شرکت «آذرآب اراک»، ابرشرکت هولدینگ و یا پیمانکاری ایرانی است. این کارخانه محصولات مادر صنایع بزرگی را عرضه میکند، از جمله زیرساختهای صنعتی پالایشگاههای گاز، نفت، پتروشیمی، فولاد، صنایع قند و شکر و سیمان، نیروگاههای برقی آبی، حرارتی، گازی و به خصوص نیروگاههای هستهای و تولیدات تمامی تجهیزات مربوط به آنها. از جمله طراحی و ساخت و نصب توربین و مخازن تولید فشار از طریق ارایه فشار بخارهای چند صد تنی در هر ساعت در این کارخانه قول پیکر تولید میشود.
این ابر شرکت با سرمایهگذاری دولتی در سال ۱۳۶۳ در چنین بُعد عظیمی آغاز به کار کرد و شرکت نسبتاً موفقی هم بود که چند هزار کارگر در آن مشغول بودند. پس از اینکه دولت سرمایهداری ایران سیاست «تعدیل ساختاری» را پیشه کرد، این کارخانه مدرن در سال ۱۳۸۵ توسط دلقکی به نام محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور دردانه شخص رهبری به بخش خصوصی واگذار و با واگذاری و فروش ۱۶۴۰۰ سهم وارد بورس تهران شد. مدیران جدید این کارخانه عظیم به دست عدهای رانتخوار افتاد که طبعاً قادر نهبودند چنین شرکت قول پیکری را اداره کنند. این ابرتولیدکننده در آغاز با شرکتهای بزرگ اتریش، اسپانیا و غیره همکاریهای گستردهای داشت. دولت شیخ حسن روحانی، این متزور کلاش، بخش اعظم پروژههای داخلی را که در دست این کارخانه بود، به بهانه عدم تخصص لازم، لغو و به شرکتهای خارجی واگذار کرد که تحریمهای ضدبشری امپریالیسم آمریکا بهتواند به مشکلات تولیدات داخلی و صادراتی کشور بهافزاید. در پی این دو عامل ضد کارگری و ضدملی بود که حجم تولیدات این شرکت هر روز کمتر شد، بطوری که امروز تنها ۱۵ درصد از ظرفیت تولیدی این شرکت فعال است.
نابودی صنایع عظیم شرکتهای قول پیکر در نظامی است که هیچگاه بطور جدی به تولیدات داخلی توجه نهداشته و از آن حمایت نهنموده است. روشن است مدیران و صاحبان دزد و چپاولگر در شرایط رکود اقتصادی، که در ماهیت سیستم سرمایهداری است، قدرت پرداخت دستمزهای هزاران کارگر بیگناهی را، که در رونق آن دخالت داشتند و تاثیرگذار بودند، ولی محرم در مدیریت آن نهبودند، ندارند. کارخانه عظیم هپکو هم دچار همین مشکل شده است ولی رژیم سرمایهداری ایران با ادامه سیاستهای ضدبشری نئولیبرالی درصدد نیست از این سیاستها دست کِشد، زیرا در ماهیتاش نیست. این رژیم در سیاستهای ضد ملی هم صبر عیوب دارد و هم پشتکاری بیخدشه! او در این راه ضد کارگری مصمم است. آفرین بر این شجاعت!
اعتراضات کارگران این شرکت از سال ۱۳۹۶ و به خاطر تعویق حقوقهای ماهانه آغاز شد. در مرداد امسال موج جدید اعتراضات آغاز شد. مدیران بیلیاقت به خواستههای کارکنان این شرکت بیاعتنا بودند و مسئولین محترم دولتی هم حامی این مدیران بیلیاقت. کارگران برای احقاق حقوقشان دست به اعتصاب زدند. در دور دوم اعتصابات که از ۱۴ مهر ماه آغاز شد، خواستار پرداخت حقوق معوقه و تعیین تکلیف شرکت و خلع ید از سهامداران شدند که این اعتراضات با حمله اراذل و اوباش نیروی امنیتی روبرو شد. چون مسئولین و مقامات به خواسته های کارگران وقعی نهنهادند، کارگران تصمیم گرفتند برای رساندن صدایشان به مسئولین، اعتراضات را به بیرون از کارخانه هدایت کنند و این برای دولت تزویر و دروغ شیخ حسن خوشایند نهبود. در ادامه این اعتراضات پلیس و نیروی انتظامی وارد عمل شد و ضمن ضرب و جرح کارگران شریف وطن با گاز اشکآور و باتوم،۲۱ تن کارگر بیگناه را که طالب رونق بخشیدن به تولیدات کارخانه بودند، ربودند و راهی زندان کردند. تعدادی از زخمیشدگان برای معالجه به بیمارستان رجوع کردند ولی هجوم چماقداران نظام منفور جمهوری اسلامی به بیمارستان، کارگران زخمی شده را مجبور ساخت اجباراً از بیمارستان هم بُگریزند. در پی یورش پلیس حامی عدهای غارتگر بر علیه تودههای زحمتکش، کارگران این مجموعه بیانیهای منتشر کردند. در بخشی از بیانیه صادره میخوانیم:
«امروز جواب چشمان پُراشک خانوادههای ما را دادید! امروز خشم ما را دو چندان کردید! حق ندارید برادرانمان را بازداشت کنید. ما این خیابانها را کنار هم طی کردیم و کنار هم میمانیم».
مخالفت، اعتراض و مبارزه بر علیه سیاستهای خانمانبرانداز خصوصیسازی در چارچوب سیاستهای نئولیبرالی را فقط در کارخانه «آذرآب اراک» نمیبینیم. ما شاهد اتخاذ چنین سیاستهای ویرانگری در تمام عرصههای آموزشی، فرهنگی، هنری، ورزشی و تولیدی هستیم. از حال و روز کارخانه بزرگ هپکو، مجتمع عظیم نیشکر هفت تپه باخبریم و در امتداد آن شاهد مبارزات کارگران و کارمندان کارخانههای فوق هم هستیم. امروز کارگران دیگر کشورهای جهان از سانتیاگو تا شهرهای مختلف اکوادور، از جلیقه زردهای خیابانهای پاریس، تا هفت تپه و آذرآب اراک زبانی مشترک و خواستی مشترک دارند. در جای جای جهان مبارزات زحمتکشان تطبیقی است از خواستهای صنفی و سیاسی هر دو. و این نشان از خودآگاهی نسبی طبقاتی زحمتکشان دارد حتی در آن گوشهای از جهان که نه از آزادی مطبوعات خبری است و نه از آزادی احزاب کارگری. در سرتاسر جهان، زحمتکشان معترض سیاستهای نئولیبرالی به خیابانها آمدهاند. همبستگی و همسرنوشتی کارگران چون خاری است بر چشم عالیجنابان حامی نئولیبرالیسم چه در تهران، چه در پاریس و چه در سانتیاگو.هیچ آزاده ای نیست که از چنین مبارزاتی دفاع نهکند. چنین مبارزاتی بدون تردید پیروزیهایی را نیز به دنبال خواهد داشت. پیروزی نهایی اما تنها از طریق سازمانیابی و تشکل سازمانی، تشکل حزبی میسر میگردد.
پر توان باد پرچم مبارزاتی پر افتخار کارگران آذرآب اراک
پیش به سوی یک پارچگی و سازمانیابی زحمتکشان ایران
برگرفته از توفان الکترونیکی ۱۶۰ آبان ۱۳۹۸
حزب کار ایران (توفان) به حزب طبقه کارگر ایران بهپیوندید!
