !

هرپدیده‌ای در این گردش کائنات عمری دارد. عمر نظام «مقدس» اسلامی به آخر خط رسیده است. چه پیش خواهد آمد، نمی‌دانم. فقط می‌توانم به‌گویم که این سرزمین زیبا و دلگشای ما، در نبود تشکیلات نیرومند و رهبری آگاه سیاسی و متأسفانه ضعف حزب طبقه کارگر و نیروهای دمکرات و ضدامپریالیست، آبستن حوادث هولناکی خواهد بود!

اما بنا به گفته سعدی :

«براه بادیه رفتن بِه از نشستن باطل،

و گر مراد نیابم، به قدر وُسع بکوشم»

برگرفته از توفان الکترونیکی شماره ۱۵۳ فروردین ۱۳۹۸

Print Friendly, PDF & Email