جناحهای حکومتی و دستههای مافیایی درون قدرت و سرمایهداران گوشت یکدیگر را میخورند، ولی استخوان یکدیگر را دور نمیاندازند. برای به دستآوردن سهم بیشتر از سفره انقلاب تلاش میکنند و حتی حاضرند تا یکدیگر را بدرند، ولی در مقابل حقخواهی کارگران و زحمتکشان با سیاستی واحد برای فریب و سرکوب عمل میکنند و به هیچوجه به هیچکدام از سیاستها و اعمالشان و صحبتهای فریبکارانهشان نباید و نمیتوان دل بست. خصوصاً وقتی که کارگران و زحمتکشان را سِمج برای گرفتن حق خود ببینند. رژیم سرمایهداری اسلامی و سرمایهداران هماکنون سعی دارند تا با قدرت تمام به وسیله سرکوب، بازداشت، زندان و اعدام، مردم حقطلب ایران را به سکوت و پذیرش ذلت وادار کنند. کوشش دارند تا وحشت مرگ بر فضای زندگی در ایران حاکم شود، تا بهشت خود را ابدی سازند. واقعیت این است که بهشت آنان بر گُرده مردم زحمتکش ساخته میشود و بهشت زحمتکشان با نابودی قدرت سرمایهداران. تا وقتی که کارگران و زحمتکشان خود قدرت را به دست نگرفتهاند، نمیتوانند به تمامی حقوق حقه خود دست یابند.
برای پیروزی در مبارزه میبایست متحد و یکپارچه بود، میبایست تمامی کارگران در تمامی صنوف و در تمامی شهرها در ارتباط با یکدیگر سازمان یابند، تحت رهبری و هدایت فعالان صنفی و سیاسی آگاه به فن مبارزه، آشنا به رمز و راز مسائل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی قرار گیرند تا به اهداف کوچک و بزرگ دست یابند؛ تا مسئولان نظام سرمایهداری و سرمایهداران پیروز قطعی مبارزه نباشند. جز این راهی نیست و اگر چه هر ماه در اقصی نقاط ایران کارگران و زحمتکشان اعتصابات، تجمعات و راهپیماییهای چشمگیری براه میاندازند، ولی نتایج زیادی از آنها گرفته نمیشود، زیرا ارتباط ارگانیک و به هم پیوسته مابین مبارزات اصناف مختلف نیست. آنچه که در میدان مبارزه جایش خالی است، رهبری واحد کارگری میباشد.
در تیر ماه نیز اعتصابات و تجمعات کارگری در اقصی نقاط ایران به خصوص در خوزستان به وقوع پیوست که ترس و وحشتی عظیم بر پیکر سرمایهداران و نظام مقدس اسلامی و مسئولانش انداخت که در ذَیل مروری بر بخشی از آنها میاندازیم:
***