امروزه این پرسش در مقابل همه دول جهان مطرح است که آیا حق حاکمیت ملی شامل شبکه مجازی نیز میشود و یا در این عرصه باید تسلیم آمریکا شد و تحت نام جهانیشدن ارتباطات و دفاع از «آزادی عقیده» و «نئولیبرالیسم» به شبکه تارعنکبوتی مجازی آنها وابسته گشت و استبداد آمریکائی توسط شرکتهای خصوصی و دولت آمریکا را پذیرفت؟ امروزه روشن است که این شرکتها تنها نوع معینی از تفکر را تبلیغ میکنند که بیشتر شستشوی مغزی است تا «آزادی» بیان عقیده. کتابخانه و منابع آنها دستکاری شده است. تاریخ گروههای سیاسی، که در شبکه مجازی آمریکائیها وجود دارد، جعلی است. برای امپریالیستها، که ممالک جهان را بخشی از خاک خود به حساب میآورند، کنترل شبکههای مجازی از جانب کشورهای مستقل عین استبداد تبلیغ میگردد. آنها غارت کشورها، دخالت در امور داخلی آنها، نظارت بر شبکه ارتباطی آنها و سردرآوردن از تمام اسرار این کشورها را دموکراسی جا میزنند، زیرا برای آنها منفعت دارد که همه تلفنها و پست الکترونیکی خصوصی مردم جهان را کنترل کنند و برایشان پرونده بسازند. ولی اگر کشورها به مقاومت دست بزنند و بخواهند حاکمیت خویش را در این عرصه نیز برقرار کنند، آنوقت به زعم آنها به نقض «دموکراسی» توسل جستهاند، مستبد هستند و آزادی افکار را در کشور خود سرکوب میکنند.
سرنوشت مردم یک کشور را در دست اسارت شبکه ارتباطی امپریالیستی قرار دادن، مسلماً خیانت به منافع ملی است. گرچه دفاع از حق حاکمیت ملی حتی در عرصه دیجیتالی الزاماً دفاع از دموکراسی در هر کشور معین نیست. برای تأمین دموکراسی در هر کشور، مردم همان کشور باید برایش مبارزه کنند و نه هوچیبازی امپریالیستی برای اینکه راه جدیدی در پشت پرده دموکراسی برای نفوذ در کشورها برای استعمار خود فراهم آورد. باید در هر کشور معین، مردم همان کشور را برای تحقق حقوق و آزادیهای دموکراتیک بسیج نمود، برای آنها مبارزه کرد. به همان دلیل ساده که دفاع از حق حاکمیت ملی به این مفهوم نیست که در کشور مورد نظر الزاماً حکومت دموکراتیکی بر سریر قدرت است. نمیتوان حق حاکمیت ملی را با درجه وجود دموکراسی تاخت زد. این حربه تبلیغاتی امپریالیستی است. کمونیستها نباید اجازه دهند که مقولات مخلوط شوند و زمینه عوامفریبی امپریالیستها فراهم شود. حق حاکمیت ملی در دوران امپریالیسم یک ارزش خدشهناپذیر است.
برای حزب ما روشن است که ایران به عنوان کشوری مستقل باید حق حاکمیت ملی خویش را بر زمین، هوا، مرزهای آبی و در دنیای کنونی بر مرزهای ارتباطی مجازی بگستراند. شبکه ارتباطی مجازی هر کشوری باید در دست خودش باشد و نه در دست امپریالیسم آمریکا و شرکتهای خصوصی این کشور. اگر نزدیکی به چین حتی ما را یک گام به این هدف نزدیک کند، صدبار بهتر از این است که دل و روده کشور و منابع ملی خویش را دراختیار تروریسم امپریالیسم آمریکا بگذاریم.
در این موارد، پس از انتشار رسمی این همکاری و جزئیات و مضمون آن، باز هم خواهیم نوشت. ولی ما اصول کلی اعتقادات خویش را درباره طرح سند همکاری ۲۵ ساله ایران و چین بیان کردیم و همگان را فراخواندیم که با مسئولیت به مضمون مشخص آن برخورد کنند تا آلت دست امپریالیستها نشوند و به منافع ملی ایران بیاندیشند.
توفان شماره ۲۴۶ ارگان مرکزی حزب کارایران شهریور ماه ۱۳۹۹