مخالفان تظاهرات ضد جنگ، موافقان تجاوز به ایرانند!
تشدید تحریمهای اقتصادی و خطر تجاوز نظامی بِه ایران سبب شد تا چهره واقعی اپوزیسیون جنگطلب و وطنفروش بیشتر عیان شود. این اپوزیسیون وطنی همان عکس برگردان اپوزیسیون عراقی است که دستبوس و ثناگوی «جرج بوش» و «چِنی» بود و در مقابل تظاهرات ضد جنگ برای ممانعت از تجاوز به عراق پرچم سرنگونی رژیم صدام و تأیید تجاوز به عراق را برافراشته بود، تا در پارکابی امپریالیسم آمریکا در قدرت سهیم شود.
از تاریخ ٢٠ مارس ٢٠٠٣ تاکنون به گفته رویترز، یعنی از زمان حمله نظامی آمریکا به عراق تا به امروز ۱٫۳ میلیون عراقی جانباختهاند. مطابق اظهارات وزیر بهداشت عراق در سال ۲۰۱۴ بیش از ۲ میلیون عراقی بعد از حمله نظامی آمریکا به عراق جان باختند. طبق شواهد امر تمام زیربنای حیات اقتصادی این کشور و تأسیسات آب و برق و راه و جاده ازهمفروپاشیده است، حداقل ۵٠ سال طول میکشد تا اوضاع به روز نخستاش باز گردد.
حال امروز وطنفروشانی یافت میشوند که بیشرمانه تظاهرات عظیم سراسری در چند قاره جهان علیه دولت آمریکا و برای ممانعت از جنگ و تجاوز به ایران را به زیان ملت ایران و حمایت از رژیم تبلیغ میکنند! زهی بیشرمی! تظاهرات صلحدوستان بر ضد جنگ در ١۵٠ شهر آمریکا و ۴٣٠ شهر هندوستان و ٣٠ شهر اروپا خواب از چشم این حامیان جنگ و تحریم علیه مردم ایران ربود.
سخن بر سر این نیست که امروز حتماً جنگی درمیگیرد، که به نظر ما احتمال آن ضعیف است. سخن بر سر ماهیت نزاعی است که درگرفته و شناخت از اهداف و نیت اصلی امپریالیسم آمریکا از این زورگوییهاست.
نخست اینکه دولت ترامپ، اوباما یا جرج بوش، نماینده امپریالیسم آمریکا، نماینده سرمایه مالی هستند و سرمایه مالی ماهیتاً به دنبال سیادت و سلطه مطلق است و نه «آزادی». سیاست الحاق و نقض حقوق ملل و حق تعیین سرنوشت، که یک امر سیاسی است، بخش جداییناپذیر از خصلت امپریالیسم است. پس هدف آمریکا از این نزاع حتا تغییر رفتار نظام در درازمدت هم نیست، بلکه تغییر کلیت نظام است. همانطور که در عراق، لیبی و افغانستان و غیره …عمل کرد. قذافی اکثر سیاستهای کلان آمریکا را پذیرفت، اما دیدیم سرانجام با او چه کردند.
دوم اینکه دفاع از حق تعیین سرنوشت به معنی دفاع از حق ملت ایران و تغییر قدرت سیاسی با دست خود اوست و این بدان معنی نیست که ماهیت قدرت سیاسی رژیم الزاماً مترقی و انقلابی است. همانطور که در مورد افغانستان و عراق هم بحث بر سر «ماهیت دمکراتیک» رژیمها نبود، بلکه سخن بر سر احترام به حقوق ملل و حق تعیین سرنوشت به دست خود ملل بود.
پرسش مهم این است: در شرایط کنونی چه باید کرد و کدام سیاست صحیح است و در راستای منافع ملی مردم ایران قرار دارد؟
اگر هدف را درست تشخیص داده باشیم، آنوقت باید قبل از هرگونه حملهای سیاست تبلیغ ممانعت از تجاوز به ایران را در پیش گیریم و مسبب اصلی این تنش و جنگ احتمالی را که آمریکاست، مورد آماج خود قراردهیم، همانطور که در مورد عراق، أفغانستان، لیبی و یا سوریه و غیره….چنین کردیم. در عرصه جهانی همه کسانی که با تحریم و تجاوز به ایران و سیاست ممانعت از جنگ و تجاوز اتفاق نظر دارند، در جبهه جهانی ضدجنگ، که نوک پیکاناش علیه دولت جنگطلب و متجاوز آمریکاست، نشانه میرود و به افشاگری و آگاهکردن افکار عمومی میپردازند. با
«شعار دست امپریالیسم آمریکا از ایران و منطقه کوتاه باد!»
«نه به تحریم و تجاوز به ایران و حق تعیین سرنوشت فقط به دست ملت ایران»
صلحدوستان جهان را علیه جنگطلبی امپریالیسم آمریکا بسیج کنیم! هراقدامی غیرازاین تکرار همنوایی با امپریالیسم و ماشین جنگی او برای ویرانی ایران است و جز این نیست.
زنده باد صلح و همبستگی بینالمللی! نه به مداخلات امپریالیستی!
برگرفته از توفان الکترونیکی شماره ۱۶۳نشریه الکترونیکی حزب کارایران بهمن ماه ۱۳۹۸
حزب کار ایران (توفان) به حزب طبقه کارگر ایران بهپیوندید!
