هرگز ز دل
امید گل آوردنم نرفت
این شاخِ خشک،
زنده به بوی بهار توست (سایه)
ماجرایِ تلخِ بارش بیسابقۀ باران در روزهای پایانی اسفند ۹۷، وقوع سیل و دیدنِ تصاویرِ دلخراش هفتههای گذشته بسیاری از هم میهنانمان را در شوک فرو بُرد. سیلِ ویرانگر دار و ندار مردم را شُست و بُرد! آنچه باقی ماند، بُهت و سوگ از دستدادنها بود و مردمی محصور میان آبها در انتظارِ فردایی نامعلوم!
قرارداشتن ایران از نظر جغرافیایی بر مدارِ حوادث طبیعی امری بود که همۀ مسئولان میبایستی بر آن واقف میبودند. اما تکرارِ همزمانِ سیل و ریزشهای ممتد باران، آقایان مسئول را، که تمامی سالهای گذشته تا این لحظه در خواب بودند، «غافلگیر» کرد و ثابت نمود که حاکمیت تا چه اندازه در رویاروئی با رخدادهای طبیعی ناتوان است. بیکفایتی و ناکارآمدی نهادهای رسمی در مدیریت بحران هر روز بر میزان عدم اعتماد مردم نسبت به دولت و حاکمیت میافزاید. مردم خیلی زود دریافتند حاکمیتی که برای «سرکوب» همهگونه ابزاری را مُهیا کرده، برای «نجات» بیتدبیر و درمانده است. آنها دریافتند که کمکهای امدادی از خارج – عمدتاً به دلیل تحریمهای آمریکا علیه کشور ایران و عوامل دیگر – حداقل به طور عاجل انتظارِ نمیرود!
زنانی که خانه و کاشانۀ خود را از دست داده بودند و با رنج نداشتنِ سرپناه و با ترس و نگرانیِ مضاعفِ خطرِ تجاوز، خشونت و آزارجنسی هم دست و پنجه نرم میکردند، بجایِ تسلیمِ شدن به شرایط، پیشگام شدند و دست به دست مردان دادند. همراه پدران، برادران و فرزندان خود گروههای امدادِ مردمی و شوراهای کوچکی را تشکیل دادند و با قدرتِ ابتکار و اتحادی بینظیر به یاری یکدیگر شتافتند، صحنهها و حماسههائی به جاماندنی آفریدند.
در رزم علیه ویرانیِ سیل، زنان پا به پای مردان در سازماندهی و مدیریت بحران تلاش کردند، در هرجا که نیاز حس میشد، با حضور و شرکت فعال خود به مبارزه با ویرانی شتافتند و در بازسازی و اقدامات پیشگیرانه در مواجهه با سیل یاری رساندند. در این ایام بحرانی، زنان برخلافِ تبلیغات همیشگی، نه از «جنسِ ضعیف»، بلکه تکیهگاهی قوی و امیددهنده برای فرزندان و خانوادههای خود بودند، که نه تنها کارآیی و توانمندیهای خود در فائقآمدن بر مشکلات ناشی از سیل را به اثبات رساندند، بلکه در اثر برخورد با مشکلاتی ناشناخته در زمینههای مختلف امکان کارآموزی یافتند و بر مهارتهای خود نیز افزودند.
زنانی که مشارکت و نقشِ سازندۀ آنان در فرهنگِ سنتیِ عقبافتادۀ جامعۀ اسلامی چهار دهه نادیده گرفته شده؛ به نیازهای طبیعی و بدوی آنها نیز به طور مستمر بیتفاوتی نشان داده شده است، تصمیم گرفتند تا به جای «گریستن» و زانوی غم درآغوش گرفتن، به پا خیزند و مبارزه برای تغییرِ وضعیتِ موجود را برگزینند. بدون هیچگونه تجهیزات پیشرفته همراه پدران، همسران و فرزندان خود سدّها ساختند و از ورود سیل به روستاها و شهرها جلوگیری کردند، گِل از خیابانها و خانهها زدودند و در برابرِ سنگدلیِ طبیعت سر خم نهکردند و به ناکارآیی و بیتفاوتیِ مسئولان دهنکجی نمودند و درس ایستادگی، مقاومت و مدیریت بحران به آنان آموختند.
نقشِ بانوان در بازسازیهای بعد از رُخدادِ حوادث طبیعی در ایران، تمامِ تلاش چهل سالۀ رژیم در ساختنِ نقشهای کلیشهای برای زنان را چون قلعههای شنیِ ساحلیِ واقع در مسیرامواج خروشانِ دریا درهم فروریخت و نابود ساخت. تمامیِ توهینِ سالیانِ گذشتۀ حاکمیتِ اسلامی به زنان و دورنگاه داشتنِ آنها از جامعه و فعالیتهای اجتماعی، حذفنمودن آنان در بسیاری از زمینهها و تصمیمگیریهای اجتماعی، تصویب قوانینِ مذهبی علیه زنان و نابرابری جنسیتیِ و … چون تُفی سربالا شد و بر صورتِ مسئولانِ رژیم فرود آمد. زنانِ میهنمان حماسهای عظیم ساختند، که به اندازه یک جُو از آن در ذات مسئولان کشور نمییابید.
با ارزشترین دستآوردِ همگامیِ زنان و مردانِ سرزمینمان، تجربۀ تشکیلِ نهادهای امدادی مردمی بود. مردم دوباره به خاطر آوردند مشارکتِ زنان و مردان، همبستگی، قدرت اتحاد، تلاش و امید برای تغییر شرایطِ تحمیلی، قویتر از هر سیلی است و تشکل رمز پیروزیست.
شرکتِ فعالِ زنان در این بین، حتی رسانههای دولتی را نیز به تحسین واداشت و آنان را مجبور ساخت تا از تلاش صبورانه و متداوم آنان گزارشات متعددی تهیه کنند و نشر دهند. زنان در عمل ثابت کردند، قهرمانان تزلزلناپذیری هستند. علیرغم تلاش دولت برای جلوگیری از دخالتگری مستقیم مردم، هموطنان با همدلی و همیاری ایستادند و نهادهای کمکرسانیِ مردمی کار خود را پیروزمندانه به پیش بردند. چنان داستانی نوشتند که حتی رسانههای دولتی نیز به زانو درآمدند و از تلاش آنان گزارشها تهیه کردند. ایرنا نوشت: «وقتی بیل به زمین کوبیده میشود، تا گِلها را از خانه بیرون ببرد، همه فکر میکنند که دستان تنومند و قوی یک مرد پشت این بیل است که چنان با قدرت خاک و گِل را بیرون میاندازد، اما همیشه این طور نیست. اینجا دستهای یک زن است که در کنار مردان بیل میزنند».
چه خوب گفت آن اندیشمند و آموزکار کبیر کارگران و زحمتکشان جهانکه «بدون شرکت آگاهانه و فعال زنان هیچ انقلابی به پیروزی نمیرسد».
برگرفته از توفان الکترونیکی شماره ۱۵۴ اردیبهشت ۱۳۹۸