پرسش: خانم قادری، امروز ویروس کرونا به یک هیولای جهانی بدل شده است. ترس و وحشت بر بسیاری از کشورها از جمله ایران چنان سایه سنگینی انداخته که همه آحاد ملت را در خود فروبرده است. دلیل گسترش این ویروس در ایران و نقش و مسئولیت حاکمیت را در این بحران چگونه میبینید؟
پاسخ: با وجود اپیدمی در چین و انعکاس آن در جهان میبایست در درجه اول با عدم محدودیت تردد به کشور چین و اطلاعرسانی صحیح اقدام میشد که این کار متأسفانه انجام نگرفت. حقیقت این میباشد که دولتمردان ایران موضوع را جدی نگرفتند. مردم هیچ اطلاعی در این زمینه نداشتند و به زندگی عادی خود ادامه دادند تا اینکه در نهایت توسط یک پزشک قمی، که برادرش مبتلا به ویروس کرونا بود، این خبر منتشر شد و از این طریق کنجکاوی مردم را برانگیخت. این خطای غیرقابل بخششی است و مسئولین باید پاسخگو باشند. با سکوت و پنهانکاری نمیشود به جنگ این گونه حوادث رفت. «رهبر» نیز مردم را به آرامش و به خواندن دعا دعوت کرد و اساساً این خطر را جدی تلقی نکرد.
پرسش: اطلاعرسانی و مدیریت صحیح و اعتماد به دولت و مسئولین در چنین شرایط بحرانی نقش مهمی در آرامش مردم و مقابله با این ویروس ایفا میکند. باوجود عدم اعتماد مردم به رژیم نحوه عمل مردم در برخورد با این بحران چگونه است؟ زندگی روزمره مردم تحت چنین شرایطی چگونه است؟
پاسخ: مردم به دولت و دستگاههای مربوطه اصلاً اعتماد ندارند. دولت و یا حاکمیت از همان آغاز سعی کرده عمق فاجعه را کمرنگ جلوه دهد، ولی مردم از آنجایی که نسبت به دولت و مسئولین بیاعتماد بودند، دچار واهمه شدند! و از اینرو مردم خودشان برای نجات جانشان وارد عمل شدند. مردم و فعالان اجتماعی قدم به قدم برای پیشگیری و مراقبت به میدان آمدند و مسئولیتهای سنگینی را بر دوش گرفتند. وزارت بهداشت و کادر درمانی نیز خودجوش و بدون نظم و انضباط و تحت فشار مردم وارد عمل شده است. ولی به نظرمیرسد وزارت بهداشت تحت فشار حاکمیت قرار دارد و لذا پزشکان بطور نامرتب و ناهماهنگ اطلاعات دراختیار مردم و سایر همکاران قرار میدهند. بدون اعتماد به دولت و بدون مداخله و سرمایهگذاری دولت، کار به سختی پیش میرود. متأسفانه باید کفت که عدم اعتماد نه فقط به دولت، بلکه به نظام و رهبری جامعه بیش از چهل سال است که شکل گرفته و به این زودیها نمیشود اعتماد مردم را جلب کرد. زندگی مردم در چنین شرایطی، که از هیج سو مورد حمایت قرار نمیگیرد، بسیار غمانگیز است. وقتی مدام دروغ تحویل ملت داده شود، آنوقت نمیشود انتظاری غیر از این از مردم داشت. تهیه نان شب و سیرکردن شکم زن و بچه و این همه مخارج باعث میشود که یک کارگر یا دستفروش ناچاراً مرگ را به جان بخرد و از خانه بیرون برود. خطر مبتلاشدن این قشر از مردم به ویروس کرونا بسیار بالاست.
پرسش: چه کمبودهایی در شرایط کنونی در جامعه در برخورد با این ویروس وجود دارد. بسیاری از پرستاران و پزشکان و حتی مردم عادی خود دست بکار شدند و با امکانات ضعیف خود در مقابل این ویروس اقدامات مدنی و اجتماعی شایسته و در خور تحسینی انجام دادهاند. آیا ابتکار مردم و فعالیتهایی این چنینی تاثیری بر دولتمندان داشته است، بطوری که این بحران را جدی بگیرند و برای مردم کار مثبتی انجام دهند؟
پاسخ: دولتمردان چیز زیادی ندارند که در اختیار کادر درمان قرار دهند. از همان ابتدا تعزیرات وارد میدان شد و به انبارهای شرکتهای دارویی سر زد و اقلام احتکار شده را ضبط کرد، ولی نیاز به اقلام بسیار بالاست و ما در تحریم بسرمیبریم. اپیدمی وسیع و بسیار گسترده است، نیاز به شدت بالاست. ضمن اینکه مردم ناچار به حضور در جامعه برای امرار معاش هستند و به طبع ان مصرف اقلام پیشگیری مثل ضدعفونیکنندهها و دستکش و ماسک بسیار بالاست. با این وجود پزشکان و پرستاراران ما از جان مایه گذاشتند و فداکاریهایشان بینظیر است. ملت وقتی میبیند که کسی به دادش نمیرسد، خودش آستینها را بالا میزند و برای نجات جان خود و هموطناناش حماسه میآفریند. همین فعالیتهای مردم سبب شده که دولتمردان قدری به خودشان بیایند و دست به اقداماتی بزنند. مردم در شرایط بسیار سختی بسرمیبرند که زبانم قاصر از بیان آن است.
پرسش: سازمان ملل متحد به آمریکا پیشنهاد داده است که موقتا تحریمها علیه ایران بویژه تحریمهای پزشکی و دارویی را لغو کند، تا مردم ایران بتوانند از سلامت خود دفاع کنند. آمریکا این پیشنهاد را رد کرده است. نگاه جامعه پزشکی و متخصصین ایران و کلاً مردم ایران به سیاست تحریمهای غیرقانونی آمریکا در شرایط کنونی چیست؟
پاسخ: مردم در حال حاضر به دو چیز فکر میکنند: چطور در شرایط بحران اقتصادی و کسادی ناشی از این اپیدمی هزینههای زندگی را تآمین کنند و چگونه از خانوادههای خود در برابر این ویروس محافظت کنند. امروز در صحبتهای مردم بیشتر سرزنش دولت و حکومت بخصوص قشر خرافاتی و پُر ادعای آن دیده میشود، چون سالهاست مردم از ناحیه تحریمها دارند ضربه میخورند. چشم امید مردم به جامعه علمی کشور است. بخشی از مردم آگاه، که قدرت تحلیل از مسائل را دارد، از فشار تحریمها مطلع است و نگاه کاملاً منفی به سیاستهای آمریکا دارد، اما همه اینطور نیستند و مستقیماً نظام را مورد خطاب قرار میدهند. نگاه جامعه و متخصصین و تحصیل کرده نسبت به تحریمهای اقتصادی همواره روشن بوده است، زیرا در عمل شاهد بودهایم که تهیه دارو برای بیماران بسیار مشکل است و تازه اگرهم بتوان آنرا تهیه کرد، بسیار گران تمام میشود. امروز متأسفانه هیچ آمار دقیقی از مرگ و میر بین کودکان و مردم ضعیف، که از تحریمها آسیب دیدهاند، در دست نیست. وضعیت مردم ما امروز یادآور دوره تحریمهای کشور عراق است. سیاست آمریکا در قبال مردم ایران بسیار خبیثانه و بیرحمانه است و مورد حمایت مردم نیست.
پرسش: آیا آمار دقیقی در ایران در مورد تعداد جانباختگان و افراد آلوده به این ویروس انتشار یافته است. تا به چه اندازه میتوان به آمار و گزارشات رسانههای دولتی اعتماد کرد؟
پاسخ: آمارها ابداً دقیق نیستند! طبیعی است که آمار دقیق منتشر نمیکنند، چون میترسند که موجب وحشت مردم شود. و البته اقدامات آموزشی را آغاز کردهاند، ولی میزان آموزش و اطلاعرسانی ضعیف است و باید هماهنگیها را بیشتر کرد و اعتماد مردم را جلب نمود. تا به داد مردم نرسند، امکان جلب اعتماد نیست. وقتی مردم ناراضی باشند و دولت هم اطلاعات و آمار درستی در اختیار ملت قرار ندهد، آن زمان ملت به رسانههای خارجی رو میآورد و این به زیان کشور است. زیرا رسانههای خارجی آلودگیهای خودشان را دارند و به فکر منافع خودشان هستند. اطلاعات این رسانهها خیلی غلوآمیز است و حتی اگر کار مثبتی در ایران صورت بگیرد، آنرا نفی و انکار میکنند و همه مسائل را به سیاست حاکمیت ربط میدهند. در حالی که مردم مسئلهشان چیز دیگری است و ناچارند در چارچوب نظام و امکانات موجود خواستههای طبیعی خود را طرح کنند. بسیاری از کارها خارج از نظام صورت میگیرد و نهادهای مدنی و تخصصی نقش نسبتاً خوبی در جامعه بازی میکنند. و کشور بدون این نهادها نمیچرخد.
با سپاس از اینکه گفتگو با ما را پذیرفتید. برایتان موفقیت و پیروزی آرزو میکنیم.
هیات تحریریه توفان
۲۰ اسفند ماه ۱۳۹۸
برگرفته از توفان الکترونیکی شماره ۱۶۵ فروردین ۱۳۹۹