از یکسو بخش خصوصی پرستاران را اخراج میکند و از سوی دیگر بخش دولتی از طریق شرکتهای تأمین نیرو، همچون «آوای سلامت» به عنوان تأمین کننده عمده نیروی شرکتی پرستاری که جزئی از هُلدینگ «آوای سلامت» هست، بخشی از این پرستاران اخراجی را با قراردادهای کاری پرستاران شرکتی به استخدام ۸۹ روزه درمیآورند که فاقد هیچگونه مزایا و بیمه هستند. بیمارستانهای علوم پزشکی به صرف اینکه قرارداد را ۹۰ روزه نکند و مشمول حقوق و سایر مزایا نشود، چنین قراردادهائی را با پرستاران منعقد میکنند. «قاسم جانبابایی»، معاون درمان وزیر بهداشت، در تصریحات خود درباره استفاده از پرستاران تعدیلشده در بیمارستانهای دولتی، چنین امری را غیرممکن نمیداند: او میگوید: «ما مصوبهای در دانشگاههای علومپزشکی داریم که در شرایط بحران کرونا با پرستاران قراردادهای ٨٩ روزه میبندند، تا بعداً برایمان بار قانونی نداشته باشند». یعنی دولت میتواند بعد از سه ماه قرارداد این دسته از پرستاران ۸۹ روزه را تمدید نکند و یا دوباره بر همین مبنا از نو قراردادی منعقد سازد. تصریحات روشن و واضح معاون درمان وزیر بهداشت نشان میدهد که نه تنها بخش خصوصی، بلکه بخش دولتی نیز به عنوان بزرگترین کارفرما همانند بخش خصوصی عمل میکند.
از ۱۰۰۵ بیمارستان در سراسر کشور، تعداد ۳۸۰ بیمارستان به بخش خصوص تعلق دارد که ۵۸ بیمارستان تنها در تهران مستقر هستند و از قرار بنابر رئیس هیات مدیره انجمن بیمارستانهای خصوصی در تهران ۶ بیمارستان در حال سقوط کامل و ورشکسته هستند و با ادامه این روند بقیه بیمارستانهای خصوصی مشهور تهران مانند «آتیه»، «بهمن»، «لاله»، «پارسیان»، «عرفان»، «نیکان»، «گاندی»، «فرمانیه»، «جم»، «دی»، «مهر»، «آراد»، «مهرداد»، «ایرانمهر»، «چشم پزشکی نور» هم به این وضعیت خواهند رسید و چنانچه دولت به داد بخش خصوصی نرسد، سرنوشت ۱۰۰ هزار نفر که در بیمارستانهای خصوصی کشور به کار مشغولاند، نامعلوم است. تنها در یک مورد «بیمارستان آتیه» از ۱۲۰۰ نفر شاغل حدود ۵۰ درصد پرسنل خود را تعدیل کرده است. تهدید به ورشکستگی از سوی رئیس هیات مدیره انجمن بیمارستانهای خصوصی از اینروست که دولت باید به لحاظ مالی زیر بال بخش خصوصی را بگیرد؛ در غیر اینصورت دولت باید تبعات آن را بپذیرد. در این میان پر واضح است که دود این سیاست تعدیل نیرو، اول از همه در چشم پرستاران رفته است. هم اکنون آمار دقیقی از پرستاران اخراج شده در دست نیست. دست پرستاران اخراجی از همه جا کوتاه است و از ترس اینکه مبادا فرصت اشتغال احتمالی مجدد خود را از دست دهند، از شکایت از کافرمای خود آگاهانه میپرهیزند. وضعیت فعلی آنچنان اسفبار است که حتی مواردی گزارش شده که پرستاران مبتلا به «ویروس کوید-۱۹» از کار اخراج شدهاند. این در حالیست که اکثر قریب به اتفاق پرستاران را زنان تشکیل میدهند و نخستین آسیب متوجه زندگی زنان پرستار شده است. اینکه این دسته از پرستاران زن، که باید به فکر تأمین معیشت زندگی خود باشند، حاضر هستند در چنین شرایطی به خواست وزارت بهداشت تن دهند و با قراردادهای ۸۹ روزه به بیمارستانهای دولتی بهپیوندند، نشان بارز این واقعیت تلخ است که صدای اعتراضشان به جائی نمیرسد؛ دادرسی نیست، تا حقوق آنها را استیفا کند. روشن است که تن دادن به قراردادهائی که از سر ضعف و ناتوانی منعقد میشوند، به ثبات و پایداری وضعیت شغلی پرستاران نمیانجامد. امضاء چنین قراردادهای کوتاه مدت، موجب میشود که هیچگونه تعهدی متوجه بیمارستانها نشود.
اما جامعه پرستاران ایران تنها نیست، کارگران، معلمان، دانشجویان، بازنشستگان و دیگر اقشار زحمتکش کشور همه و همه در کنار آنان میایستند و از حقوق آنها به دفاع برمیخیزند. «سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه» در طی پیامی تشکرآمیز و قدردانی خود از کادر پزشکی و درمانی کشور، اعتراض و خشم کارگران را به طبقاتیبودن بهداشت و اظهار همبستگی خودشان را با پرستاران این چنین بیان میکند: «…. ما میگویم جان تک تک انسانها مهم است و باید برای نجات انسانها تلاش کرد، اما واقعیت این است که هنوز فرودستان جامعه ایران در مقابل این ویروس ناتوانترین هستند و در معرض خطر بیشتری قرار دارند. … سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه ضمن سپاس و تشکر و قدردانی از تمام زحمات تاکنونی شما عزیران پرستار، پزشک، بهیار و کمک بهیار، راننده و نگهبان و تمامی عوامل پزشکی و درمانی که صادقانه و خارج از مناسبات پول و قدرت فداکارانه در مبارزه با ویروس وارداتی کرونا دستوپنجه نرم میکنید، درود میفرستیم و یاد تمام عزیزانی را که در این راه جانباختهاند، گرامی میداریم. تشکر ما را پذیرا باشید».
جامعه پرستاران ایران باید پیوند طبقاتی خودشان را با طبقه کارگر و دیگر اقشار زحمتکش جامعه مستحکم کنند. تنها در سایه همبستگی و همدردی و مشارکت عمومی است که میتوان زمینه حل مشکلات اجتماعی – اقتصادی را فراهم آورد و مبارزات خود را تا عالیترین شکل آن، تا عرصه سیاست ارتقاء داد. ما خسته نمیشویم از بیان تکرار این حقیقت که سرنوشت مردم زحمتکش ما تنها میتواند و باید به دست پرتوان خود آنها تعیین شود. این یک اصل است که نمیتوان و نباید از آن عدول کرد. با وفاداری و پایبندی به این اصل، باید به مردم ایران راه برون رفت از این بحران را نشان داد؛ آنها باید درک کنند که مبارزات آنها باید با تشکیلات سازمان یابد و از روی آگاهی انجام پذیرد، یعنی در آن راهی که گام میگذارند، باید از همان ابتدا افق برایشان قابل رویت باشد و این زمانی میسر است که دست مودت و همکاری به سوی طبقه کارگر دراز کنند؛ در مبارزه عملی به طبقه کارگر ایران و رهبری سیاسی او اعتماد ورزند. راه دیگری به غیر از این متصور نیست.
برگرفته از توفان اکترونیکی شماره ۱۶۷ خرداد ماه ۱۳۹۹