سیاست ترکیه با حمایت آمریکا در بهار عربی این بود در تمام ممالک عربی احزاب هوادار اخوان المسلمین را تقویت کرده تا رهبری ترکیه که نماینده «اسلام معتدل» در مقابل “اسلام افراطی” ایران- البته آن هم تنها از نظر تبلیغاتی در برابر افکارعمومی جهان بود- را به رسمیت بشناسند و به ترکیه نقش کلیدی در جهان اسلام به دهند. تلاش ترکیه از فعالیت و مسافرتهای اردوغان به ممالک اسلامی از این جهت بود تا به تواند این سرکردگی خویش را تامین نماید. ترکیه در حالی که در دهه قبل در متن سیاست ناتو تلاش میکرد در آسیایمیانه در پشت جبهه روسیه ممالک ترکتبار را به زیر کنترل خود در آورده و تروریستهای اسلامی را در قفقاز برضد روسیه تقویت کند، حال در بعد از کودتای شکست خورده آمریکائی در ترکیه، در فکر آن بود به رویای «امپراتوری ترکیه» تحقق بخشد و تلاش کند با تسخیر سوریه و گسترش دامنه نفوذش به شمال آفریقا و مشخصا در کشور لیبی با یاری آقای سراج ترکتبار که نماینده دولت وفاق ملی لیبی در تریپولی است، به قدرت مهمی بدل گردد. ترکیه در این زمینه از حمایت مالی متحد پروپاقرصش کشور قطر نیز برخوردار بود در حالی که سایرین از وی روبرتافتهاند. تونسیها رسما از اتحاد جبهه اخوانالمسلمین خارج شدند و مسئله ملی تونس را بالاتر از مسئله اسلامی در کنگره احزاب اخوانالمسلمین در ترکیه دانستند. دولت مُرسی متحد دیگر ترکیه در مصر سرنگون گردید و عربستان سعودی و امارات متحده عربی با پرچم وهابیسم در مقابل رویاهای عثمانی بزرگ و خلیفهگری ترکیه بزرگ ایستادگی نمودند.
تجاوز ترکیه به یاری ناتو به صورت غیرقانونی و با نقض حق حاکمیت ملی سوریه برای سرنگونی دولت قانونی و مشروع بشار اسد در سوریه، در متن سیاست توسعه نفوذ ترکیه، علم کردن آن در مقابل ایران و عربستان سعودی و روسیه انجام میگرفت. سیاستی که با نظر مثلث طیب اردوغان، داود اوغلو و عبدﷲ گُل سازماندهی شده بود. رجب طیب اردوغان که توسن ترکیه عثمانی و تسلط پانترکیسم و ناسیونال شونیسم ترک بَرَش داشته بود، تجاوز به سوریه را حق طبیعی خود دانسته و با تکیه به توافقات استعماری بعد از جنگ نخست جهانی که به تجزیه عثمانی بزرگ منتهی شد، فعلا مناطقی از شمال سوریه را بخشی از خاک خود تلقی می کند و تلاش دارد ادلب و حلب را به خاک ترکیه ضمیمه کند.
تسخیر سوریه، تجزیه آن و منضم کردن بخش بزرگی از آن به ترکیه، ممانعت از عبور لوله انتقال گاز از ایران به مدیترانه از طریق عراق و سوریه، با تخیلات و رویاهای ارتجاعی رجب طیب اردوغان و سیاست های راهبردی ناتو در چنگ انداختن به مخاذن و مسیر انتقال گاز از طریق ترکیه به اروپا و کاهش نفوذ ایران و روسیه در منطقه همخوانی داشت. این سیاست باید با کنار گذاردن ایران، کوتاه کردن دست روسیه و تجزیه و نابودی سوریه و لبنان به عنوان قطع ابزارهای اعمال قدرت سیاسی توسط ایران در منطقه عملی میشد.
ناتو برای سرنگونی حکومت قانونی سوریه، «شورای ملی سوریه» را مرکب از مشتی اپوزیسیون خودفروخته سوری به یاری ترکیه، فرانسه، امارت متحده عربی، قطر، عربستان سعودی و حمایت آمریکا، انگلستان و آلمان در شهر ادنا تشکیل داد. این اپوزیسیون نخست تحت نام «ارتش آزاد سوریه» و سپس تحت نام واقعی خود القاعده و داعش که با نامهای گوناگون از جمله «ارتش النصر»، و «جیش ترکستان«، «اﺣﺮار اﻟﺸﺎم» و… فعالیت میکردند، اظهار وجود کردند. شکست تروریستها و نیروهای ناتو در سوریه به آنجا منجر شد که تروریستهای صادراتی جهانی که اکثرا غیرسوری بودند، با مبارزه ارتش ملی سوریه، حامیان ایرانی و لبنانی و ارتش روسیه به استان ادلب کوچ داده شوند، تا سایر مردم سوریه به توانند به کار بازسازی پرداخته و از دست تروریسم بربرمنشانه داعش نفس راحتی بکشند. هماکنون استان ادلب به دلیل تجمع گروههای مرتجع اسلامی مرکب از «ﻓﯿﻠﻖ اﻟﺸﺎم»، «اﺣﺮار اﻟﺸﺎم»، «ارﺗﺶ اﻟﻨﺼﺮ»، «ارﺗﺶ ﻧﺨﺒﻪ»، «ﮔﺮوه ﭘﯿﺎده ﻧﻈﺎم اول و دوم»، «ﮔﺮوه ﺗﺮﻛﻤﺎﻧﯿﻪ ﺳﺎﺣﻠﯽ اول و دوم»، «اﻟﺤﺮ اﻟﻮﯾﻪ ﺻﻘﻮر»، «ارﺗﺶ اﻻﺣﺮار»، «ﻧﻮراﻟﺪﯾﻦ زﻧﻜﯽ»،«۲۳ ﺗﯿﭗ اﻟﺤﺮﯾﺔ» و ﮔﺮوه، ﻣﻮﺳﻮم ﺑﻪ «ﺷﻬﺪای اﺳﻼم دارﯾﺎ اﻟﺸﺎم» و «ﺗﺠﻤﻊ دﻣﺸﻖ» از ﺟﻤﻠﻪ ﮔﺮوهﻫﺎی ﺗﺮورﯾﺴﺘﯽ گرد آمدهاند که تعداد این عده هم اکنون به صد هزار نفر میرسد. آنها تحت حمایت دولت ترکیه و دول ناتو قرار دارند و به بزرگترین کانون نیروهای تروریستی در جهان بدل شدهاند. همه این گروههای تروریستی از جانب سازمان ملل متحد و حتی خود دول ناتو به عنوان تروریست معرفی گشته و باید پاکسازی شوند، حال آنکه اروپای «متمدن» و اسلامستیز از آنها به عنوان «شورشیان معتدل» سخن میراند و از آنها در استان ادلب به عنوان «مردم غیرنظامی» حمایت میکند. حمایت اروپا از تروریستهای آدمخوار در استان ادلب با هدف اعمال نفوذ سیاسی در منطقه، نگهداشتن استخوان لای زخم، سرگرم کردن روسیه و تضعیف ایران در منطقه و اخلال در توانائی دفاع از حق حاکمیت ملی و استقلال ایران،دادن امکان تنفس به اسرائیل، فروش اسلحه با پول قطر به تروریستها و ترکیه و.. صورت میگیرد.
تجاوز به کشور مستقل سوریه برای تغییر رژیماش که مغایر همه موازین به رسمیت شناخته شده جهانی است، در درجه اول با مقاومت مردم سوریه و سپس حزبﷲ لبنان و دولت ایران، با شرکت سپاه قدس به رهبری سردار قاسم سلیمانی روبرو شد،- امری که کینه همه عمال امپریالیسم و صهیونیسم را برانگیخته است – و سپس حضور نظامی روسیه که نبض زمان را درک کرده بود و منافع خود را در منطقه در خطر میدیدید، کامل گردید در عمل با شکست مفتضحانه روبرو شد. دولت قطر اعتراف کرد که تا به امروز چهارده میلیارد دلار برای سرنگونی دولت قانونی بشار اسد هزینه شده است که نتیجه آن شکست سیاست ناتو و همدستان منطقهای آنها در خاورمیانه بوده است. از سوریه کشوری ویران به جا مانده که محصول تجاوز جنایتکارانه امپریالیسم ناتو است که میخواهد سلطه خویش رادر منطقه مستقر کند.
پیمان تجاوزکارانه ناتو، دهها هزار عرب و مسلمان داعشی را برای نابودی سوریه و سپس لبنان و فلسطین و سرانجام ایران گسیل داشت که بعد از تخریب سوریه و لبنان و نجات راهبردی اسرائیل راهی ایران شوند و منطقه را مطابق میل آمریکا و اسرائیل شکل دهند. این ماجراجوئی ناتو نه تنها سوریه را نابود نکرد، به تضعیف ترکیه و تقویت ایران منجر شد و هم اکنون وجود لشکر تروریستها در سوریه که پسمانده سیاستهای ناتو است، به معضل بزرگی مانند گذشته به عنوان ریشههای هجوم مهاجرین به سمت اروپا بدل شده است و برای اردوغان شکست خورده در جنگ نیز ابزاری برای اعمال نفوذ و فشار سیاستش به اروپائیان فراهم آورده است. شکست سیاست ناتو در سوریه، تضاد ترکیه با کُردها را که متحدان طبیعی اسرائیل و امپریالیسم در منطقه بودند و هستند، تشدید کرده است و باید کارتهای سیاست را در منطقه مجدد بُر زد.
برای پایان دادن به این وضعیت توافقنامهای در شهرهای آستانه و سوچی میان روسیه و ترکیه به امضاء رسید که به موجب آن باید همه این تروریستها در استان ادلب از سراسر سوریه تجمع میکردند و دولت ترکیه موظف بود آنها را خلع سلاح نموده و امنیت جاده «ام ۵» و «ام ۴» را که شهر دمشق را به شهر حلب که مورد ادعای ترکیه است وصل مینماید، تامین نماید. حفظ امنیت این دو جاده سراسری در سوریه که نقش راهبردی برای دولت قانونی سوریه دارد، تسلط دولت سوریه را به حلب تامین میکند و بر رویاهای ناسیونال شونیستی خلیفه گری اردوغان نقطه پایانی میگذارد. دولت اردوغان که با قلدری و گردنکلفتی خاک کشور سوریه را برخلاف قانون جهانی حقوق ملل اشغال کرده و ترک نمیکند، بعد از توافقنامه سوچی تلاش کرده که تروریستهای بربرمنش رادر استان ادلب مسلح کند. این تروریستها نه تنها سلاحهای سبک، بلکه از اردوغان تانک و خودرو و نیز سایر امکانات تدارکاتی دریافت داشته و حتی کار به جائی رسیده است که سربازان رسمی ارتش ترکیه خود را به لباس تروریستها در آورده و در میان آنها به جنگ با نیروهای ارتش ملی سوریه پرداخته و تمام توافقات با دولت روسیه را نقض کردهاند. بمباران این تروریستها و دادن اخطار به اردوغان که باید به وعدههای خود وفادار بوده و به آنها عمل کند، برای ترکیه بسیار گران تمام شده است. ترکیه قصد ندارد با زبان خوش خاک سوریه را که آنرا بخشی از خاک خود جا میزند، ترک کند و امیدوار است در این عرصه از یاری همپیمانان ناتوی خود برخوردار باشد. ولی ناتو حاضر نیست حداقل رسما و آشکارا به حمایت از اردوغان بپردازد، ولی این حمایت را به طور غیررسمی ادامه میدهد تا بحران منطقه داغ بهماند. اردوغان برای کسب حمایت مالی و نظامی بیشتر از مسئله پناهندگان و مهاجران برای فشار به اروپا استفاده میکند که بازی ضدانسانی و خطرناکی است. ترکیه میخواهد با استفاده از تضاد اروپا با روسیه و اختلاف اسرائیل با ایران و سوریه و لبنان طوری نقش بازی کند که نفوذ ترکیه در منطقه تامین شود و بخشی از خاک سوریه به ترکیه منضم شود. این مجموعه وضعیت انفجاری در استان ادلب ایجاد کرده است که مملو از تروریستهای وحشی است. دولت ترکیه بخشی از این تروریستها را به لیبی انتقال داده است، ولی هنوز مشکل حضور آنها در سوریه حل نشده است. پیروزی ارتش ملی سوریه، ترکیه و ناتو را در مقابل وضعیت جدیدی قرار داده که با صد هزار تروریست وحشی که دستپرورده خود آنها بودهاند و باید خاک سوریه را ترک کنند چه باید بکنند. به نظر نمیرسد ترکیه بعد از این شکست از تحریکات و رویاهای مسخره خود دست بردارد. تحریکات ارودغان و پانترکیستها در منطقه تا شکست کامل آنها ادامه خواهد داشت. بحران ادلب که مسلما سرانجام به نفع خلق سوریه به کوری چشم ارتجاع جهانی و ایرانیان خودفروخته تمام خواهد شد، دنیای امپریالسم را با مشکلات جدیدی روبرو میکند که با خودش تشنج و تزلزل در آسیا، آفریقا به وجود خواهد آورد. کسی که باد میکارد، حالا باید توفان درو کند و تا خرخره در گنداب تروریسم فرو رود.
بر گرفته از توفان شـماره ۲۴۱ فروردین ماه ۱۳۹۹ مارس۲۰۲۰
ارگان مرکزی حزب کار ایران(توفان)