امروز پشتکردن به «نئولیبرالیسم» منحصر به اصلاحطلبان در ایران، که «هیچگاه لیبرال نبودهاند» نیست، بلکه یک پدیده جهانی است که بسیاری از سیاستمداران به علت شکست روزافزون «نئولیبرالیسم» به تدریج به راه حلهای دیگری روی میآورند.
برای مثال زمانی که اصل کسب حداکثر سود در کوتاهترین مدت در سیستم درمان و بهداشت سبب گشته است که نه در آمریکا، نه در اروپا، نه در ایران و نه در هیچ کشور سرمایهداری دیگر به هیچوجه نیروی ذخیره و آمادگی برای پیشآمدهای غیرمنتظره درنظرگرفته نشود و در اثر اپیدمی (پاندمی) یک ویروس دهها هزار نفر در عرض چند روز جان خود را از دست بدهند و در برخی از کشورها با کامیونهای ارتشی پیکر بیجان آنها را از کنار خیابان جمع کنند، طبیعی است که بسیاری از واقعبینان و واقعگرایان خواهان طرد آن سیاست گردند.
تعدیل ساختاری از سالهای ۱۹۸۰، نه تنها در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین، اروپای شرقی، بالکان و… میلیونها نفر را به گرسنگی کشاند، بلکه سیستم بهداشت و درمان را هم به کالا تبدیل کرد و با آن به تجارت پرداخت. این امر حتی در پیشرفتهترین و ثروتمندترین کشورهای غربی نیز به وضوح قابل رویت است.
«دیوید هاروی» به درستی میگوید: «اگر بخواهم برای طبیعت شخصیت استعاری قائل شوم، «کووید۱۹» انتقام طبیعت است به خاطر بیش از ۴۰ سال سوءرفتار متجاوزانه و شرمآور با آن توسط بهرهکشی نئولیبرال وحشی بیقاعده. ۴۰ سال نئولیبرالیسم در سرتاسر جهان مردم را آسیب پذیر کرده و سبب گشته است که آنها با چنین بحرانی در سلامت عمومی، امکان مقاومت و مواجهه نداشته باشند».
برای نمونه از ۱۹۸۰ به بعد در فرانسه ۹۵ درمانگاه دولتی یا بسته شدند و یا به بخش خصوصی واگذار شدند.
در «بحران کرونا» فاش شد که شرکتهای بزرگ دارویی غرب، به ویژه آمریکا و آلمان، قریب به ۸۰ درصد از «مواد موثره» برای تولید دارو و نیز ۹۰ درصد از داروهایی که مصرف روزانه دارند، نظیر داروهای افسردگی، ضدایدز، کنترل بارداری، شیمی درمانی، آلزایمر، دیابت و… در چین و هند تولید میشوند. دلیل آن هم بسیار روشن است. برای نمونه داروی Ciprofloxacin که در هند با ۶ سنت تولید میشود، در آمریکا به ۱۰ دلار در بازار به فروش می رسد، یا یک واکسن یرقان که تولیدش در هند ۵۰ سنت هزینه برمی دارد در آمریکا به ۳۰ دلار به فروش می رسد!
امروز نه تنها مردم، که خود شرکتهای دارویی در اثر بالاگرفتن «بحران کرونا» نگران قطع واردات دارو به آلمان هستند. همین امروز ۲۰۸ قلم دارو در بازار آلمان نایاب است. از اینرو دانشمندان و کارشناسان مواکداً پیشنهاد گسترش تولید «مواد موثره» دارو در داخل کشور را میدهند.
بسیاری از سیاستمداران و دانشمندان در اروپا به تعدیل ساختاری به ویژه به بیمههای اجتماعی و درمانی و نیز کالاییسازی آموزش، سلامت و درمان انتقاد شدید دارند. برای نمونه پروفسور «دروستن»، رئیس بخش ویروسشناسی دانشگاه شاریته برلن، علت وجود تنگناهای عدیده در بخش اورژانس و کمبود تجهیزات ایمنی در مقابله با «کرونا» را در تعدیل ساختاری ۲۰ سال گذشته میبیند و به آن انتقاد دارد.
حتی «مکرون»، این طرفدار پر و پا قرص «نئولیبرالیسم» امروز در تضاد با آن داد سخن میدهد. سخنان زیر از اوست: «ما نمیتوانیم کلیه عرصههایی را که به زندگی مردم مربوط میشود، به بازار محول کنیم.
پاندمی اخیر نشان داد که برخی اجناس و داروها را نمیتوان به بازار محول کرد. شرایط وحشتناک است. ما تغذیه، امنیت، و حفاظتمان را به دیگران محول کردهایم. ما باید امنیت و آیندهمان را خود در دست گیریم». فکر نمیکنم «مکرون» هم جزو «چپهایی باشد که نفسش به شمارش افتاده باشد»!!
«پدرو سانچز»، نخست وزیر اسپانیا در یک اقدام بیسابقه کلیه بیمارستانهای خصوصی و تجهیزاتشان را دولتی اعلام کرد.
بحران کرونا شکست «نئولیبرالیسم» را به عیان در مقابل چشم جهانیان قرار داد.
نمونههای مذکور بیانگر و نشانههایی از این واقعیت است که خصوصیسازیها و تعدیلهای ۴ دهه گذشته نه در خدمت به مردم که در خدمت منافع کنسرنها و سرمایه مالی قرار داشتهاند. بدون تردید سرمایهداری جهانی میکوشد کماکان به سلطه خود ادامه دهد. در نتیجه امروز دو راه در پیش پای مردم جهان است: یا سرمایه مالی سلطه کامل خود را بر جهان و اینبار تا سرحد خصوصیسازی دولتها اعمال میکند، یا دولتهای مردمی با قدرتیابی در امور اقتصادی کلان و پایه، اجتماعی، آموزش و درمان در خدمت مردم قرار میگیرند. چاره این درد در نهایت برانداختن نظام سرمایهداری در هر شکل و رنگاش و استقرار سوسیالیسم است و جز این نیست!
برگرفته از توفان الکترونیکی شماره ۱۶۸ تیرماه ۱۳۹۹