رضا پهلوی، فرزند محمد رضا، شاه سابق ایران و نوه رضاخان میرپنج در آخرین و مهمترین مکانی که دعوت شده بود، به مواردی اشاره کرد سرتاسر در تناقض، که نشان از سرگیجی توأم با تشنگی مقامی است که نمیخواهد از آن دستبهکشد. مقام شخص اول مملکت در پس سرنگونی نظام حاکم در ایران.
ترورقاسم سلیمانی توسط تروریسم دولتی آمریکا و به دنبال آن سقوط فاجعهبارهواپیمای مسافربری اوکرائینی در آسمان ایران، که نتیجه تنشزایی و ماجراجویی آمریکا در عراق و منطقه بوده است، هرچند اپوزیسیون خودفروخته و ایرانستیز را خوشحال کرد و پایکوبی راه انداختند، ولی در نهایت دردسری شد برای آن عناصر و گروههایی که ظاهراً به وزارت امور خارجه آمریکا این پیام را داده بودند که اگر سلیمانی ترور شود، میلیونها ایرانی در داخل کشور به خیابانها میآیند و ضمن تشکر از آمریکا، خواهان بمباران ایران میشوند. جهان شاهد بود که در تشییع جنازه سلیمانی میلیونها ایرانی با شعارهای مخالفت با تروریسم دولتی آمریکا و به دفاع از تمامیت ارضی کشور بر علیه امپریالیسم آمریکا به خیابان آمدند و بر علیه متجاوز شعار دادند. این تودهنی بود به سران آمریکا و نوکران ایرانیشان. این تظاهرات میلیونی دفاع از رژیم نبود، بلکه «نه» بزرگی به هرگونه مداخله نظامی علیه ایران بود. به یاد داریم دو روز بعد وزارت خارجه آمریکا هر نوع ملاقات با این نوع اپوزیسیون را قطع کرد.
رضا پهلوی مات و مبهوت در خانه نشست و سکوت کرد. تا اینکه توسط لابیهایی جهت سخنرانی و مصاحبه به انسیتیوی صهیونیستی هادسون در واشنگتن دعوت شد، که نگویند دوران این کودک بیمار به سرآمده است.
بنابر«کنت واینتسن»، رئیس و مدیر اجرایی موسسه هادسون، وظیفه این موسسه «پیشبرد قدرت رهبری آمریکا در سراسر جهان» است. نتیجتاً هر سیاستی برای پیشبرد اهداف این انستیتو است، از جمله استفاده ابزاری از هر عنصر خودفروخته ایرانی برای همین اهداف و نه اهداف مردم ایران.
ما اینجا تنها به چند مورد سخنرانی و مصاحبه مورد نظر میپردازیم تا خوانندگان دریابند، مردم ایران با چه مزدورانی، با چه فریبکارانی روبرو هستند.
رضا پهلوی میگوید: «برای مردم ایران قابل قبول نیست که غرب بخواهد با حکومت ایران مذاکره کند …. وقت آن است که مذاکرات بیپایان با جمهوری اسلامی به پایان برسد».
«هر اقدامی به جز تغییر رژیم کار بیهودهای است……….» در این خصوص ادامه داد «دخالت خارجی در عراق و افغانستان به تغییر منجر شد».
اینجا آب پاکی را بر سر سلطنتطلبانی که مخالف جنگ هستند، ریخت و این پیامی بود برای نسل جوان مملکت که افغانستان و عراق را به خاطر آورند. افغانستان نابود شد، صدها هزار کشته بر جای گذاشت، ارتش متجاوز آمریکا و شرکا مثل بختک به جان و مال افغانستان افتادند، چپاولگران مزدورشان را به قدرت رساندند و امروز پس از بیش از سی سال دوباره میخواهند همان طالبان را به قدرت برسانند. در عراق وضع بهتر از افغانستان نیست. ولی این کودک قمارباز و پولپرست وعده افغانستان و عراق را میدهد. جای شکرش باقی است که مانند پیروان حزب اسراییلی منصور حکمت «حزب کمونیست کارگری» لیبی را سرمشق قرار نداد. شاید خجالت کشید و توان بیان آن را نداشت.
او ادامه داد: «تحریمهای حداکثری تا حدودی کارساز بود…. فشار حداکثری آمریکا سبب شد قیمت بنزین افزایش یابد و این فشار اقتصادی به مردم باعث شد هزاران معترض در آبانماه در صد شهر کشور به خیابانها ریزند و جمهوری اسلامی ۱۵۰۰ نفر را کشت».
ما همیشه بر آن بودیم که تحریمها مستقیم به مردم و به خصوص به بخش زحمتکشان جامعه فشار میآورد. امپریالیستها از این فشارها و در نتیجه از این اعتراضات ابزاری میسازند برای بمباران ایران، برای به انقیادکشیدن کشور. این را این کودک وطنفروش میداند و بیشرمانه آنرا ابراز میکند.
رضا پهلوی در بخشی دیگر از مصاحبه می گوید: «این دولت اشغالگر است و از خاک ایران موشک به کشور دیگر پرتاب می کند». منظور موشکهای سپاه پاسداران ایران است که پایگاههای آمریکا در عراق را منهدم کرد. او باید خیلی بیشرم باشد که وجود پایگاههای آمریکا در عراق را قانونی میداند، باید خیلی بیشرم و بیحیا باشد که رهبری داعش توسط ارتش آمریکا از عراق را قانونی ارزیابی میکند، ولی دفاع سپاه از مرز و بوم ایران را اشغالگری! ظاهراً این کودک مفهوم اشغالگر را نمیداند. برای او دستورات ارباب مرجع است و نه عقل و منطق، نه منافع کشورهای مستقل، نه دفاع از تمامیت ارضی کشور، نه منافع مردم. او برای اثبات درستی لشکرکشی به ایران و ایجاد جنگ نظامی برعلیه ایران میگوید: «میتوانید اسب، شیر، و حتی کوسه را رام کنید، ولی برای آن باید خشونت بهکاربرید».
این کودک جنگطلب با چه زبانی بگوید: به ایران حمله کنید! ایران را بمباران کنید!
در تلویزیون شهرام همایون، مشاور این کودک قمارباز، یکی از سلطنتطلبان میهندوست از این مصاحبه و نظرات ضدملی رضا پهلوی ایراد گرفت که ایشان خواهان نابودی ایران است. شهرام همایون در جواب به این بیننده با عصبانیت پاسخ داد: «چرا اینرا به من میگویی، به من چه!
شازده بالغ نشده! در جایی ادامه میدهد:
«وقتی شما این رژیم را از میان نمیبرید، به مردم ایران خیانت میکنید…. میدانیم دیپلماسی بهترین راه کار است ولی دیگر بس است….. پیغام این است اگر مذاکره کنید، مردم دلسرد میشوند، الآن وقت تغییر رژیم است و هر کاری غیر از این بیهوده است …… آنها که میخواهند رژیم را سرنگون کنند، مهم نیست آمریکاییها باشند یا…… اگر رژیم سرنگون نشود، هیچ چیزی عوض نمیشود».
او شدیداً بیمحابا و بیشرمانه بر طبل جنگ میکوبد. روشن است آنکه از کودتای انگلیس – آمریکا بر علیه دکتر مصدق، نخست وزیر منتخب مردم، دفاع میکند، اجنبی را مأمور نجات مردم ارزیابی کند. او از قدرت مردم میهراسد، چون مردم دربند ایران هدفشان حفظ استقلال کشور است. استقرار آزادی، دموکراسی و عدالت اجتماعی است. بیهوده هم نیست که مخالف سیاستهای نئولیبرالی هر دولتی هستند.
او در حالی که لکههای خیانت بر روی شلوارش را پاک میکرد، برای آماده نمودن افکار مردم جهت حمله نظامی به ایران پیشنهاد میدهد:
«نقش رسانههای غرب بسیار مهم است؛ رسانهها در صف مقدم آمادهکردن شرایط باید انجام وظیفه کنند». به واقع که چنین است. نقش رسانهها در نابودی لیبی و سوریه را نمیتوان پاک کرد. رسانههای غرب همیشه برای جنایت علیه بشریت، افکار عمومی را آماده میکنند. اصلاً وظیفه این رسانهها غیر از این نیست.
او میگوید: «آن میلیونها انسانی که در پس ترور قاسم سلیمانی دست به تظاهرات زدند، لشکر کرایهای بودند».
چقدر باید یک عنصر وطنفروش بیحیا باشد که چنین بیشرمانه به ملتی تهمت زند. در همینجا قید کنیم که چپنماهای اسرائیلی در تمام این موارد با این کودک قمارباز و مزدور همزبان و همصدا هستند و در یک صف قرار دارند.
در بخشی از این مصاحبه میگوید: «رژیم از نیروهای ملی برای سرکوب ملت استفاده میکند». یا این مأمور اجنبی معنی مفاهیم را نمیداند و یا میداند و از خاطر بُرده است که نمیباید بیان کند! نیروی ملی از منافع ملی، از منافع مردم دفاع میکند، هرچند میتواند خطا کند، حتی خیانت کند.
مجری برنامه سوال میکند: «یک عنصر انزواگرا در دولت ترامپ هست که بازدارنده است و نگران شروع جنگ آمریکا با ایران است. او معتقد است جنگ با ایران می تواند مثل عراق طولانی گردد و برایمان هزینهای سرسامآور بیاورد». کودک بیسواد ایرانی جواب میدهد: «ایران نباید وارد سیاستهای بازی احزاب آمریکا شود». در جای دیگری این شاهزاده بیتاج و تخت و نادان در قبال سازمان مجاهدین میگوید: «نخیر، فقط من پیغامرسان هستم». معلوم است اصرار ارباب ترامپ برای اتحاد مزدوراناش نتیجه نداده و این یکی حاضر نیست پست و مقام را تقسیم کند!
اما در بخش پایانی مصاحبه این کودک مأموریتاش را از یاد میبرد و در تناقضی میافتد که انسان متحیر میشود. او میگوید: «از ما میخواهند دولت در تبعید به وجود آوریم. نمیتوان دولتی به وجود آورد در حالی که تمام کشورهای جهان جمهوری اسلامی را به رسمیت می شناسند. البته باید آماده بود و ما شورای گذار را داریم که مشغول برنامهریزی است». از او در مورد برنامههای کنونی شورای مدیریت گذار سوال شد. جواب داد: «ما توانایی زیادی نداریم، ما منابع داخلی نداریم، کمبود مالی داریم (این مسئله مالی و یا دلاری مشکلی است که اتحاد این مزدوران را غیرممکن میکند). ما باید بگذاریم یک تا سه سال بحرانها به حد بالاتری برسند و بعد سریعاً اقدام کنیم».
اینجا معلوم می شود فرشگرد و ققنوس دورانشان به سر آمده است و اینبار احیاناً با دستور پنتاگون باید دور فرقه حسن شریعتمداری در شورای مدیریت گذار جمع شوند و جمع شدهاند.
سوال شد: «چه اقدامی؟»:
اینجا دیگر این کودک به پِت و پِت افتاده بود و بیشتر هذیان میگفت. به طوری که گویا با یک انسان دیگری، با یک پدیده جدیدی روبرو شدهایم؛ وقتی گفت: «باید از درون این تغییر صورت گیرد. آقای خامنهای باید استعفا دهد و بخش مردمی و ناراضی سپاه و ارتش زمام امور را به دست گیرند و تحت قوانین قبل از انقلاب عمل کرد!». یعنی قوانین کودتای آمریکا – انگلیس، قوانین پادشاهی
به نظر میرسد در سلامت روحی و مغزی این کودک باید تردید داشت.
هموطنان داخل کشور باید هوشیارتر باشند. فشار اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی که این نظام منفور و فاسد جمهوری اسلامی بوجود آورده است، امکان رشد به این جنگطلبان و ویرانیطلبان داده است. در این مبارزه هوشیاری و افشای این مزدوران اجنبی یک وظیفه ملی است.
برگرفته از توفان الکترونیکی شماره ۱۶۳نشریه الکترونیکی حزب کارایران بهمن ماه ۱۳۹۸
حزب کار ایران (توفان) به حزب طبقه کارگر ایران بهپیوندید!
