در خاورمیانه عربی، ترامپ و دولت اسرائیل با انتقال پایتخت این کشور به اورشلیم و اعلام تصمیمات جدید دولت اسرائیل برای تصاحب کاملتر سرزمین فلسطینیها، موجب شکلگیری زمینههای نوین تنشهائی شدهاند که فعلاً یارگیری آن به صورت طبیعی آغاز شده است. به ویژه به دلیل بیاعتمادی به حرفها و تصمیمات فصلی و ناپایدار ترامپ. این یارگیری خزنده، سوریه را پشت سرگذاشته و علاوه بر ترکیه، به لیبی نیز سرایت کرده است. در عین حال که در حاشیه خلیج فارس نیز وضع به همین گونه است.
اظهارنظرهای مقامات اروپائی درباره امریکا و اوضاع نوین جهان نیز نشان میدهند که در اروپا نیز تغییر در سمتگیریهای چند دهه اخیر در حال شکلگیری است. آلمان، که نزدیکترین متحد امریکا در اروپا بود، حالا با کارشکنی امریکا در انتقال گاز روسیه از طریق آلمان به اروپا روبروست و همزمان با آن، شاهد حضور روزافزون نظامی، اتمی و بیولوژیک امریکا در لهستان و تبدیل این کشور به جانشین آلمان! امریکا صحبت از «ناتوی شرق» میکند و این یعنی کشیدن آجر از زیر پای ناتوی غرب، اگر کشورهای اروپائی عضو ناتو سهم مالی بیشتری را قبول نکنند! «ناتوی شرق» چاقوئی است که سرانجام رگ «ناتوی غرب» را میخواهد بزند؟
در ترکیه، کشوری که عضو ناتو است و بزرگترین ارتش زمینی ناتو را دارد، دولت این کشور که دستاش در قبرس، سوریه، لیبی و جنگ با کُردهای ترکیه بند است، با امریکا زاویه پیدا کرده است. هم اقتصادی و هم سیاسی- نظامی. این زاویه، با خرید سامانه دفاعی اس ۴۰۰ از روسیه و ساخت دو نیروگاه اتمی توسط روسیه در ترکیه روز به روز بیشتر میشود. در لیبی صفبندی عجیبی شکل گرفته است. روسیه، مصر و برخی کشورهای ثروتمند حاشیه خلیج فارس از «ژنرال حفتر» حمایت میکنند که به پشت دروازههای طرابلس رسیده و با فتح آن حکومت سراسری را اعلام خواهد کرد و از سوی دیگر ترکیه از دولت وفاق (مستقر در طرابلس)، که در محاصره «ژنرال حفتر» است حمایت نظامی میکند. در همین مجموعه کشاکشٔها، روز گذشته اعلام شد که مصر بیاعتناء به تهدیدهای تحریمی امریکا پیچیدهترین و مدرنترین جنگنده هوائی روسیه، یعنی «سوخو- سو ۳۵» را دریافت میکند و با دریافت این هواپیما عملاً توازن نظامی در منطقه دگرگون خواهد شد. حضور نظامی روسیه و نفوذ اقتصادی چین شانه به شانه هم در افریقا و خاورمیانه پیش میرود و بعید است که جنجالهائی که امریکا بر سر «کرونا» و متهمکردن چین به پخش این ویروس در جهان بتواند مانع این نفوذ اقتصادی و نظامی شود. شاید بتوان روند جاده ابریشم را اندکی کُند کند، اما آن جاده به عنوان یک استراتژی اقتصادی نوین جهانی پیش میرود. امریکا میخواهد به بهانه «کرونا» بزند زیر بدهی که به چین دارد و درعین حال سرمایهگذاران در چین را به سمت امریکا هدایت کند، اما این سیاست بیاعتمادی اروپائیها به امریکا را عمیقتر میکند. در حاشیه این شطرنج بغرنج جهانی، تحریم تسلیحاتی ایران قرار است از اکتبر آینده مطابق قرار داد «برجام» پایان یابد. امریکا میکوشد این تحریم را تمدید کند. روسیه و چین و حتی اروپا موافق تمدید این تحریم نیستند. ایران با خاتمه این تحریم میتواند به سرعت ناوگان هوائی – نظامی خود را با خرید مدرنترین جنگندهها از روسیه و چین تقویت کند و سیستم تک دفاعی خود را، که متکی به موشک است، به سیستم دو منظوره تبدیل کند. با خاتمه تحریمهای نظامی ایران خواهد توانست ناوگان هوائی غیرنظامی خود را نیز نوسازی و تقویت کند و سلاحهای متعارف و پیشرفته خریداری کند. دیپلماسی هوشمندانه میتواند مانع پیروزی امریکا در تمدید تحریم تسلیحاتی ایران شود، اگر فرصتها را نسوزانند.
برگرفته از توفان اکترونیکی شماره ۱۶۷ خرداد ماه ۱۳۹۹