سازمان فداییان اقلیت، که خود را «چپ و کمونیست» میخواند، مدتهاست که در سیاستگذاریهای خود به جانب امپریالیستها و صهیونیستها میچرخد و از مواضع انقلابی «سازمان چریکهای فدایی خلق ایران» و پیشگامان فدایی دور گشته است.
در زمانی که گروه خونخوار داعش و گروههای مشابه آن با حمایت همه جانبه امپریالیستها به وجود آمدند و به سوی سوریه و عراق کیش داده شدند، سازمان فداییان اقلیت در تحلیل خود سعی فراوان کرد که دست ناپاک و خونآلود امپریالیستها و صهیونیستها را مطهر و پاک سازد و علت سربلندکردن این جانوران اسلامی را نه برعهده امپریالیسم متجاوز، بلکه بر عهده رژیم سرمایهداری اسلامی ایران معرفی کند و امپریالیسم و صهیونیسم را از تیررس مبارزات خلقها دور سازد و «رژیم اسلامی و البته ضد خلقی» را جایگزین آنان نماید.
هماکنون نیز این سازمان، که به نادرستی از نام فداییان انقلابی سوءاستفاده میکند، علنیشدن ارتباط کشور ساختگی و وابسته امارات با صهیونیستها را بهانه قرار داده است، تا باز هم همگان را از مبارزه ضدامپریالیستی- ضدصهیونیستی دور نگه دارد و جمهوری اسلامی را مسبب تمامی مسائل جهان معرفی سازد و مبارزه با آن را جایگزین تمام مبارزات ضروری خلقها بسازد. اقلیت در این تلاش رذیلانه خود تا آنجا پیش رفته است که در نشریه کار شماره ۸۴۴، در مقاله «برای فلسطین تنها یک راه حل وجود دارد» تمامی سرزمینهای اشغالی را به صهیونیستها بخشیده است و از سازمانهای فلسطینی میخواهد که به کرانه باختری و نوار غزه بسنده کنند و کشور خود را در این دو منطقه جدا از هم تشکیل دهند. این هوادران شرمگین صهیونیستها در مقاله خود آوردهاند «جنبشی که بر صلح، برابری حقوقی، و تشکیل دولت مستقل فلسطینی در نوارغزه و کرانه باختری باید تمرکز داشته باشد» و در ادامه، راه رسیدن به قدرت در این دو منطقه را نیز نشان میدهد که البته نه از طریق مبارزه ضدصهیونیستی، که مبارزه با حماس و جهاد اسلامی است. ولی نمیگوید چه سازمانی یا نیرویی این مبارزه را باید پیش برد، زیرا این دیگر از عهده اقلیت خارج است. در ادامه آمده است: «تنها راه برای جنبش فلسطین، برای کارگران و زحمتکشان و ستمدیدگان فلسطینی، قطعکردن دست جریانات سیاسی راست و فاسد فلسطینی در غزه و کرانه باختری از قدرت، و همبستگی با کارگران و زحمتکشان و طرفداران صلح و ضد نژادپرستی در اسرائیل در مبارزه برای رسیدن به خواستهای برحقشان است».
اقلیت توضیح نمیدهد که فلسطینیان چرا باید از سرزمینهای اشغالی، که سرزمین و موطن آنان است، بگذرند و فقط به نوار غزه و کرانه باختری بسنده کنند. و چگونه، رسیدن به قدرت حتی در بخشی از سرزمینشان نه از راه مبارزه ضدصهیونیستی که از راه سرنگون کردن «فتح» و «حماس» میگذرد.
واقعیت آن است که جمهوری اسلامی و تمامی سازمانهای اسلامی و یا سازمانهای مذهبی مسیحی، یهودی و غیره ارتجاعی هستند و مردم میبایست خود را از شر وجودشان خلاص کنند. ولی سازمانی که بخواهد امپریالیستها و صهیونیستها را از تیررس مبارزات خلقها دور سازد و جمهوری اسلامی و سازمانهای اسلامی را به جای آنها بنشاند، اگر ریگ وابستگی به کفش نداشته باشد، مطمئناً از درک مسائل اجتماعی عاجز است و از مبارزه انقلابی دور گشته است.
مقالهنویس اقلیت که کمکهای بلاعوض امپریالیستی زیر دندانش مزه کرده است تا جایی پیش رفته است که نه فقط مسائل و مشکلات عدیده خلقهای منطقه را، که زائیده طمع امپریالیستها و مرتجعین منطقه میباشد، به عهده جمهوری اسلامی میداند بلکه تمامی مسائل جهان را بر دوش جمهوری اسلامی میگذارد و موجب شگفتی همگان حتی اربابان دست و دلباز خود را نیز فراهم میکند. در این مقاله کذایی آمده است «همه نتیجه چرخش به راست اوضاع جهان و منطقه و شرایطی است که دولت جمهوری اسلامی ایران نقش انکارناپذیری در شکلگیری آن داشته و در نتیجه صندلی آن در میان متهمان و دشمنان اصلی مردم فلسطین قرار دارد». ولی در ادامه از خلق فلسطین نمیخواهد که علیه همه متهمان اصلی به مبارزه برخیزند، بلکه رهمنود مبارزه فقط و فقط علیه گروههای اسلامی را میدهد. و علت ضعف جنبش فلسطین را گروههای اسلامی معرفی میکند و نه توطئههای امپریالیستی. مقالهنویس اقلیت در ادامه رودهدرازی خود آورده است: «نتیجه مستقیم تضعیف جنبش فلسطین در اثر رقابت دولتهای مرتجع منطقه و رشد جریانات اسلامی در جنبش فلسطین است». اقلیت، که گویا با پیروان منصور حکمت صهیونیست مسابقه در وابستگی و کمک به صهیونیستها دارد، کنترل خود را از دست داده و مینویسد: « نفس برقراری رابطه با دولت اسرائیل (آنطور که جمهوری اسلامی به آن دامن میزند) مساله اصلی در بررسی این رویداد نیست، مساله این است که برقراری رابطه نتیجه طبیعی تضعیف جنبش فلسطین به دست همین دولتها از جمله دولت جمهوری اسلامی است» و در اینجا باید اضافه کرد، حتماً از این جهت نفس ارتباط با صهیونیستها مهم نیست، که اقلیت نیز خواهان برقراری رابطه است.
اقلیت مدتهاست که از مبارزه انقلابی دور گشته و برای اربابان، در برابر کمکهای بلاعوض دمکراتیک به خوش رقصی مشغول است.
پیروز باد مبارزه متحدانه خلق فلسطین علیه متجاوزان صهیونیسم و مرتجعین منطقه!
توفان الکترونیکی شماره۱۷۱ نشریه الکترونیکی حزب کارایران شهریورماه ۱۳۹۹