دولتی که در ونزوئلا بر سر کار است، دولتی است منتخب مردم و واقعی و نمایند انقلاب بولیواری در ونزوئلا. این حکومت ملی قادر شده است نفت را از چنگال امپریالیسم آمریکا به درآورد و با تمام تحریکات آمریکا، که همه آنها محصول زورگوئی و فشارهای غیرقانونی است، مبارزه کند. آمریکا و متحدانش، نظیر آلمان و بریتانیا هنوز نتوانستهاند با کودتا و تخریب حکومت قانونی ونزوئلا «نیکولاس مادورو» را سرنگون نمایند.
تحریمهای غیرقانونی آمریکا نسبت به ونزوئلا تأثیرات بسیار مخربتری نسبت به تحریمهائی دارد که آمریکا در مورد ایران اجراء میکند. ثروت مردم ونزوئلا و امکانات آنها برای مقاومت در برابر آمریکا از شرایط ایران کمتر است و داس مرگ آمریکا در این کشور بیشتر کشتار به بار میآورد تا در ایران. دولت آمریکا این کشور را محاصره دریائی کرده و تمام ثروتهای ونزوئلا را در بانکهای آمریکا به تصاحب خود درآورده است و مدعی است که این ثروتها متعلق به رئیس جمهور خودخواندهای است که آمریکا وی را به رسمیت میشناسد. این ژیگولوی سیاسی کسی نیست جز جوانکی به نام «خوان گوآیدو». «گوآیدو» در واقع جاسوس «اداره سیا» و با محافل قاچاق موادمخدر در کلمبیا روابط تجاری مشترک و حسنهای دارد. نقش وی در قاچاق مواد مخدر را مطبوعات آزاد و بدون سانسور امپریالیستی برملا ساختهاند. آمریکا به یاری اروپا و متحدانش در آمریکای لاتین سعی کرد با تبلیغات، فشار دیپلماتیک، شایعهپراکنی و دروغ یک دولت موازی در کنار دولت قانونی ونزوئلا بوجود آورد. «ترامپ» در تمام تحریکات آشکارش علیه دولت قانونی ونزوئلا با شکست روبرو شده است، ولی وی و متحدانش باکی از این ندارند که با نقض حقوق بینالملل، حق حاکمیت ملی کشورها، چهرهشان ننگین گردد و بیآبرو شوند. دخالت در امور داخلی کشورها و نقض عرف جهانی بیپرده و با گستاخی عمل میشود، که خود نشانه تشدید تضادهای امپریالیستی در عرصه جهانی است. دولت ونزوئلا با استقرار تحریمهای غیرقانونی نه میتواند نفت بفروشد و نه اینکه از ذخایر ارزی خویش در بانکهای خارج، که همه مصادره شدهاند، استفاده نماید. مردم ونزوئلا توسط امپریالیسم به مرگ محکوم شدهاند. اخیراً دولت ونزوئلا تصمیم گرفت به ذخایر طلای خود در بانک مرکزی بریتانا دست پیدا کند. دادگاه سرسپرده انگلستان از استرداد طلاهای قانونی ونزوئلا، که به عنوان سپرده در نزد این بانک بود، خودداری کرد و ادعا نمود دادگاه انگلستان چون دولت این کشور رئیس جمهور واقعی را «خوان گوآیدو» میداند، این طلاها را به وی واگذار میکند. توجه کنید «نیکلاس مادورو»، رئیس جمهور یک کشور به رسمیت شناخته شده جهانی است، ونزوئلا کشوری است که بیش از دو سوم ممالک جهان آنرا به رسمیت میشناسند و «خوان گوآیدو» آمریکائی حدود ۵۰ کشور را با فشار آمریکا و اروپا به دنبال خود دارد، ولی ونزوئلا مستقل حق ندارد طلاهای کشورش را به دست آورد. حال یک فرد مدعی ریاست جمهوری، با لطف آمریکا، بدون اینکه کشوری را اداره کند، صاحب شمشهای طلا میشود. مطبوعات نوشتند: «دادگاه عالی انگلیس پس از بررسی دادخواست بانک مرکزی ونزوئلا برای استرداد ۸۹۰ میلیون یورو ذخیره طلای این کشور تصمیم به پرداخت آن به دولت موازی مخالفان به رهبری خوان گوایدو گرفت». به گزارش دویچهوله: «قضات دادگاه عالی انگلیس میگویند، این کشور دولت خوان گوایدو را در ونزوئلا به رسمیت میشناسد و مادورو را رئیسجمهور این کشور نمیداند». بدین ترتیب قوه قضائیه دولت انگلستان که تابع قوه مجریه است از خودش أرادهای ندارد. این اقدام بریتانیا موجی از شبهه و بیاعتمادی در سراسر جهان ایجاد کرده است، زیرا طلاهای آلمان و برخی ممالک دیگر نیز در انبارهای انگلیس هستند.
از این تجربه باید آموخت که اگر حقوق به رسمیت شناخته بینالمللی زیرپاگذارده شود و دولتها بر اساس مصالح کوتاه مدت، روزانه به تصمیمات غیرقانونی متوسل شوند، روزی خواهد آمد که استدلالات پوچ آنها در گذشته گریبان خودشان را خواهد گرفت و آنها خود قربانی این دسیسهها خواهند شد. هم اکنون امپریالیسم آمریکا برای غارت ثروتهای ملل دیگر به راه و روش ساختن حکومتهای بیپایه و ساختگی برآمده است. کافی است آمریکا فرد گمنامی را رئیس جمهور کشوری بشناسد و عُمال خودش را برای به رسمیت شناختن وی بسیج کند، آنوقت این فرد که شاید در کشورش ناشناخته باشد، رئیس جمهور قانونی تلقی شود و آنوقت تمام ثروت این کشور را در عرصه جهانی تحت نام خواست دولت قانونی غارت میکند. این شیوه غارتگری، نو و مافیائی است و به نظر میرسد امپریالیسم راه جدیدی برای چپاول پیدا کرده است. لذا همه ممالک مستقل جهان باید ثروتهای خود را از بانکهای امپریالیستی خارج کنند تا خودشان بتوانند مستقلاً بر آنها حاکم باشند.
توفان شماره ۲۴۵ ارگان مرکزی حزب کارایران مرداد ماه ۱۳۹۹