زنده باد مبارزات کارگران هفت تپه برای کسب حقوق صنفی، دمکراتیک و سیاسی خویش!
در حالی این مقاله را به رشته تحریر درمیآوریم که ۷۰ روز از دور تازه اعتراضات نفسگیر صنفی کارگران شرکت نیشکر هفت تپه میگذرد. در رئوس مطالبات کارگران تغییری بوجود نیامده است. در کنار طرح «مسأله پرداخت حقوق معوقه»، »بازگشت به کار کارکنان اخراجی» و »تمدید دفترچه بیمه»، دو مطالبه اصلی مبنی بر »لغو خصوصیسازی و «خلع ید مدیران کنونی« مطرح هستند که کماکان بر استیفاء حقوق خود پای میفشارند تا سرانجام حاکمیت را به تمکین وادارند. کارگران ایران خوب میدانند که راه مبارزات کارگری هیچگاه هموار نبوده است؛ کارگران ایران متأسفانه به دلیل سرکوب شدید هیأت حاکمه بورژوازی چه در دوران سلطنت پهلوی و چه در نظام سرمایهداری جمهوری اسلامی ایران با دشواریها و موانع فراوانی روبرو بوده و هستند. تاریخ معاصر جنبش کارگری شاهدی است بر این مدعا. هرگاه مبارزات کارگران میرود تا پا بگیرد، ارتجاع حاکم از یکسو از طریق نفوذ در صفوف کارگران و طرح شعارهای راستروانه و یا چپروانه مرز میان مبارزات صنفی و سیاسی کارگران را مخدوش میکند و آنرا به انحراف میکشاند و از سوی دیگر از طریق به زندان انداختن مبارزین کارگری با شکنجه و اعدام، مبارزات طبقاتی آنها را در هر سطح و مقامی که هست در نطفه خفه میکند و امروز نیز چنین است. این واقعیتی است که نمیشود آن را کتمان کرد. کارگران ایران باید به نیروی خود تکیه کنند؛ رمز موفقیت خود را در امر کسب مطالباتشان، در تشکلات مستقل صنفی بجویند، چرا که از طریق تشکل است که میتوانند مبارزاتشان را سازمان دهند و آنرا به سرانجام برسانند. در درون سازمانهای صنفی است که کارگران خود در عمل میآموزند که امور مربوط به آنها تنها میتواند با دست خود آنها سازمان یابد و نه به دست بورژوازی. تشکل مستقل صنفی، بیان استقلال کارگران و تبلور وحدت و یگانگی آنهاست. چنانچه کارگران و اتحادیههای کارگری هوشیار نباشند و از طرح شعارها و مطالباتی که همسطح با رشد مبارزات طبقاتی آنها نیستند، دوری نکنند، به احتمال زیاد به جنبش کارگری در مجموع خود ضربه خواهد زد؛ آهنگ مبارزات آنها را کُند خواهد کرد، و پیروزی جای خود را به یأس و ناامیدی و شکست خواهد داد. رمز موفقیت پرولتاریا آگاهی طبقاتی او به ضرورت مبارزه متشکل در عرصه صنفی و سیاسی است. این در حالی است که بسیاری از عناصر غیرکارگری تحت لوای «چپ» به درون کارگران راه پیدا میکنند و با طرح مسائلی از نوع «شورا» و «لغو استثمار» آنها را در امر مبارزات صنفیشان سردرگم میسازند. کارگرانی که باید بر خواستهای معیشتی خود تأکید بورزند و حاکمیت را در این عرصه به چالش بکشند، به یکباره در برابر مسائل طبقاتی پیچیدهای قرار میگیرند که حل آنها جز از طریق تغییر مناسبات تولیدی ممکن نیست و این در حالی است که کارگران حتی برای به دست آوردن بدویترین مطالبات خود از جمله پرداخت حقوق معوقهشان با مشکلات فراوانی روبرو هستند. کشاندن مبارزات کارگران به عرصه «ایدئولوژیک ، لغو استثمار، لغوکارمزدی و مدیریت شورایی»، آن هم بدون حزب سیاسی و رهبری و تشکیلات و توجه به توازن قوای طبقاتی، اقدامی آنارشیستی، ضد منافع عموم کارگران و تنها میتواند به سود بورژوازی تمام شود.
قدرت طبقه کارگر در اتحاد، تشکل و دانش مبارزه طبقاتی است و بدون آنها هیچ!
این مقدمه از اینجهت لازم و ضروری آمد که مدتی است میبینیم که کارگران هفت تپه با آگاهی و هوشیاری از طرح شعارهای زودرس پرهیز میکنند و این امر کوچکی نیست که بتوان از کنار آن به سهولت گذشت و به آن اشارهای نکرد.
حزب ما بارها تأکید کرده است که مخالفت کارگران ایران با سیاست خصوصیسازی یک مخالفت اصولی است و باید آن را به هر نحوی که شده تقویت کرد. نه تنها کارگران هفت تپه، بلکه کارگران شاخههای صنایع دیگر نیز با طرح این مطالبه موافقت دارند و این توافق عمومی صف کارگران را مستحکم میکند و موجب همبستگی و اتحاد کارگران میشود. مقاومت تاکنونی هیأت حاکمه در برابر این مطالبه اساسی کارگران، نشان میدهد که دولت تا چه اندازه به اجرای سیاست خصوصیسازی مصمم است. کارگران ایران برای اینکه بتوانند مقاومت بورژوازی را بشکنند، علیرغم همه سختیها راهی جز ادامه مبارزات خود ندارند. دولت از زبان امام جمعه اهواز، «حجت الاسلام موسوی فرد» با تأکید بر لزوم خلع ید هفت تپه از مدیریت فعلی گفت: «هفت تپه یا باید به بخش دولتی بازگردد یا مدیریت آن به نهادهای توانمندی نظیر بنیاد مستضعفان، ستاد اجرایی فرمان حضرت امام یا سپاه سپرده شود». این در حالی است که عملکرد مخرب و کشنده «بنیاد مستضعفان»، «ستاد اجرائی فرمان حضرت امام» و یا «سپاه» از دید کارگران دور نمیافتد. این نهادها در نزد کارگران هفت تپه دارای هیچ اعتباری نیستند. رقابت اینها بر سر مال و پول و سود، زندگی کارگران را به ورطه نابودی کشانیده است. کارگران هفت تپه به درستی تأکید دارند که حرفشان روشن است و تفسیر و تعبیر ندارد. دولتیشدن شرکت با نظارت دمکراتیک و به رسمیت شناختن اتحادیه مستقل کارگران هفت تپه محقق خواهد شد. کارگران به درستی تأکید دارند که مطالبهشان کاملاً روشن است و کسی حق ندارد آن را مصادره کند و خصوصیسازی در هر شکلی مردود است. و این نشان میدهد که نگرانی کارگران نسبت به مبهمبودن آینده شرکت تا چه اندازه به حق است.
اکنون کارگران هفت تپه پس از ۷۱ روز اعتصاب نفسگیر اعلام کردهاند که اگر دولت و نهادهای مسئول ظرف ۲ هفته به مطالباتشان پاسخ ندهند، اعتصاب کارگران هفت تپه وارد فاز جدیدی خواهد شد و این اعتراضات ادامه خواهد یافت.
رمز پیروزی کارگران وحدت و تشکیلات است، تنها از این طریق است که میتوان رژیم ضد کارگر و تبهکار حاکم را به عقبنشینی واداشت!
توفان الکترونیکی شماره۱۷۱ نشریه الکترونیکی حزب کارایران شهریورماه ۱۳۹۹