ویروس کرونا (تاجدار) یک بیماری ویروسی همهگیری در سراسر جهان است. شیوع سریع بیماری عفونی به تعداد زیادی از افراد در یک دوره زمانی کوتاه، نشانه خطر این بیماری است. نام این بیماری از واژه لاتین کرون به معنی «تاج» میآید زیرا ویروس آن به تاج خروس شباهت دارد. اما این ویروس از زمانی که به ایران رسیده، به ویروس عمامهدار بدل شده است.
در این مقاله آهنگ آن نداریم که در مورد خطرات این بیماری، روشهای پیشگیری و یا معالجه آن بنویسیم. این وظیفه را کارشناسان بهعهده میگیرند. ولی حزب ما در این مورد به تحلیل موارد دیگری که جنبه سیاسی و اجتماعی دارد، اشاره میکند و شاید بشود این بیماری ویروس تاجدار را سیاسیترین بیماری قرن بنامیم.
در مبارزه با این ویروس نیز فورا مرزبندیهای سیاسی روشن شد. در عرصه جهانی ممالک امپریالستی غرب و دشمنان امپریالیسم نوخاسته چین صفبندی کردند و سیل تبلیغاتی ضدچینی تا حد نژادپرستانه در همه جا دامن زده شد. اقلیت چینی در همه جا مورد تهدید و ضرب و جرح قرار گرفت. رسانههای گروهی امپریالیسم غرب راه افتادند و با نمایش برنامههای تلویزیونی با انگیزه دروغگوئی و شستشوی مغزی به جای اینکه اقدامی برای مقابله با این بیماری بکنند و به نجات جان مردم کشورشان بهپردازند هجوم تبلیغاتی نسبت به چین و کالاهای چینی و پشتکار و زرنگی چینی را آغاز نمودند. آنها که از موفقیتهای چین در مهار این بیماری نه تنها به حیرت بلکه به وحشت افتاده بودند، “آخوندهای” کراواتی خود را در نمازهای تمام هفته خود، راه انداختند تا از استبداد چینیها سخن بهگویند که موفقیت کشور چین در مبارزه با این بیماری ناشی از نقض حقوق انسانها، اعمال زور و دیکتاتوری و پنهانکردن آمار بیماران و درگذشتگان از بیماری است. این تبلیغات امپریالیسم غرب سرپوشی بر سهلانگاری دستگاههای ناکارآمد و عدم آمادگی نظام بهداشتی آنها برای مقابله با یک بیماری همهگیر جهانی بود. آنها فوراً چینیها را «مار خور»، «خفاشخور» معرفی کردند که گویا به علت “جانور خواری” و لولیدن در کثافت موجب تولید این بیماری شده و جهان را به خطر انداختهاند توگوئی بیماری جنون گاوی و یا انفلوآنزا از غرب نیآمده است. تبلیغات غرب بیماریهای ویروسی را نیزب به «شرّ و خیر» بدل کردند. آنها فیلمهای تبلیغاتی تهوعآور ضد چینی و استعماری نشان میدادند که ظاهرا با دروبینهای مخفی از درون بیمارستانهای چین گرفته بودند که نشان میدادند چگونه بیماران چینی روی زمین دراز کشیده، فریاد میزنند و کسی نیست به وضعیت آنها رسیدگی کند. آنها نشان میدادند که در چین برای خوردن ماهی چاقو نیست و چینیها ماهی بزرگی را روی زمین انداختهاند، مانند عصر حجر با سنگ، ماهی را تکه تکه میکنند و میخورند. با تبلیغات رسانههای دروغپرداز و نژادپرستِ غربی، منشاء بیماری روشن شده بود. وقتی ناچار شدند از ساختن بیمارستان چند هزار نفره در چین به مدت ده روز صحبت کنند و یا ناچار گشتند روشهای مبارزه با بیماری و سازماندهی مراکز قرنطینه و حمایت از مردم و توجه به بهداشت عمومی را نشان دهند، دهان دروغگویان بسته شد. آنها حتی به آن جوانک جاسوسی که در هنک کنگ علم کرده بودند و وی را به اروپا آوردند تا از بقاء استعمار انگلستان در هنگکنگ دفاع کند متوسل شدند، تا مدعی شوند چینِ مادر، کوچکترین کمک درمانی و داروئی به هنگ کنگ نمیکند و وی یعنی این جوانک جاسوس، مجبور شده کمکهای درمانی “بشردوستان” غربی را به پذیرد و وسایل درمانی از آنها دریافت کند. پردههای تلویزیون از این بستهها پر شده بود و خطر ریزش آن به درون اطاقها وجود داشت. هوچی بازی در اوج خودش بود. دلیل این امر روشن است. نه تنها غرب چین را رقیب اقتصادی قدرتمند خویش میبیند بلکه از قدرت سیاسی و توانائیهای بیش از یک میلیارد انسان فعال در هراس است. نظام سرمایهداری قدرتمند دولتی چین به صورت متمرکز در مقابل سیاستهای سرمایهداری نئولیبرالی امپریالیسم غرب قرار گرفته است که ناکارآمدی خود را در مقابله با بحران کنونی به بهترین وجهی به نمایش گذارده است. نخست اینکه تبلیغات فرهنگ فردگرائی و اندوویدوآلیستی و به خوداندیشی وضعیتی در اروپا به وجود آورده که هر کس به فکر خویش است و برای خرید آذوقه و وسایل ضدعفونی به فروشگاهها هجوم آورده و موجب کمبود ارزاق عمومی و بهداشتی شده است. روحیه همبستگی ملی برای مقابله با بحران به جنگ تن به تن که فرهنگ دنیای کثیف امپریالیسم است بدل شده است. در کنار آن سیاست اقتصادی نئولیبرالی به آنجا منجر شده است که برای صرفهجوئی در هزینه انبارداری نه مواد غذائی و نه داروئی انبار نشده است و بعد از تولید فورا به بخش توزیع منتقل شده و هزینه انبارداری حذف میشود و حالا این شیوه ایجاد سود حداکثر برای رقابت بهتر به فاجعهای در تامین مواد بهداشتی و غذائی مردم بدل شده است. مواد بهداشتی را در بیمارستانها میدزدند بهطوری که پلیس ناچار شده برای تعقیب دزدان به میدان آید. ماسک و لباسهای ضد میکروب به اندازه کافی در بازار نیست. دارو به اندازه کافی در بازار نیست زیرا برای ارزان تمام شدن بهای دارو آنها را در چین و هند تولید میکنند و با خوابیدن چرخهای تولید در چین کمبود داروهای حیاتی در بازارهای اروپا به چشم میخورد و این وضعیت محصول سیاست اقتصادی نئولیبرالی است که سرمایهداری غرب برای کتمان این واقعیات جهات حمله خویش را بر روی دولت چین متمرکز کرده است. خطری که دنیا را از نظر واگیری این ویروس تاجدار تهدید میکند در چین نیست در آمریکاست که با سیاست نئولیبرالی و نابودیِ بیمهی درمانی برای مردم آمریکا، میلیون ها شهروند این کشور از نظر مالی توانائی آنرا ندارند که مخارج حقالزحمه پزشک و آزمایشهای لازم پزشکی را بهپردازند. آنها اساسا به پزشک و بیمارستان در زمان بیماری مراجعه نمیکنند و لذا آمار قابل استنادی نیز در دست نیست و کسی از تعداد بیماران و مرگ و میر در آمریکا خبر ندارد. همهگیری این بیماری در آمریکا که با دروغگوئی و پنهانکاری و کنترل معاون ترامپ و دو نفر آدم غیرخبره و بیاطلاع دیگر آغاز شده است، بمبی را در نظام درمانی آمریکا منفجر خواهد کرد که برای مردم آمریکا فاجعه به بار میآورد. در کشوری که معیار همه چیز و همه ارزشها پول است، حیات انسانها به وضع جیب آنها ربط پیدا میکند. امپریالیسم غرب از ویروس تاجدار ابزاری ساخته است تا مغز انسانها را ویروسی کند و ویروس توحش سرمایهداری را پنهان نماید. هرانسانی که جان بدهد باید آنرا به حساب سرمایهداری و سیاست اقتصادی نئولیبرالی و ضد بشری آنها گذارد.
در ایران نیز وضع بهتر نیست. هجوم ویروس تاجدار با هجوم ویروس عمامهدار روبرو شد. آخوندها نخست به طور کلی منکر وجود این ویروس در ایران شدند و سپس تلاش کردند بنا بر مصالح سیاسی روز که به حضور مردم در صحنه نیاز داشتند و یا به پول زوار قبر معصومه و حرم امام رضا و سایر ائمه اطهار نیاز دارند، نام قرنطینه را نیز برزبان نیآورند. مشتی آخوند خرافاتی و ضد علم بهمردم توصیه کردند که تقاضای شفا از امامان بکنند و دعاهای مخصوصی را برزبان جاری ساخته و زمزمه کنند. مرتجعترین آنها به احادیث متوسل شدند تا اهمیت “کیفیت” “آنتی بیوتیکی ویروسی” دعاهای مذهبی را بهرخ مردم در درمان بیماری بکشند. سیمای رسمی جمهوری اسلامی به وضع شرمآوری این خرافات قرون وسطی ی و جعلیاتی را که مردم در کوچه و بازار به سخره گرفته اند، به عنوان آخرین کلام علم بیان میداشت. ولی گرز سخت واقعیت آنچنان برسر عمامه این مرتجعان کوفت که ناچار شدند همه اماکن مقدس و مقابر آنها را با الکل زکریای رازی ضدعفونی کنند. آخوندهای مکتبی و بیسواد نشان دادند که از آنها فقط وفاداری به نظام برمیآید و نه ممارست و کیاست در مدیریت بحران. آنها در فساد و دزدی مدیران ارشدی هستند ولی در زمانی که بیماری همهگیر در جامعه ایران آمده است، باید آنها را نیز ضدعفونی کرد تا ایران از خطر آلودگی نجات پیدا کند. هر ایرانی که جان بهبازد مسئولیتاش به عهده مدیریت بحران در جمهوری اسلامی و تقلید از سیاست بزرگ غارتگرانه نئولیبرالی امپریالیستی در ایران است.
در کنار این وضعیت ایرانیان خودفروخته کثیفترین نقش را بازی میکنند. آنها از اینکه در ایران ویروس تاجدار آمده است، مسرورند و خوشحالی میکنند و کثیفترین دروغها و شایعات را در فضای مجازی پخش مینمایند تا شاید بتوانند وضع را بدتر از این که هست بدل کنند. آنها از هیچ روش جنایتکارانه و خائنانهای که تصورش برای هموطنان ما مقدور نیست، ابا ندارند. دشمنی این خودفروختهها، که هنوز هم هوادار تحریم ایران هستند و آرزو میکنند تا داروئی به ایران نرسد، تا به حدی است که آرزوی ویرانی و نابودی ایران و ایرانی را دارند، تا آخوندها نیز نابود شده و آمریکائیها و نتانیاهو در ایران بر سرکار آیند. آنها نقش قاطع امپریالیسم آمریکا را در تروریسم دولتی و ترور مقامات ایرانی، در جلوگیری از رسیدن دارو و غذا به ایران، با هوچیگری نفی میکنند و برای مانور اخیر ترامپ که میخواست موذیانه ارسال بسته هدایای ناچیز آمریکائی، شامل مواد غذائی و داروئی به ایران را به عنوان کمکهای عاجل انسانی با تبلیغات فراوان جابزند، با فرومایگی کف میزنند. در حالی که تحریمها هنوز برضد مردم ایران پا برجاست و آمریکا مانع میشود حتی سازمان ملل در این دوره بحرانی به ایران کمکهای داروئی و انسانی برساند. خوشبختانه حکومت ایران این ریاکاری امپریالیسم آمریکا را که ۸۰ میلیون را بهمرگ محکوم کرده و میخواهد به چند هزار نفر لقمه ناچیزی دهد تا چهره کثیف جنایتکارش پوشیده بماند برملا کرد. همه ایرانیان مزدور و خودفروختهای که از بروز و شیوع این بیماری در ایران خوشحالاند و به جعل اخبار و اکاذیب و ایجاد تشنج، تزلزل و ناآرامی مشغولاند در جبهه این جنایتکاراناند. شاهاللهی و مجاهد دو نیروی متحد و مرتجع این ویروس تاجدار در ایراناند.
برگرفته از توفان شـماره ۲۴۱ فروردین ماه ۱۳۹۹ مارس۲۰۲۰
ارگان مرکزی حزب کار ایران(توفان)