پاسخ آنانی که از گذشت روزگار آموختند و یا ذهنی نقّاد و جستجوگری دارند و به سیاستهای امپریالیسم آمریکا و نوکران و سرسپردگان ریز و درشتاش، حداقل در خاورمیانه، نگاهی دارند، «منفی» خواهد بود.
سرمایهداری، به مفهوم امروزی آن، مثل هر پدیده دیگری، زمانی نبود. نطفههایش در دل نظام زمینداری – فئودالیسم – کاشته شد و طی قرنها اُفت و خیز، جنگ و کشتار، شکست و پیروزی، سرانجام قدرت سیاسی و اقتصادی را به دست گرفت و شاه، کلیسا، اشرافیت زمیندار را مطیع ساخت و نظم نوینی به نام «سرمایهداری» بنا کرد. در ابتدا نقش پیشرو و مترقی داشت و منشأ تحولات شگرفی گردید. اما از آنجائی که سرشتاش بر پایه استثمار انسان و غارت منابع رو و زیرزمینی، برای سود بیشتر، تنیده شده بود، لذا به مانند هر پدیده دیگری و بنابر قانون خدشهناپذیر «تضاد و تغییرات»، به راه انحطاط گرایش پیدا کرد و وارد مرحله امپریالیستی – جهانخواری – گردید! با جنگ و کشتار، تخریب و تصرف طبیعت، غارت و چپاول کشورهای دیگر، زمین و زمان را درنوردید. برای کسب هرچه بیشتر پول و ثروت، که حدّ و مرزی ندارد، آفریقا، آسیا، آمریکای لاتین، اروپا و حتی آمریکای شمالی را به خاک و خون کشید و زمین را از خون میلیونها انسان رنگین ساخت. آسمان و زمین را از انفجار بمبهای هستهای، خوشهای، میکروبی و گازهای سمّی سیاه کرد. دریاها، رودخانهها، جنگلها و به طور کلی محیطزیست زیبا و دلانگیز را از نفت و فاضلاب و زباله مسموم ساخت. برای توجیه اعمال ضدبشری و ضد طبیعتاش، «دین»، «دموکراسی»، «آزادی»، «حقوق بشر» را بهانه کرد و در بوق و کُرنا دمید! کفتارها و شغالهایشان هم همصدا پوزه برآسمان زوزه سر دادند.
تا اینکه همین چندی قبل، ویروسی به نام نامی «کرونا» وارد میدان شد. این ویروس «طبقاتی» نبود. یعنی اینکه فقیر و غنی، پولدار و بیپول نمیشناخت. به یکباره کاسه و کوزهها را بههمریخت. تمامی منابع کسب سود و کلاهبرداری یک درصدیهای خر پول جهان را از کار انداخت! هواپیماها، قطارها، تجارتخانهها، فاحشهخانهها، قمارخانهها، کازینوها، بانکها، بنگاههای کلاهبرداری، بازار بورس و بازار فروش، استادیومهای ورزشی، سینماها و پارکهای تفریحی و خیابانها را تعطیل کرد! به سرمایهداران زالوصفت، که از دسترنج زحمتکشان ارتزاق میکردند، گفت که «شماها هیچی نیستید!» همه شماها ترسو، ضعیف و دزدید! «اتحاد» اتحادیه اروپا را به سُخره گرفت و ثابت کرد که همه دزدند! اما مگر سرمایهسالاران در اروپا و آمریکا، میدانند شرم و حیا یعنی چه؟! «کرونا» سپس به زمین گفت حالا میتوانی نفسی بکشی. به آسمان گفت به هر رنگی دوست داری دربیا!
سیستم سرمایهداری – امپریالیسم – آنچنان نظمی است که قائم به فرد نیست. یعنی اینکه روٌسای جمهورش، از کندی تا ترامپ از ماکرون تا مِرکل، در درگاهش، طفیلی بیش نیستند. آدمهایش را خودش انتخاب میکند. چه آقای «توماس شِفِر»، وزیر دارایی استان هِسِن آلمان، به دلیل نگرانی در عدم موفقیت مالی و تجاری ناشی از «ویروس کرونا»، خودکشی کند و چه خانم «الکساندرا کورتز»، نماینده کنگره آمریکا بر سر نمایندگان هواربکشد که شرم آور است، به جای اینکه به مردم آمریکا، که نزدیک به چهل میلیون فاقد بیمه درمانیاند و سخت گرفتار «کرونا» شدند، کمک و یاری رسانید، کمکهای چند تریلیونی به شرکتهای میلیاردی، ولی در حال ورشکستگی میکنید، باز هیچ تأثیری بر ماهیت نظام سرمایه قبل و بعدِ «کرونا» نخواهد گذاشت! چنانکه کشتار دهها میلیون انسان در دو جنگ جهانی، سر سوزنی معقولاش نکرد! البته باید اذعان کرد که این ویروس یال و کوپال امپریالیستهای غربی و در رأس آنها ایالات نامتحد آمریکا را به باد داد و پایههایشان را به لرزه درآورد!
رژیم سرمایهداری مفلوک اما به غایت ریاکار جمهوری اسلامی هم از عواقب «کرونا» بینصیب نماند. هراندازه که نظام حاکم بر ایران، در این مدت چهل سال، تیشه به ریشه «اسلام ناب وغیر ناب محمدی» زد، «ویروس کرونا» تبر را از دست ملّایان گرفت و ضربات کاریتری وارد آورد و میآورد! تمامی اماکن «مقدسه»، از امامزاده بیژن گرفته تا خانه «الله»را تعطیل و دستور ضدعفونی داد! باور به «معجزات » را هرچه بیشتر سست نمود! و شوربختانه ضربات سنگین روانی، مالی و جانی به کارگران و دیگراقشار ستمکش هم وارد کرد.
حاکمان سرمایه، چه در آمریکا و چه در ایران، با دروغ و فریب و ریاکاری روزگار سپری میکنند. حتماً میدانند کسانی که باد بکارند، دیر یا زود، توفان درو خواهند کرد!
توفان واقعی زمانی خواهد بود که ستمدیدگان و داغ لعنتخوردگان، متحد و یکپارچه تحت رهبریِ سازمان و تشکیلاتی منسجم و آبدیده، درفش سرمایهداری، چه از نوع پیشرفته در غرب و چه از نوع ناقصالخلقه در ایران را به اسارت و یا بر سرِ نیزهها کشند! چنین باد!
برگرفته از نشریه توفان الکترونیکی شماره ۱۶۶ اردیبهشت ۱۳۹۹