در فوریه ۲۰۲۰ پنجاه و ششمین نشست «کنفرانس امنیتی مونیخ» با شرکت ۴۰ نفر از رهبران و روسای دولت به همراه ۱۰۰ نفر از وزرای امور خارجه و دفاع و صدها تن دیگر از مقامات بلندپایه غیردولتی، که دستی در سیاست و اقتصاد جهانی دارند، برگزار شد.
تفاوت این نشست با نشستهای سالهای گذشته در محتوای گزارشی بود که به کنفرانس ارایه گردید. در آنجا از «غروب غرب» سخن رفته است. اوضاع جهانی به سرعت در حال تغییر است، جهان تکقطبی، که بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، بوجود آمد، جهان غرب را به رهبری آمریکا به قدرت بلامنازع جهان تبدیل ساخت، آمریکا میرفت تا با قدرت اقتصادی و نظامی خود نه تنها بر جهان غرب که بر جهان شرق فروپاشیده تسلط پیدا کند، اما دیری نپائید که دو کشور قدرتمند روسیه و چین توانستند در زیر سایه جهان تکقطبی و هژمونی امریکا سردرآورند و امروز جهان غرب را به چالش جدی بهکشانند. «امانویل ماکرون»، رئیس جمهور فرانسه، اذعان دارد که «ما از قرن ۱۸ میلادی به یک نظام بینالمللی عادت کرده بودیم که بر پایه هژمونی غربی استوار بود». این میرساند که جهان به سوی جابجائی قدرت طی طریق میکند. امپریالیسم آمریکا در حال تضعیف شدن است؛ اقتصاد آمریکا دیگر از آن قدرت و اهمیت جهانی برخوردار نیست؛ زیر ساختهای امریکا فرسوده شدهاند؛ تکنولوژی این کشور هم از لحاظ تطابق زمانی و هم از لحاظ رقابت با تکنولوژی اروپائیها در حال عقبافتادن است؛ به لحاظ نظامی، اگرچه هنوز بزرگترین قدرت نظامی برتر جهان محسوب میشود، ولی رشد و پیشرفت رقبای قدرتمندی مانند روسیه و چین میتوانند در آینده آمریکا و اروپا را به چالش بهکشانند. روشن است که این تغییر و تحولات ملموس و قابل رویت به نقش امپریالیسم امریکا به مثابه «پلیس جهانی» ضربه مهلکی وارد آورده است. هیأت حاکمه آمریکا خوب میداند که این نقش را نمیتواند با توجه به تحولات جاری در جهان در درازمدت ایفا کند. «ایشنگر» در کنفرانس مطبوعاتی خود، در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ، به این مسأله چنین اشاره میکند: «پس از آنکه ایالات متحده آمریکا نقش خود را به عنوان پلیس جهانی کنار نهاد، از غربیشدن جهان کاسته شد و تسلط غرب بر صحنه جهانی رو به کاهش است. اکنون اروپاییها باید شکاف «فقدان غرب» را پُر کنند…..»/
پرسش اصلی این است که آیا اروپائیان میتوانند چنین نقشی را برعهده بگیرند؟ پر واضح است هنگامی که از اروپا صحبت به میان میآید، منظور آلمان است. در سال ۲۰۱۴ رئیس جمهور آلمان Joachim Gauck در کنفرانس امنیت مونیخ تأکید داشت که «آلمان باید نقش محکمی در جهان داشته باشد. هدف باید این باشد که بدون هیچ اما و اگری قدرت آلمان، نه تنها قدرت اقتصادی، بلکه قدرت نظامی نیز در خدمت اتحادیه اروپا و ناتو گذاشته شود». بهبینیم وزیر دفاع آلمان در این زمینه چه میگوید: «آلمان مجبور بود از نظر سیاست خارجی، توسعه ارتش و تسلیحات با فرانسه بیشتر همکاری کند. ما باید کاری کنیم که اروپا بیشتر قادر به عمل باشد، تا اتحادیه اروپا بتواند منافع اروپایی معتبر را، سریعتر و مصممتر تصویب کند، در غیر اینصورت ما همه با هم از پای در خواهیم آمد…. ما میگوئیم: ما همه با هم به زانو درمیآئیم، با جنگهای بیشتر و با هزینههای تسلیحاتی بیشتر». این هراس وزیر دفاع آلمان چندان از واقعیت به دور نیست. هزینههای نظامی کشورهای ناتو بالغ است بر هزار میلیارد دلار، یعنی ۱۶،۵ برابر بیشتر از هزینههای نظامی روسیه و چهار برابر بیشتر از چین.
سیاست میلیتاریسم جهان غرب برای پیشگیری از «غروب غرب» باعث خواهد شد تا جهان به پای یک جنگ خانمانسوز دیگر کشانده شود و بار تحمل سنگین هزینههای نظامی بر دوش کارگران و زحمتکشان جهان انداخته شود. تنها بخش اندکی از این بودجههای نظامی کافی میبود تا اعتبارهای ضروری، برای کلیه اقدامات لازم برای جلوگیری از فاجعه محیط زیست، آموزش، بهداشت، تغذیه سالم تأمین گردد.
اما واقعیت این است که سران بلندپایه جهان در قالب «کنفرانس امنیتی مونیخ» به دور هم جمع میشوند، نه برای حل بحرانها و مناقشات منطقهای و از این طریق تأمین امنیت جهانی، هدف توسعه میلیتاریسم، افزایش بودجههای نظامی، تثبیت و تحکیم پیمانهای نظامی و حضور نظامی جهان غرب در سراسر جهان است؛ برای حفظ و تأمین منافع خود و تسلط نظامی «غرب» بر شرق.
طرح «غروب غرب» نباید توجیه گر رویکرد میلیتاریستی جهان غرب به سرکردگی آمریکا باشد.
واقعیتهای دنیای کنونی برخاسته از ماهیت طبقاتی نظام امپریالیستی غرب و در رأس آن آمریکا و تلاش برای اعمال هژمونی بر رقبای تازه نفس امپریالیستی شرق است. وظیفه روشنفکران جهان این است که این حقایق را از پس «دموکراسی»های دروغین بیرون بکشند، آنها را برجسته کنند و به مردم نشان دهند، تا ماهیت جنگخوئی امپریالیستها و در شرایط مشخص کنونی، جنگطلبی امپریالیسم آمریکا بر آنها روشن شود.
برگرفته از توفان الکترونیکی شماره ۱۶۴ اسفند ماه ۱۳۹۸
حزب کار ایران (توفان) به حزب طبقه کارگر ایران بهپیوندید!
