هموطنان عزیز!
ترور قاسم سلیمانی توسط بانیان طالبان و داعش و واکنشهای جهانی و ایرانی نسبت به آن، حزب کار ایران (توفان) را بر آن داشت تا بار دیگر مواضع اصولی خود را در این زمینه بیان کرده و صحت آنرا نشان داده و تاثیرات این اقدام ضد بشری و تروریستی دولتی را از جانب آمریکا در جهان و ایران بررسی کند و در خاتمه نقش اپوزیسیون خودفروخته و به ظاهر “دموکرات” و “انقلابی” را که مترصد ایفای نقش داعشهای ایرانی بودند را برملا نماید.
قاسم سلیمانی و تشییع جنازه میلیونی
ما ابتداء باید تاثیرات اجتماعی فعالیت وی را بیان کنیم تا آگاهانه و افشاءگرانه، برضد تبلیغات امپریالیسم و صهیونیسم که ازحلقوم ایرانیان آلت دست این بنگاههای امپریالیستی بیرون میآید، اقدام کرده باشیم.
سردار سلیمانی یک مقام رسمی و یکی از فرماندهان مهم و برجسته ایران بود که در زمان تجاوز نظامی عراق به میهن ما علیه ارتش متجاوز رژیم بعث عراق برای حفظ تمامیت ارضی ایران داوطلبانه به جبهه رفت، جنگید و به تدریج به یک شخصیت صاحب نام نظامی واستراتژ ایران بدل گشت.
قاسم سلیمانی رهبری مبارزه بر ضد داعش را نیز بهعهده گرفت و آنهم در زمانیکه این تروریستهایِ آمریکا ساخته، راهی بغداد شده بودند، تا خود را به تهران برسانند. قاسم سلیمانی با تشکیل جبهه واحد و تاسیس سازمان شبه نظامی حشدالشعبی که خواری بهچشم دوستان داعش است، بنیان این سیل بیبنیاد را در عراق برکند و نه تنها ملت ایران، بلکه ملت عراق را نیز از دست وجود این جانواران رها ساخت و کینه همه یاران داعش را به جان خرید. قاسم سلیمانی نه تنها در نزد بخش مهمی از مردم ایران، بلکه در تمام منطقه و در نزد بسیاری رهبران جهان بهعنوان یک مرد جنگی و همزمان یک فرد دیپلمات چیره دست و موثر در مذاکرات دو و یا چند جانبه قابل احترام و محبوب بود. بخشی از مردم ایران برای قاسم سلیمانی احترام دیگری قایل بودند و حسابش را از قالیباف ها، رضائی ها، رئیسی ها و لاریجانی ها جدا میکردند. این عامل اساسی محبوبیت سلیمانی را ایرانیانی که نسبت به احساسات مردم ایران بیگانه اند و گوئی نابینا بوده و از کره مریخ آمدهاند، بهعلت ذهنیگری مزمن نادیده میگیرند و یا خود را به تهاجل می زنند.
هدف از سفر سلیمانی به عراق چه بود
براساس اسنادی که مطبوعات جهان منتشر کردند و سخنان آقای عادل المهدی نخست وزیر عراق، آقای سلیمانی بهعنوان مسئول مذاکره با عربستان سعودی به دعوت دولت عراق بهاین کشور سفر کرده بود. وی در یک مصاحبه مطبوعاتی دروغهای آمریکا را که مبنی براینکه “آنها اطلاعات دقیقی داشتهاند که سلیمانی برای ترور آمریکائیها به عراق آمده است” را برملا کرد، کذب محض خواند و اعلام کرد:
“برای ثبت در تاریخ میگویم که ساعت هشت صبحِ شهادت، با این شهید (سردار سلیمانی) جلسه داشتم.
وی درباره محتوای این جلسه گفت: میخواستم پاسخ نامهای را از سوی عربستان بهشهید بهدهم که درباره تحولات عراق و برقراری صلح در منطقه بود.”
واقعیت این است که دولت ایران مدتهاست تلاش میکند بهآشوبی که آمریکا در منطقه ایجاد کرده است و مسئولیت مستقیم تشنج در منطقه را بهعهده دارد، پایان بدهد. امپریالیسم آمریکا از ۸ هزار کیلومتر دورتر به منطقه آمده و دهها پایگاه نظامی و تروریستی به دور ایران ایجاد کرده، ممالک منطقه را اشغال نموده و بر ضد حکومتهای رسمی، قانونی و مشروع این کشورها دسیسه میچیند و خرابکاری میکند و امنیت منطقه را ملعبه دست خود کرده است. سیاست تشنج زدائی در منطقه، ممانعت از جنگ و در خواست خروج قوای خارجی از منطقه، ایجاد پیمان همکاری مشترک با ممالک ساحلی خلیج فارس برای برقراری امنیت خلیج فارس و نظایر آنها از سیاستهای کنونی دولت ایران است. این سیاستها اگر عملی شوند در درجه نخست بهنفع منافع ملی، مردم و طبقه کارگر ایران خواهد بود. بر خرابه های ایران که در آن مبارزه طبقاتی ممکن نیست، تنها جغدهای صهیونیست و اپوزیسیون خودفروخته ایران خواهند خندید.
اسرائیل تنها کشوری است که از آشوب منطقه سود میبرد و خواهان آنست هر جا بوی مصالحه و همکاری و صلح بهمشام میرسد در تخریب آن کوشا بوده و در منطقه جنگآفرینی کند. اقدامات تحریکآمیز مستمر اسرائیل در عراق، بمباران سوریه، هدف گرفتن کشتی ایران در بحرالحمر با موشکهای خود تا آن را به گردن عربستان سعودی بیاندازد و آتش جنگ را تیزتر کند و سایر خرابکاریهای اسرائیل در خلیج فارس با سیاست جنگافروزانه و… همه در خدمت آنست که از نزدیکی اعراب بهایران جلوگیری کند. این نزدیکی اهمیت راهبردی در منطقه دارد و جنبش آزادیبخش فلسطین را تقویت میکند و بهخودسری اسرائیل دهانه خواهد زد و دیگر موفق نخواهد شد از تفرقه در منطقه به نفع اهداف توسعهطلبانه و تشنجآفرین خودش سوءاستفاده نماید. این است که مطلعان سیاسی از این صحبت میکنند که ترامپ به ملعبه دست مشاوران صهیونیست خود بدل شده و بیتعمق به خواست اسرائیل بدون دوراندیشی و تفکر در باره نتایج این اعمالش تن در داده است. در ترور قاسم سلیمانی دستان ناپاک صهیونیسم مستقر در اسرائیل بهچشم میخورد. همین موجب شده که حتی موجی از مخالفت در درون حاکمیت آمریکا برضد تصمیم ترامپ بلند شود که آمریکا را بهجنگی ناخواسته و غیرمشروع و بدون اجازه کنگره میکشاند.
برخورد جهان بهاین اقدام تروریستی و جنایتکارانه
حزب ما ترور قاسم سلیمانی که با مقام شناخته شده رسمی و دولتی برای مذاکره با کشور دیگری عازم عراق بوده است و آقای ترامپ دستور آنرا صادر کرده است را شدیدا محکوم میکند و آن را نماد بارز تروریسم دولتی در جهان میداند. این اقدام جنایتکارانه ترامپ نقض روشن حقوق ملل، موازین بهرسمیت شناخته شده جهانی و لگدمال کردن یک دستآورد بشریت و توافقنامه جهانی است. دولتهای جهان حق ندارند اعضاء سایر دول را به میل خود و تبهکارانه با نقض همه اصولی که جوامع را به هم پیوند زده و اصل همزیستی مسالمتآمیز آنها را در کنار هم پذیرفته با اقدامی جنائی نابود کنند.
حق حاکمیت ملی همانگونه که بارها گفتهایم و برای فهم عمیقتر تکرار میکنیم یک حق دموکراتیک است که همه کشورهای جهان مستقل از ایدئولوژی، بزرگی و کوچکی کشورشان، مبانی فکری، ماهیت دولتها، دین، نژاد، زبان و… از آن با حقوق مساوی برخوردارند. این که جمهوری اسلامی کشوری اسلامی و یا واتیکان کشوری مسیحی است، از درجه ارزش حقوق این کشورها نمیکاهد. ثبت این حق در منشور ملل متحد خونبهای انسانهائی است که در دو جنگ جهانی به تعداد میلیونی جان دادند. آقای ترامپ این دستآورد مهم بشریت را با یک فرمان قتل، به زباله دان تاریخ افکنده است. بعد از این اقدام تبهکارانه، همه ممالک جهان به استثنای اسرائیل، این اقدام را نادرست دانسته و محکوم کردند. دبیرکل سازمان ملل به اعتراض دست زد، زیرا از فردای ترور سردار سلیمانی بهدست بزرگترین تروریست تاریخ بشریت، جهان دیگر در هرج و مرج فرورفته، ناامن شده است و هیچ رئیس دولت و مقام رسمی کشوری در جهان دیگر مصونیت جانی ندارد و میتواند در خانه، محل کار و یا هواپیمای خود به دستور “قاضیالقضات” جهان با موشک سرنگون شده به قتل برسد. از این تاریخ قانون جنگل در جهان حاکم است. حزب ما همین موضع را در زمانی داشت که رهبران آمریکا، سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران را که یک مقام رسمی و دولتی در ایران است، تحریم کرده و سپس اتهام تروریستی به آن زدند. قرار دادن سپاه در فهرست تروریسم آمریکا (FTO) در ۸ آوریل ۲۰۱۹ در زمان ترامپ، ادامه تحریم این مقام در خرداد ۱۳۹۰ توسط باراک اوباما میباشد. حزب ما پیشگوئی کرد که اگر کسی به بهانه دشمنی با جمهوری اسلامی بر این بیقانونیها چشم بپوشد و حقوق قانونی ایران را صرفنظر از ماهیت حکومت حاکم نادیده بگیرد به منافع ملی و مردم کشورش خیانت کرده است و ما امروز با صف این خیانتکاران اپوزیسیون روبرو هستیم.
دفاع از حق حاکمیت ملی و یا حقوق دموکراتیک بهماهیت حکومتها وابسته نیست
این امر را ما بارها توضیح دادهایم. حقوق دموکراتیک تقسیمبردار نیست. فقط مستبدان و فاشیستها این حقوق همگانی را در دنیای کنونی بهرسمیت نمیشناسند. حقوق زن و مرد مساوی است چه زن از طبقه کارگر و یا زن از طبقه بورژوا باشد. این امر بدیهی در مورد حق حاکمیت ملی و حقوقی که مربوط به کشور ما ایران است نیز صدق میکند. با تکیه به نوع و ایدئولوژی حکومت نمیشود و نباید از این حقوق که متعلق به ایران به عنوان یک کشور واقعی وجود دارد صرفنظر کرد. کسی که مدعی است رژیم جمهوری اسلامی تبهکار است و نباید هیچ حقوقی را برای ایران به رسمیت شناخت انقلابی نیست مرتجعترین همدست ناقضان حقوق در جهان یعنی همدست امپریالیسم و صهیونیسم است. دولتها میآیند و میروند ولی ایران زنده میماند و آنها که به بهانه مخالفت با جمهوری اسلامی هر خیانتی را میپذیرند طبیعتا دشمنان مردم ایران و میهن خود هستند.
نمایش اعتراض میلیونی مردم ایران
وقتی خبر ترور قاسم سلیمانی بهایران رسید، جامعه جوشید از این جهت که ملت بیدار ما تحقیر و نقض حق حاکمیت ملی ایران را برنمیتابد. ملتی که در آبانماه برای عشق بهایران بهخیابانها آمده بود و جانش را برضد نظام سرکوبگر حاکم از دست داد، حاضر نشد به بهانه کینهتوزی و خونخواهی از رژیم حاکم، منافع کشورش را که برایش آماده فداکاری بود، زیرپا بگذارد و برای تروریسم ترامپ به رقص و پایکوبی بپردازد. مجازات حاکمیت ایران را تنها ملت ایران تعیین میکند و نه ترامپ و نتانیاهو. این پیام را ملت ایران برای همه گردنکشان جهان و اپوزیسیون دریوزه ایران ارسال داشت. مردم میهن دوستاند از غرور ملی سرشارند و حساب ایران را از جمهوری اسلامی جدا میکنند و حاضرند در مقابل تجاوز بیگانگان یکپارچه مقاومت نمایند. ملت ایران ملتی نیست که یکشبه از زیر بته سبز شده باشد، ملتی دارای تاریخی به قدمت حداقل ۲۵۰۰ سال است و از غرور ملی برخودار بوده و دارای هویت روشنی است. آمریکای قلدر منش و اسرائیل ساختگی بدون هویت و تاریخ نمیتوانند این قدرت حافظه تاریخی مردم ایران را بهدرستی تشخیص دهند. مردم ایران نه تنها دارای تاریخ باستانی بوده که دستآوردی برای بشریت است، بلکه در تاریخ معاصر جهان بانی انقلاب مشروطیت، مبارزه ضد استعماری سالهای بیست، قیام سیام تیر، ۱۵ خرداد، انقلاب بهمن و همین آخری شورش قدرتمند آبانماه ۱۳۹۸ بودهاند. چنین ملتی هرگز منافع ایران را در پای همدستی با بیگانگان قربانی نمیکند. ملت ایران هرگز آرزوی حکومت نوع ترامپی و یا نتانیاهوئی را در ایران ندارد. ملت ایران حساب جمهوری اسلامی را از ایران جدا کرده و تروریسم جهانی را ناجی ایران نمیداند. حضور مردم در خیابانها، همه محاسبه امپریالیستها، رسانههای لوسآنجلسی، بازیگران خودفروخته فضای مجازی و همه رسانههای اپوزیسیونی که فقط قدرت حرافیشان در حجم پولی است که از منابع خارجی دریافت میکنند بیاعتبار ساخت، اپوزیسیون خودفروشی که ادعا دارد میخواهد “جبهه سوم” برای “براندازی” ایجاد کند تا هم با آمریکا “بجنگد” و هم با جمهوری اسلامی. این اپوزیسیون بعد از حضور میلیونی مردم ایران بر علیه تجاوز آمریکا، “سردار” بیسپاهی از کار درآمد که فقط باید نقش ستون پنجم آمریکا را ایفاء و در پا رکابی آنها بهایران حمله کند. ما بارها گفته بودیم و تکرار میکنیم دو جبهه بیشتر نیست یا در کنار مردم برضد دشمن خارجی و داخلی و یا حضور در صف دشمنان خارجی و مبارزه با ایران و مردم ایران، صف سومی وجود ندارد. چقدر فرومایگی میخواهد که فرمان قتل قاسم سلیمانی را بهدست تروریستی بهنام ترامپ مورد تائید قرار بدهیم و این قانون جنگل را تنها با انگیزه و کینه نسبت به جمهوری اسلامی در جهان توجیه کرده و به رسمیت بشناسیم و برای ترامپ دست زده و هلهله کنیم. سقوط به دره عمیق خیانت و دونصفتی از این واضحتر نمیشود. این جریانها بهمان اندازه جمهوری اسلامی خطرناک هستند که در زمان تشنج از پشت به ملت ایران خنجر میزنند.
شگردهای اپوزیسیون خودفروخته و دون مایه
همه شاهد بودند که ترامپ اعلام کرد من میراث فرهنگی ایران را نابود میکنم. این همان ترامپی است که ملت ایران را تروریست نامیده بود. فورا اپوزیسیون خودفروخته که متوجه فاجعه شده بود و زیر پایش خالی میشد نه تنها با افشاء و انتقاد از ترامپ دست نزد، بلکه به توجیه جنایت جدید وی برآمد. آنها مدعی شدند که ترامپ حتی حرف خودش را نمیفهمد و منظورش “حوزه علمیه قم” بوده است و سپس مدعی شدند که منظورش اماکن دینی بوده است توگوئی مساجد چندصدساله ایرانیان بخشی از میراث فرهنگی ایران نیست. چقدر یک مغز باید آلوده باشد تا چنین بپندارد. این فضاحت را اپوزیسیون خودفروخته و مزدور ایران زمانی برای فریب مردم اعلام میکرد که همه مطبوعات جهان این حرف ترامپ را مورد انتقاد قرار داده از میراث فرهنگی ایران حتی به عنوان افراد خارجی دفاع کرده و مسئول سازمان یونسکو در سازمان ملل با محکوم کردن سخنان ترامپ اقدام به این عمل را جنایت جنگی اعلام کرد. متن اظهار نظر چنین است:
در ایران ۲۰ مکانی وجود دارند که باستانیاند از جمله تخت جمشید که بهمیراث فرهنگی جهان تعلق دارند. خسارت بهاین مکانها بعد از سال ۲۰۱۵ مطابق مصوبه شورای امنیت بهشماره ۲۱۹۹ جنایت جنگی محسوب میشود”. روشن است که جنایتکار جنگی یعنی دونالد ترامپ باید محاکمه شود. ولی اپوزیسیون مزدور در مقابل واقعیت ایستاده و برای ترامپ دست میزند و بهقدری فرومایه است که حتی وقتی ترامپ در اثر فشار افکار عمومی جهان و دولتها بیان کرد “که اگر این کار غیرقانونی است وی صرفنظر میکند” که البته دروغ میگوید، بازهم این اپوزیسیون حاضر بهقبول خیانتش نیست.
این اپوزیسیون که بهشدت از وسعت حضور مردم برضد آمریکا بهسرگیجه دچار است نخست منکر حضور میلیونی مردم شد. صحبت آنها در حدود چندهزار نفر دور میزد و سپس تخفیف دادند و مدعی شدند همه اینها را با اتوبوس آوردهاند یا تصاویر ساختگی است و سرانجام که رگهایشان از غضب بادکرد بود بهدشنام به مردم پرداختند و آنها با نازیهای هیتلر مقایسه کردند. ببینید این اپوزیسیون مزدور چقدر حقیر و خوفناک است. در دشمنی با مردم روی دست جمهوری اسلامی آنهم برسرکار نیآمده زده است.
تئوری برای توجیه خیانت ملی
ضدانقلاب مجاهد، شاه اللهی و “چپ”های خیانتکار اسرائیلی و مزدور ممالک هلند، آمریکا و اسرائیل یک تئوری برای خیانت به مصالح ملی ایران ساختهاند و آن اینکه با استناد بهتبهکاری، سرکوبگری و فساد جمهوری اسلامی دست زدن بهر عمل خائنانه ای درست است. جاسوسی دروغگوئی، اتهام زنی تفتین و… برای آنها مجاز است زیرا جمهوری اسلامی ارتجاعی، فاسد و جنایتکار است. آنها اصلی را برای خود به عنوان مجسمه افتخار تراشیدهاند که هر دنائت و خیانتی را به علت حضور جمهوری اسلامی در ایران توجیه و تبرئه میکنند. آنها با تحریم ایران و گرسنگی دادن به مردم ایران و نرسیدن دارو بهمردم موافقاند و نقش جنایتکارانه ترامپ و امپریالیسم آمریکا را در این امر منکر میشوند. دروغ و فریبکاری در قاموس این اپوزیسیون خودفروخته سازمانیافته است چون مواجباش را سازمانهای امنیتی خواهند پرداخت. آنها مدعیاند چون به زعم آنها “قاسم سلیمانی تروریست” است قتل وی و نقض حق حاکمیت ملی ایران بهدست یک کشور سرکوبگر و متجاوز اشکالی ندارد و تجسم اجرای عدالت جهانی است. آنها حاضرند برای ویرانی ایران هر اصول و ضوابطی را به زیر پا بگذارند. این خیانت است که کسی امپریالیسم و صهیونیسم را بهایران دعوت کند و میزبانی آنها را بپذیرد و خود را پشت جنایات جمهوری اسلامی پنهان کند.
نه به جنگ و تحریم و تجاوز
حزب کار ایران (توفان) مخالف ویرانی و فروپاشی ایران است و بر ضد این همدستی امپریالیسم- صهیونیسم و اپوزیسیون خودفروخته ایران در درجه اول مبارزه میکند. مسئله تعیین تکلیف با جمهوری سرمایهداری جمهوری اسلامی وظیفه خلق ایران بوده و باید بهدست مردم ایران انجام شود. مخالفت با تحریم و جنگ به مفهوم تن دادن بهخفت نیست. گفته میشود رژیم ایران در پشت پرده با آمریکا در پی مذاکره است. این یک اصل بورژوائی دیپلماسی در جهان است و کوچکترین اشکالی ندارد. مهم این است که از این مصالحه چه بیرون میآید. اگر قتل قاسم سلیمانی و فشار ایران و جهان به آمریکا به اجرای توافقنامه هستهای منجر شده، تحریمها برداشته گردد و اموال مصادره شده غیر قانونی ایران پس داده شود طبیعتا چنین مصالحهای به نفع مردم است ولی چنانچه این مذاکرات برای وقت کشی و پایمال کردن حقوق ایران صورت گیرد اقدامی خائنانه محسوب میشود. امروز امپریالیسم آمریکا و همدستانش بهشدت در جهان و منطقه منزوی شدهاند هیچ زمانی بهتر از این شرایط برای کسب حداکثر امتیاز نبوده است. امتیازی که آمریکا در شرایط امروز ندهد در شرایط نامناسب فردا در وضعیف خفتآور هرگز بهایران نخواهد داد و خطر جنگ نیز افزایش مییابد زیرا هر کس انگشتش را به امپریالیسم داد باید دستش را بدهد و این منطق هنوز به قوت خود باقی. صلاح میهن ما در عقب نشینی تا جائی است که منافع برشمرده تامین شود و اگر نشود باید تمام منافع امپریالیسم را در منطقه بهخطر انداخت.
چه باید کرد؟
نخستین گام درجهت یک راه حل سیاسی برای خروج ازبن بست کنونی تشکیل یک جبهه مردمی و انقلابی است. چنین جبههای تنها در بستر شفافیت بخشیدن صف دوستان و دشمنان مردم ایران میسر است. به نظر حزب ما این شفافیت صف کسانی را که دست در دست امپریالیستها گام برمیدارند، از صف نیروهای صمیمی جدا میکند. باید هرگونه تحریم اقتصادی و مداخله نظامی را محکوم کرد و در مقابل سیاستهای اقتصادی نولیبرالی، دزدی و فساد و اختلاس و سرکوبهای سیاسی ایستاد و هرگونه تغییر و تحول سیاسی را وظیفه داخلی مردم ایران دانست. پیوند مبارزه برای حقوق دمکراتیک کارگران وعموم زحمتکشان و عدالت اجتماعی با مبارزه علیه امپریالیسم و مزدورانش هویت و شخصیت چنین بدیل انقلابی ومردمی را تعریف میکند.
شک نیست ترور قاسم سلیمانی و خطر جنگ خارجی بر مبارزه طبقاتی تاثیر گذاشته است و موجب تنفسی برای رژیم شده است، لیکن این تاثیرات کوتاه مدت است. توده مردم که از هرگونه حقوقی محرومند و با فقر و تبعیض و سرکوب مواجهاند دوباره به پا خواهند خاست. تهدیدات خارجی همواره مورد سوءاستفاده رژیم جمهوری اسلامی برای متحد کردن مردم در پشت سر خود بوده است. این تهدیدات ایجاد تمرکز در دستان معدودی خودکامه را توجیهپذیر میسازد و جامعه را به جامعه جنگی بدل میکند. در حقیقت تهدیدات امپریالیستها بطور عینی در خدمت ادامه تسلط استبداد در ایران قرار دارد و رژیم ولایت فقیه را تقویت میکند.
دفع خطر خارجی و رفع تحریمهای غیرقانونی بهنفع جنبش مطالباتی کارگران و زحمتکشان است، شرایط را برای پیشروی مبارزه طبقاتی فراهم میکند و جز این نیست.
اصابت موشک بههواپیمای مسافربری
در پایان بیانیه از این خبر دردناک مطلع شدیم و باید نظریات خویش را در این زمینه تکمیل کنیم. همانطور که در بیانیه اشاره کردیم سیاستهای جنگطلبانه، تجاوزکارانه، تشنجآفرین، قانونستیزانه امپریالیسم آمریکا، جوی مملو از ناامنی و تشنج در سراسر جهان ایجاد کرده است. هیچکس در هیچ کجای جهان از امنیت قانونی و حمایت جهانی سازمان ملل برخوردار نیست. زبان زور و قلدری حرف آخر را میزند. دیگر قانون تاکنون معتبر جهان به قانون چنگیزی “حق با قویتر است” بدل شده است. این ناامنی و تشنج تنها حاکم در فضای ایران و عراق نیست که مقامات رسمی ایرانی در عراق و یا هواپیمای مسافربری اوکرائینی در ایران مورد اصابت موشکهای آمریکائی و ایرانی قرار میگیرند. در سال ۲۰۱۴ نیز هواپیمای مسافربری مالزی در منطقه متشنج و جنگی اوکرائین که محصول تجاوز و دخالت روشن ناتو و آمریکا در امور داخلی اوکرائین و ایجاد فضای تشنج و جنگی بود، قربانی این فضای تروریستی ناتو شد. فاجعه سقوط هواپیمای اوکرائینی در ایران که بسیاری از هموطنان ما را نیز قربانی کرد، در این جو متشنجی که محصول سیاستهای آمریکاست، نه اولین آن میباشد و نه آخرین آن خواهد بود و مسئولیت مستقیم آن به گردن امپریالیسم تشنجآفرین آمریکا است. آنچه به رژیم ایران برمیگردد، فقدان شفافیت و دروغگوئی این رژیم به مردم است. این چوپانان دروغگو هرگز اعتماد مردم ایران را بهدست نخواهند آورد. مردم میبینند که سازمانهای جاسوسی آمریکا، کانادا، استرالیا از همه اسرار رژیم حتی زودتر از مسئولان آن خبر دارند و مضطرب میشوند. مردم ایران حق دارند که از این همه ناامنی واهمه داشته باشند و ندانند که آیا مسئولان نالایق و مکتبی رژیم دارای آن توانائی هستند که از حریم هوائی ایران در مقابل موشکهای کروز آمریکائی دفاع کنند یا خیر به لافزنی مشغولند. آنها حق دارند خواهان استعفای مسئولان مکتبی و نالایق این رژیم باشند. نباید گذاشت ملت شریف ایران که نشان دادند، آماده مبارزه ضدامپریالیستی، علیرغم ستمی که بهآنها وارد شده، هستند، گروگان امپریالیسم آمریکا شوند. از این عدم لیاقت و دروغگوئی مزمن رژیم، امپریالیستها نیز سوءاستفاده میکنند، بهطوریکه همان تجربه سوریه تکرار میشود که سفیر انگلستان دخالتگرانه، در تظاهرات اعتراضی دانشجویان شرکت کرده و آقای ترامپ هم بهزبان فارسی برای دانشجویان پیام داده که بر روی حمایت امپریالیسم آمریکا حساب جداگانه باز کنند. معلوم نیست چه دستان مرموزی “به موقع” سفیر انگلستان را از زمان آغاز اعتراضات با خبر کرده و وی را به میدان آورده است. حال باید منتظر تکتیراندازی عمال دستچین شده آنها در ایران بود. حزب ما خواهان استعفای ماموران نالایق رژیم و محاکمه آنها بوده و فضای متشنج و ناامنی را که آمریکائیها خلق کردهاند، محصول این فاجعه میداند که این امر هم باید در صحنه محکمه با حضور خبرنگاران و رسانههای گروهی جهان روشن گردد. نقش امپریالیسم را باید در یک دادگاه علنی در بیارزش دانستن جان انسانها و ترور آنها بهشدت افشاء کرد. حزب ما دخالت امپریالیسم آمریکا و سخنان ترامپ و حضور بیشرمانه سفیر انگلستان را در تظاهرات ضد رژیمی محکوم کرده آنرا به ضرر مصالح مبارزات ضدامپریالیستی و دموکراتیک مردم ایران دانسته زیرا بذر نفاق و بدنامی را میپراکند. این مردم ایران هستند که باید رژیم را به پاسخگوئی وادار کنند و دادرسی و دادخواهی نمایند و نه ترامپ و سفیر انگلستان. با هشیاری باید از دسیسههای امپریالیستی برای تجزیه و ویرانی ایران ممانعت کرد.
ما از مبارزات انقلابی مردم ایران علیه نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی ،برای کسب آزادی، دموکراسی و عدالت اجتماعی و احترام به حق حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران دفاع می کنیم!
ما خواهان محاکمه مسئولان لافزن و دروغگوی ایرانی در دادگاهی علنی هستیم تا در آن نقش تشنج آفرین امپریالیسم آمریکا نیز افشاء شود!
ما خواهان خروج حضور نیروهای امپریالیستی و دخالت در امور داخلی کشورهای منطقه هستیم!
نه بِه جنگ و تحریم و تجاوز! دست امپریالیسم آمریکا از ایران و منطقه کوتاه باد!
حزب کارایران(توفان)
یکشنبه ۲۲ دی۱۳۹۸