مطلبی که از نظر خوانندگان گرامی میگذرد، بخشی از سخرانی یکی از رفقای حزبی در کنفرانس داخلی است. ما بخاطر اهمیت این اعتصاب بطور خاص و مبارزه کارگران ایران بطور عام به درج آن در نشریه مبادرت میکنیم، به این امید که مورد توجه همه مدافعان طبقه کارگر قرار گیرد.
هئیت تحریریه
شهریور ماه ۱۳۹۹
***
سندیکای کارگران کشت و صنعت نیشکر هفتتپه در سال ۱۳۵۳ تأسیس شد. ولی بعد از انقلاب ۵۷ سندیکاهای کارگری، از جمله سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه نیز همانند سازمانهای سیاسی مورد سرکوب واقع شدند. کارگران مجتمع کشت و صنعت نیشکر هفت تپه حرکتهای اعتراضی خود را طی سالهای ۱۳۸۴ و ۱۳۸۵، با شعار «ما کارگر هفت تپهایم، گرسنهایم، گرسنه» آغاز کردند. اولین دلیل اعتراض کارگران، عدم دریافت دستمزد به مدت سه ماه متوالی بود. اما در سال ۱۳۸۶، این اعتصابها و حرکتهای اعتراضی به اشکالی چون بستنشینی در کارخانه، تحصن در مقابل اماکن دولتی از جمله استانداری، راهپیمایی در نقاط مختلف شهر و بستن جاده اندیمشک به اهواز ادامه یافت.
در اعتراض به فروش هزار هکتار از ۱۲ هزار هکتاراراضی کشاورزی این کارخانه، در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۷، کارگران کارخانه نیشکر هفت تپه با انتشار خواستههای زیر به اعتراض برخاستند: ۱- پرداخت سه ماه دستمزد عقب افتاده. ۲- پایاندادن به پروندهسازیهای دروغین و پایاندادن احضار فعالان کارگری به دادگاه. ۳- برکناری مدیر عامل و اعضای هیئت مدیره شرکت. ۴- برکناری رئیس حفاظت. ۵- ایجاد سندیکای مستقل کارگری.
در آبانماه ۱۳۸۶، حدود ۲۵۰۰ نفر از کارگران نیشکر هفتتپه در نامهای به مدیر کل کار استان خوزستان خواستار بازگشایی سندیکای خود شده بودند. این مسئله در شورای تأمین استان خوزستان به عنوان مسئلهای امنیتی بررسی شد و کسانی که نامه را تحت عنوان هیئت بازگشایی سندیکا امضاء کرده بودند، بازداشت شدند. با این وجود، هیئت بازگشایی در اردیبهشت ۱۳۸۷ به صورت علنی اعلام موجودیت نمود و در صبح ۱ آبان ۱۳۸۷ با رأیگیری عمومی کارگران و با آرای بیش از ۱۰۰۰ نفر از کارگران، علیرغم مخالفتها و ممانعتهای فراوان وزارت کار و هشدارهای وزارت اطلاعات به فعالان کارگری، بهطور رسمی بازگشایی شد.
«علی نجاتی»، «جلیل احمدی»، «فریدون نیکوفرد»، «قربان علیپور» و «محمد حیدری مهر»، رئیس و چهار عضو هیئت مدیره سندیکا در دادگاه انقلاب به اتهام تبلیغ علیه نظام محاکمه و به یک سال حبس و سه سال محرومیت از حضور در تمامی فعالیتها و انتخابات صنفی کارگران محکوم شدند. شش ماه از مدت زندان آنها به مدت پنج سال تعلیق شد و برای «محمد حیدری مهر» به مدت هشت ماه، به صورت حکم تعلیقی در آمد.
سندیکای کارگران کشت و صنعت نیشکر هفتتپه یکی از چهار تشکل (سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، سندیکای کارگران کشت و صنعت نیشکر هفت تپه، اتحادیه آزاد کارگران ایران، انجمن صنفی کارگران برق و فلز کار کرمانشاه) کارگریای بود که در ۲۱ بهمن ۱۳۸۸، بیانیهای موسوم به منشور مطالبات حداقلی کارگران ایران صادر کردند. خواستههای این چها ر تشکل کارگری در منشور منتشر شده به شرح زیر بود: ۱- برسمیت شناختهشدن بی قید و شرط ایجاد تشکلهای مستقل کارگری، اعتصاب، اعتراض، تجمع، آزادی بیان، مطبوعات و تحزب. ۲- لغو فوری مجازات اعدام و آزادی فوری و بی قید و شرط کلیه فعالین کارگری و دیگر جنبشهای اجتماعی از زندان. ٣- افزایش فوری حداقل دستمزدها براساس اعلام نظر خود کارگران از طریق نمایندگان منتخب آنها در مجامع عمومی کارگری. ۴- طرح هدفمندکردن یارانهها باید متوقف و دستمزدهای معوقه کارگران باید فوراً و بی هیچ عذر و بهانه ای پرداخت گردد. ۵- تامین امنیت شغلی برای کارگران و تمامی مزد بگیران، لغو قراردادهای موقت و سفید امضاء، برچیده شدن کلیه نهادهای دست ساز دولتی از محیطهای کار و تدوین و تصویب قانون کار جدید با دخالت مستقیم نمایندهای منتخب مجامع عمومی کارگران. ۶- اخراج و بیکارسازی کارگران به هر بهانهای باید متوقف گردد و تمامی کسانی که بیکار شدهاند و یا به سن اشتغال رسیده و آماده به کار هستند، باید تا زمان اشتغال به کار از بیمه بیکاری متناسب با یک زندگی انسانی برخوردار شوند. ۷- لغو کلیه قوانین تبعیضآمیز نسبت به زنان و تضمین برابری کامل و بی قید و شرط حقوق زنان و مردان در تمامی عرصههای زندگی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و خانوادگی. ٨- برخورداری تمامی بازنشستگان از یک زندگی مرفه و بدون دغدغه اقتصادی و رفع هرگونه تبعیض در پرداخت مستمری بازنشستگان و بهرهمندی آنان از تأمین اجتماعی و خدمات درمانی. ۹- تمامی کودکان باید جدای از موقعیت اقتصادی و اجتماعی والدین، نوع جنسیت و وابستگیهای ملی و نژادی و مذهبی از امکانات آموزشی، رفاهی و بهداشتی یکسان و رایگانی برخوردار شوند. ۱۰- اول ماه مه باید تعطیل رسمی اعلام گردد و در تقویم رسمی کشور گنجانده شود و هر گونه ممنوعیت و محدودیت برگزاری مراسم این روز ملغی گردد.
شرکت نیشکر هفت تپه را که تا دهه ۹۰ زیرمجموعه دولت بود، با اجرای سیاستهای نئولیبرالی، زمینه ورشکستگی و فروش آن به قیمتی بسیار نازل را فراهم آوردند. همانگونه که با بسیاری از کارخانهها و حتی رشتههای تولیدی بزرگ و خرد رفتار کردند تا بالآخره در سال ۱۳۹۴ با پیشپرداخت تنها ۶ میلیارد تومان به دو شرکت خصوصی واگذار شد. با وجود آنکه تا قبل از این با اخلال در تولید زمینه نارضایتی کارگران را فراهم کرده بودند و در پرداخت حقوقها مشکل ایجاد کرده بودند و با کم کردن تولید، شرکت را ضررده نشان میدادند، ولی با خصوصیکردن شرکت وضع تولید و پرداختها را خرابتر از قبل نشان دادند و بدین شکل از آن زمان کارگران به دلایلی اعم از «تعویق دستمزدها، سوءمدیریت و ابهام در قراردادهای کار با کارگران پیمانی، قراردادی و روزمزدی» دست به اعتراضات پیاپی زدند. در پی ناکارآمدی مالکان جدید در مدیریت این شرکت، کارگران خواستار بازگرداندن آن به بخش دولتی شدند تا امنیت شغلی و معیشتی بهتری از آنچه بوجود آمده بود، به دست آورند. عمده مطالبات کارگران بر سر حقوق به تعویق افتاده آنها بود. کارگران دلیل عدم پرداخت بهموقع دستمزدهایشان را «بیکفایتی و عدم انسجام در گروه مدیریتی شرکت» عنوان میکردند.
تولید شکر از سال (۹۴/۹۵) که شصت هزار تُن بوده است، در سال (۹۸/۹۹) به هجده هزار تُن رسانده شد. بخش تصفیه شکر را پس از بیش از نیم قرن، تعطیل کردند. با کمکردن تعرفههای واردات و گرانکردن هزینه تولید و کمکردن ارزش ریال در مقابل دلار و در نتیجه گرانشدن هزینه تولید و واردات بیحساب و ارزان شکر و قند، و بالابردن قیمت مواد خام مورد نیاز و وسائل فنی و ابزار و دستگاههای مورد نیاز و در نتیجه ورشکستهکردن کارخانه و فروش آن به قیمت نازل و بعد از آن دادن وام و بدهکارکردن شرکت و در نتیجه باز هم کمترشدن تولید و خرابترشدن اوضاع مالی کارگران و دوباره و دوباره بیکارسازی کارگران و آمادهکردن زمینه برای ورود سرمایههای خارجی و این سیاستی است که در تمام کارخانههای و تمام رشتههای تولیدی بر مبنای سیاست نئولیبرالیستی انجام شده است چه در ایران و چه در کشورهای دیگر و مابقی سیاستهای نئولیبرالیستی که در هفت تپه نیز انجام شده است.
در تاریخ ۴ مرداد ۱۳۹۶ پانزده نفر از کارگران هفت تپه در تجمعی اعتراضی برای رسیدگی به مطالبات صنفی خود بازداشت شدند. روز بعد نیز کارگران برای پیگیری مطالبات قبلی و همچنین برای آزادی همکاران بازداشتیشان دست به اعتراض زدند. در مرداد ۱۳۹۶ چهل تن از کارگران معترض شرکت نیشکر هفت تپه به دادگستری شوش احضار شدند. ولی کارگران بار دیگر در آذر ۱۳۹۶ در اعتراض به عدم پرداخت طولانیمدت دستمزدهایشان دست به اعتصاب زدند. کنفدراسیون بینالمللی کارگران صنایع مواد غذایی، کشاورزی و خدمات در بیانیهای از این اعتصاب پشتیبانی کرد. سپس این اعتصابها در دیماه همزمان با تظاهرات مردمی سال ۱۳۹۶ تکرار شد. کارگران در ۱۳ ماه پیش از آن، تنها پنج ماه دستمزدشان را سر وقت گرفته بودند. این اعتصابها در سال ۱۳۹۷ نیز تکرار شد.
اعتصاب کارگران هفت تپه در آبان ۱۳۹۷ وارد مرحله تازهای شد. اینبار کارگران با جدیت بیشتری دست به اعتصاب و تظاهرات زدند. آنها همسران و فرزندان خود را نیز به همراه خود به راهپیماییها آوردند. کارگران همچون روزهای گذشته با شعارهایشان از حمایت دولت از مالکان شرکت انتقاد میکردند. کارگران شعار دادند: «دولت، مختلس/ پیوندتان مبارک». و در روز جمعه ۲۵ آبان ۱۳۹۷ اعتراضهایشان به نماز جمعه شوش کشیده شد. کارگران سخنان امام جمعه را قطع کرده و پس از پشتکردن به او شعار «پشت به دشمن، رو به میهن» سردادند. در روز ۲۶ آبان ۱۳۹۷ اعتراضها وارد سیزدهمین روز خود شد. در این روز از اعتصاب، جمعیت زیادی در خیابانهای شوش، در استان خوزستان، به حمایت از کارگران معترض تجمع کردند. کارگران بازنشسته هفتتپه نیز شنبه ۲۶ آبان در بیانیهای از اعتصاب کارگران حمایت کردند.
«اسماعیل بخشی» و دو تن دیگر در روز یکشنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۷ دستگیرمی شوند. کارگران طی یک راهپیمایی اعتراضی در شهر شوش، خواستار آزادی بازداشتشدگان میشوند، ولی روز دوشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۷ تعداد ۱۹ نفر دیگر از کارگران نیشکر هفت تپه را نیز بازداشت کردند. کارگران برای آزادی دستگیرشدگان در مقابل دادگاه شهرستان شوش بست نشستند و در روز سهشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۷ بدنبال تظاهرات کارگران نیشکر هفت تپه در شهر شوش ۱۵ نفر از دستگیرشدگان آزاد شدند.
اعتراضات کارگری به واسطه اجرای سیاستهای نئولیبرالی و فلاکت زندگی کارگران، در سال ۱۳۹۷ در خوزستان در اصناف مختلف کارگری اوج گرفت که البته کارگران هفت تپه پیشگام آن و تأثیرگذار بر روی کارگران دیگر بودند. این اعتراضات در قالب اعتصاب سراسری، برپایی تظاهرات و راهپیمایی صورت گرفت. در ماه آبان و آذر این اعتراضات گستردهتر شده و به اوج خود رسید. مرکز این اعتراضات عمدتاً در شهرهای شوش و اهواز با محوریت کارگران هفت تپه و فولاد اهواز بود. با این وجود اعتراضات پراکندهای هم توسط کارگران دیگر شهرها در خوزستان به وقوع پیوست. در جریان این اعتراضات چندین تن از کارگران بازداشت شدند. در بهار این سال کارگران اهوازی چندین هفته متوالی دست به اعتراض و اعتصاب زدند، که بازداشت دهها نفر از آنها را در پی داشت.
«اسماعیل بخشی» و «مسلم آزمند» از نمایندگان کارگران نیشکر هفتتپه و «سپیده قُلیان»، فعال مدنی در میان بازداشتشدگانی بودند که در اعتراضات کارگران این شرکت در شوش دستگیر شدند. بازداشت این کارگران و «سپیده قُلیان» موجی از همدردی دیگر قشرها را در پی داشت و منجر به گسترش و ادامه اعتراضات شد. در تاریخ ۳ آذر اعتراضات کارگران وارد بیستمین روز متوالی خود شد. آنها در این روز دست به برگزاری راهپیمایی زدند. در این روز شهر اهواز نیز شاهد اعتراضات گسترده کارگران فولاد اهواز بود.علیرغم آزادی دیگر کارگران، «اسماعیل بخشی» و «سپیده قُلیان» تا مدتها از زندان آزاد نشدند. علاوه بر معوقات حقوقی، پرداخت حق سنوات خدمت، پرداخت هزینه بازنشستگی کارگرانی که با مشاغل سخت و زیانآور بازنشسته شدهاند، عقد قرارداد با کارگران روزمزدی و اجرانشدن طرح طبقهبندی مشاغل نمونه دیگری از خواستههای کارگران است. روز پنجشنبه ۷ آذر ۱۳۹۷ در بیست و پنجمین روز اعتصاب، «علی نجاتی» از اعضای سندیکای کارگران شرکت نیشکر هفت تپه، در منزل مسکونیاش بدون حکم بازداشت دستگیر شد. در تاریخ یکشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۷ اعتصاب کارگران فولاد اهواز در نیمه نخست آذر از مرز یک ماه اعتصاب متوالی گذشت. کارگران شرکت نیشکر هفتتپه، که برای مدتی از اعتصاب دست کشیده بودند، دوباره در این تاریخ دست به اعتراض زدند. اداره اطلاعات اهواز ۱۰ نفر از کارگران گروه ملی صنعتی فولاد اهواز را احضار و آنان را تهدید به برخورد امنیتی کرد. با این وجود کارگران در جریان این راهپیمایی با شعار «نه تهدید، نه زندان/ دیگه فایده نداره»، «زندانی هفت تپه آزاد باید گردد»، «فولاد، هفتتپه، اتحاد اتحاد» و «کارگر زندانی آزاد باید گردد» به برخورد امنیتی با کارگران اعتراض کردند.
اعتراضات کارگری در خوزستان پیش از این در تمام هفتههای آبان ۱۳۹۷ ادامه داشت. جدای از اعتراضات کارگران شرکتهای گروه ملی اهواز و نیشکر هفت تپه، کارگران پالایشگاهها، پتروشیمیها، شهرداریها، از جمله کارگران خوزستانی هستند که در شهرهای مختلف خوزستان اعتراض، تجمع و یا اعتصاب کردند.
اعتصابات کارگری ایران و خواستههای بر حق کارگران مورد پشتیبانی سازمان های صنفی و سیاسی کارگری، و فعالان مدنی، دانشجویان، هنرمندان و نویسندگان در ایران و جهان قرار گرفت و همگی خواستار برآوردهشدن خواستههای آنان و آزادی کارگران زندانی شدند.
به دنبال پخش اعترافات ساختگی «اسماعیل بخشی» و «سپیده قُلیان»، «اسماعیل بخشی» روز جمعه ۱۴ دیماه ۱۳۹۷ با انتشار یادداشتی در صفحهٔ شخصی اینستاگرامش، ضمن تأیید شکنجهاش در زندان، «سید محمود علوی»، وزیر اطلاعات را به مناظرهای در یک برنامهٔ تلویزیونی در مورد شکنجه زندانیان دعوت کرد.
اعترافات اجباری، که نتیجه شکنجه وحشیانه زندانیان بود، بار دیگر به افشای نظام حاکم منجر شد و تمامی سازمانهای صنفی و سیاسی و افراد آزادیخواه و فعالان مدنی یکصدا آن را محکوم کردند و از زندانیان در بند و فعالان صنفی و سیاسی به دفاع برخاستند.
در سال ۹۷ علاوه بر خوزستان در دیگر استانهای ایران نیز در بسیاری از شهرها شاهد اعتصابات بزرگ و کوچک کارگران، معلمان، کادر درمانی بیمارستانها، بازنشستگان، دانشجویان و دیگر اقشار زحمتکشان بودیم که اکثر این اعتصابات با خواستههای مشابه صورت گرفت. از جمله خواستههای مطرح در اعتصابات «معوقات مزدی، لغو خصوصیسازی، آزادی زندانیان صنفی و سیاسی، لغو قراردادهای سفید امضاء، بستن قراردادهای دائم و … » بود.
سال ۱۳۹۸ نیز همچون سالهای پیش با اعتراضات پُرشمار کارگری سپری شد. در طول این سال در مجموع ۱۲۵۹ اعتراض کارگری روی داد. با این حال تعداد اعتراضها، در مقایسه با سال ۹۷، که ۱۷۰۰ مورد اعتراض در آن رخ داد، ۲۵ درصد کاهش داشت. از علل این کاهش میتوان علاوه بر عامل سرکوب سازمانها و فعالان مدنی و صنفی و سانسور اخبار کارگری، از جاری شدن سیل در چندین استان، اعترضات مردمی، انتخابات و شیوع «ویروس کرونا» نیز نام برد. در سال ۹۸ نیز مانند سالهای قبل، اعتراض کارگران به موقعیت فلاکت بار و تحمل ناپذیر خود، با سرکوب افسارگیسخته رژیم سرمایهداری اسلامی حاکم روبرو بود. کارگران تهدید شدند، مورد ضرب و شتم نیروهای امنیتی قرار گرفتند و بسیاری نیز بازداشت و زندانی شدند. تشکلات و فعالین مستقل کارگری و معلمان و بازنشستگان همچنان زیر فشار قرار داشتند. هجوم وحشیانه نیروهای امنیتی به تجمع روز اول ماه مه ۹۸ در برابر مجلس، ضرب و شتم شرکتکنندگان و بازداشت حدود ۵۰ نفر از آنان و سپس صدور احکام بسیار سنگین زندان و حکم شنیع شلاق برای تعدادی از بازداشتشدگان، نشان از شرایط سیاسی دارد که طبقه کارگر ایران با آن روبرو بود.
«اسماعیل بخشی»: ۱۴ سال حبس تعزیری؛ «سپیده قلیان»: ۱۸ سال حبس تعزیری که مطابق قوانین باید هفت سال از آن را تحمل کند؛ «امیرحسین محمدی فرد»، سردبیر نشریه گام: ۱۸ سال حبس تعزیری؛ «امیرحسین محمدی فرد»، سردبیر نشریه گام: ۱۸ سال حبس تعزیری؛ «عسل محمدی»، عضو تحریریه نشریه گام: ۱۸ سال حبس تعزیری؛ «ساناز الهیاری»، عضو تحریریه نشریه گام: ۱۸ سال حبس تعزیری؛ «امیر امیرقلی»، عضو تحریریه نشریه گام: ۱۸ سال حبس تعزیری؛ «محمد خنیفر»، از کارگران هفت تپه: شش سال حبس تعزیری.
«اسماعیل بخشی» در ۸ آبان ۱۳۹۸، با تأمین قرار وثیقه و به طور موقت از زندان اوین آزاد شد. با فشار و مبارزه کارگران و فعالان کارگری و مدنی در سطح ایران و جهان بسیاری از زندانیان کارگری سال ۹۸ آزاد گشتند ولی در سال ۹۹ نیز دستگاههای قضایی و امنیتی رژیم برای ایجاد ترس و وحشت و آرامکردن جو مبارزاتی کارگران و زحمتکشان به سرکوب روی آوردند.
در سال ۹۸ نیز مهمترین علل اعترضات کارگری از این قرار بود: ۱- عدم پرداخت به موقع دستمزد یا حقوق و حق بیمه توسط کارفرمایان. ۲- تعطیلی واحدهای تولیدی و یا خدماتی و در نتیجه از دست دادن شغل. ۳- خصوصیسازی واحدهای تولیدی، که بنا به تجربه به اخراج عدهای از کارگران و یا بدترشدن شرایط کار منجر میشود. ۴- پایینبودن دستمزدها؛ اعتراضها در این رابطه اساساً در چارچوب اعتراض به اجرانشدن طرح طبقهبندی مشاغل، عدم پرداخت مزد یکسان برای کار یکسان و مخالفت با فعالیت شرکتهای پیمانکاری و درخواست انعقاد قرارداد مستقیم با کارفرمای اصلی با هدف دریافت دستمزد بیشتر، انجام گرفت. اعتراض به پایینبودن دستمزد در اشکال یاد شده، نسبت به سالهای گذشته رشد بیشتری داشت. ۵- عدم رسمیت یافتن فعالیت تشکلات مستقل کارگری. ۶- دستگیری، شکنجه و سرکوب فعالین کارگری، مدنی.
البته کارگران در تمام اعتراضات و بیانیه های خود علاوه بر مبارزه با سیاستهای رژیم سرمایه داری اسلامی، موضع گیری شفافی علیه امپریالیست ها و سیاستهای ضد مردمی آنها گرفتند و اجازه ندادند تا از حرکتهای ایشان سوءاستفاده شود. هرچند که گاهی سعی و تلاشی مذبوحانه برای به انحرافکشاندن مبارزات کارگران و زحمتکشان و مردم ایران صورت گرفت.
در اردیبهشت ماه با فراخوان سندیکای کارگران شرکت واحد، که مورد حمایت تعداد دیگری از تشکلات و فعالین کارگری، بازنشستگان، فعالین دانشجویی و دیگر فعالین اجتماعی قرار گرفت، تظاهراتی به مناسبت ۱۱ اردیبهشت در میدان بهارستان برگزار شد. این تظاهرات در همان آغاز با هجوم نیروهای امنیتی به خشونت کشیده شد. عدهای از تظاهرکنندگان به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و حدود ۵۰ نفر از آنان، از جمله هفت نفر از اعضای سندیکای شرکت واحد، دستگیر و بازداشت شدند. تعداد زیادی از دستگیرشدگان به تحمل زندانهای طولانی و شلاق محکوم شدند.
مبارزات کارگران هفت تپه و دیگر کارگران و زحمتکشان در سال ۹۸ با قوت تمام ادامه داشت و تلاش برای تشکلیابی و در ارتباط قرارگرفتن کارگران اصناف مختلف با یکدیگر در سطح ایران، به وضوح دیده میشد. نقطه قوت دیگر مبارزات کارگری در سال ۹۸، علاوه بر تلاش برای سراسریکردن مبارزات، سمت و سوی ضدامپریالیستی آن بود. مبارزه ضدنئولیبرالیستی و معرفی سیاستهای نئولیبرالیسم به عنوان نشانهای از تلاش امپریالیسم برای بیحقوقکردن کارگران و مردم ایران بود که در اطلاعیهها و روشنگریهای کارگران در سخنرانیها نمود پیدا میکرد.
از ابتدای سال ۹۹ کارگران با مصوبه ضدکارگری حداقل دستمزد کمتر از دو میلیون، وجود زندانیان کارگری، تداوم خصوصیسازی، عدم پرداخت دستمزدها و مسائل و مشکلات دیگر کارگری دست به مبارزه زدند. با وجود اطلاعرسانی درباره مبارزات کارگری و بیشتر و بهتر شناختهشدن نمایندگان کارگری و شدتیافتن مبارزات، ولی کماکان از طرف رژیم و سرمایهداران نسبت به خواستههای کارگری بیتوجهای شد و سرکوب شدید کارگران و مردم ادامه یافت.
از طرف کارگران شعار حداقل دستمزد کارگران ۹ میلیون مطرح شد. سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه در هفدهم فروردین تعیین دستمزد کارگران توسط «شورای عالی کار» را به درستی، عملی ضد کارگری و در جهت حفظ منافع سرمایهداران خواند و در اطلاعیهای آنرا محکوم ساخت و تعیین دست مزدی پائینتر از ۹ میلیون تومان را باقیگذاشتن کارگران در زیر خط فقر خواند.
در خردادماه کارگران اخراجی هفت تپه برای بازگشت به کار دست به تجمع زدند در حالی که کارفرما به اخراج کارگران با بهانه فصلیبودن آنها، ادامه داد. ولی دیگر کارگران نیز برای دریافت حقوق عقبافتاده خود از ۲۵ خرداد به اعتراض و اعتصاب روی آورند. و در روزهای بعد تمامی کارگران هفت تپه در مقابل کارخانه و فرمانداری تجمع و راهپیمایی کردند. خواستههای کارگران «پرداخت دستمزد، لغوخصوصیسازی و تمدید مهلت دفترچههای درمانی» بود. از دیگر اعتراضات کارگران «آزادی مشروط امید اسدبیگی» توسط قاضی پرونده، جهت پرداختکردن حقوق پرسنل و پرداختنشدن حقوق توسط او بود.»
همچون دفعات قبل کارگران و تشکلات صنفی و سیاسی مختلف به حمایت از کارگران هفت تپه برخاستند و با نشر بیانیهها علاوه بر اعلام حمایت خود در اطلاعرسانی اخبار هفت تپه کوشیدند و بدین شکل علاوه بر دلگرمی و قوت بخشیدن به کارگران هفت تپه، روحیه مبارز و تلاشگری در کارگران دیگر اصناف استانها و شهرها بوجود آوردند.
در ادامه کارگران در محوطه کارخانه به سخنرانی و تبادلنظر درباره چگونگی روند اعتصاب پرداختند و به این نتیجه رسیدند که روند و چگونگی اعتصاب باید با تصمیم جمعی سازماندهی شود. همچنین مجدداً بر خلع ید شرکت از بخش خصوصی و بازگشت به کار همکاران اخراجی به عنوان خواستهای مهم خود در کنار سایر مطالبات تأکید کردند. کارگران ضمن تأکید بر خواستههای صنفی، خواستار مجازات مالکین فاسد این مجموعه از قوه قضائیه شدند.
سندیکای هفت تپه مهمترین مطالبات کارگران هفت تپه در اعتصاب را به قرار زیر اعلام داشت: ۱- پرداخت فوری حقوقهای معوقه و تمدید دفترچه بیمه. ۲- بازگشت به کار فوری برای همکاران اخراج شده. ۳- بازداشت فوری «اسد بیگی» و مجازات حبس ابد برای «اسدبیگی» – «رستمی». ۴-خلع ید فوری کارفرمای اختلاسگر و بخش خصوصی از هفت تپه. ۵- بازگرداندن فوری ثروتهای اختلاس شده به کارگران.
استقامت کارگران هفت تپه، دفاع و بیانیه مشترک تشکلات صنفی را به دنبال داشت. در اطلاعیه این تشکلات آمد: «ما کارگران، معلمین و بازنشستگان تا رسیدن کارگران شرکت نیشکرهفت تپه به مطالباتشان مصمم و استوار در کنار آنها ایستادهایم.». دفاع از کارگران شریف تا بدانجا رسید که کسبه شهر شوش در دفاع و همبستگی با کارگران اعلام داشتند که کارگران میتوانند تا گرفتن حقوق خود به صورت نسیه خرید کنند.
استقامت کارگران هفت تپه و دفاع سراسری کارگران از آنان، رژیم را مجبور به محاکمه کارفرمایان هفت تپه کرد و اعتصابات کارگری به رسانههای رسمی کشور کشیده شد و حتی پای نمایندگان کارگران را به دادگاه کارفرمایان نیز کشاند. («محمد خنیفر» و «یوسف بهمنی») در دهمین جلسه دادگاه کارفرمایان هفت تپه حاضر شدند و در دقایق پایانی دادگاه، «بهمنی» بلند شد و اعلام کرد: «آقای قاضی من کارگر هفت تپه هستم و هزار کیلومتر و با هزار تومان، هزار تومان پول جمعکردن سایر فعالین، خود را به این دادگاه رساندهام تا صدای کارگران باشم. از زمانی که بخش خصوصی به اینجا اومده، به جز فلاکت و بدبختی و نکبت هیچ دستاوردی نداشته است».
در پانزدهمین روز اعتصاب سندیکای هفت تپه در بیانیهای اعلام داشت: «… اعتصاب کارگران نیشکر هفت تپه در راستای کسب مطالبات، بیشک خواست و مطالبه دیگر کارگران در ایران است. لغو خصوصیسازی، عدم اخراج کارگران و بازگشت به کار کارگران اخراجی، دریافت حقوق و مزایای معوقه و… اعتراض به عدم امنیت شغلی، داشتن زندگی انسانی و…از دردهای مشترک کارگران در ایران است. …».
در روزهای بعد با همت و اتحاد و ایستادگی کارگران، «یوسف بهمنی»، «ابراهیم عباسی»، «مسلم چشمهخاور» و «محمد خنیفر» از زندان آزاد شدند.
کارگران هفت تپه با حضور در مقابل درب فرمانداری تجمع خود را برگزار و در ادامه به سمت بازار راهپیمایی کردند. کارگران بر ضرورت اتحاد و ادامه اعتصاب خود تا رسیدن به مطالباتشان، تاکید کردند. مهمترین مطالبات کارگران در این اعتصاب به قرار زیر است: ۱- پرداخت فوری حقوقهای معوقه و تمدید دفترچه بیمه. ۲- بازگشت به کار فوری برای همکاران اخراج شده. ۳- بازداشت فوری اسد بیگی و مجازات اسدبیگی- رستمی. ۴- خلع ید فوری کارفرمای اختلاسگر و بخش خصوصی از هفت تپه. ۵- بازگرداندن فوری ثروت های اختلاس شده به کارگران. ۶- پایان کار مدیران بازنشسته.
استقامت کارگران پای سه نفر از نمایندههای مجلس سرمایهداران را به جمع کارگران کشاند، تا بلکه اعتصابیون را به شکستن اعتصاب راضی کنند که دست از پا درازتر بازگشتند.
و بالآخره هیئتی از کارگران هفت تپه با گروهی از نمایندگان مجلس گفتگو کردند. پاسخ مجلس به ۵۲ روز مطالبهگری کارگران هفت تپه، وعدههای نامعلوم، اصرار بر ادامه تحمیل بخش خصوصی و خصوصیسازی به کارگران بود و نشان دادند که حکومتگران و سرمایهداران، دست در دست یکدیگر قصد دارند تا با تمام نیرو، برنامههای نئولیبرالی را تا به آخر به مورد اجرا بگذارند و کارگران و زحمتکشان راهی جز مبارزه ندارند.
حضور گسترده نیروهای پلیس برای جلوگیری از ادامه اعتصاب، تجمع، راهپیمایی و سخنرانیهای افشاءکننده کارگران صورت گرفت، ولی حضور نیروهای سرکوبگر پلیس نتوانست خللی در عزم کارگران در راه رسیدن به مطالبات به حق شان ایجاد کند.
دومین نشست کمیسیون اصل ۹۰ مجلس با نمایندگان کارگران نیشکر هفت تپه شوش نیز برگزار شد. جز تعویق وعدههای قبلی هیچ ثمری نداشت. به عبارتی هیاهوی بسیار برای هیچ بود! این جلسه نشان داد که امید بستن به وعدههای دولت، مجلس و قوه قضائیه مشکلات کارگران را حل نخواهد کرد.
دولت و دیگر نهادهای حکومتی تا آنجا که میتوانند نسبت به اعتراض و اعتصاب کارگران سکوت می کنند، ولی پافشاری و پایداری کارگران در ادامه اعتراض و اعتصاب، هیئتی از سوی دولت را نیز به بازدید از هفت تپه مجبور کرد. دولت در شرایطی اقدام به این بازدید کرده است که شمار زیادی از کارگران بخش نفت، گاز و پتروشیمی و شرکت هپکو در اعتصاب و اعتراض هستند. آنها در هراس از فراگیرشدن اعتصاب کارگران در بخشهای مختلف اقدام به این بازدید کردند.
سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه در شصت و هشتمین روز اعتصاب، در اطلاعیهای آورد که: «سومین جلسه بررسی مشکلات شرکت هفت تپه در مجلس هم بدون هیچ نوع نتیجه مثبت به سود کارگران با مشتی وعده و دفع الوقت، … پایان یافت. … وعدههای توخالی، کشاندن زمان تعیین تکلیف مطالبه کارگران به باتلاق زمان، رقابت جناحی برای مصادره نارضایتی کارگران از طریق تحمیل تعاونی دارای وابستگی جناحی یا حفظ مافیای اسدبیگی، بار دیگر درستی تاکید بر شعار «نه حاکم ، نه دولت/ نیستند به فکر ملت» را روشن ساخت. در روز اول شهریور ماه روابط عمومی هفت تپه، بعد از پرداخت دو ماه از حقوق معوقه اردیبهشت و خرداد کارگران، طی اطلاعیهای از کارگران خواست که روز شنبه اول شهریور ماه ۹۹ سر کار حاضر شوند؛ اما کارگران هفت تپه نسبت به آن واکنش شدیدی نشان داده و اعلام کردند که تا برآوردهشدن همه خواستهها، به اعتصاب و تجمع خود ادامه خواهند داد.
چندین سندیکای کارگری ترکیه و حزب کار ترکیه با انتشار بیانیههایی، با کارگران هفتتپه، که ماهها تحت فشار زیاد برای حقوق خود میجنگند و درخواست حمایت بینالمللی کرده بودند، اعلام همبستگی کردند. در این بیانیهها که جداگانه منتشر شدهاند، از خواستهای به حق کارگران از جمله «متوقف کردن خصوصیسازی، ایجاد تشکلات مستقل، بازگرداندن کارگران اخراجشده به سر کار، پایاندادن به سرکوب امنیتی کارگران، لغو بازداشت و احکام زندان کارگران پیشگام، اعطای حقوق به تعویقافتاده کارگران و سایر حقوق و کنترل کارگران بر روند تولید» پشتیبانی شده است. و از اعمال سیاستهای نئولیبرالیستی در ترکیه نیز انتقاد شده و بر مبارزه مشترک کارگران ایران و ترکیه علیه سیاستهای سرمایه داران تأکید شده است.
کارگران هفت تپه با شعار «اتحاد رمز پیروزی»، هفتادمین روز اعتصاب خود را آغاز کردند. طبق قرار قبلی شماری از اعضای کمیسون اصل ۹۰ و دیوان محاسبات در تلاش برای شکستن اعتصاب کارگران هفت تپه در جمع آنها حاضر شدند. کارگران نیز بیش از روزهای گذشته حضوری پرشور داشتند تا از مطالبات و حقوق خود دفاع کنند. کارگران یک صدا شعار مرگ بر کارفرما و خلع ید از کارفرما و بخش خصوصی سر دادند. در تجمع بینظیر امروز کارگران از بخشهای آبیاری، حراست، غیرنیشکری ـ فصلی، کارخانه، کشاورزی، زیربنایی، تجهیزات و … بدون هیچ استثنائی شرکت داشتند.
سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه با انتشار اطلاعیهای از تعلیق اعتصاب کارگران هفت تپه به مدت ۱۵ روز خبر داد. در این اطلاعیه آمده است که اگر دولت و نهادهای دولتی ظرف مدت ۱۵ روز بر اساس تعهد داده شده در مقابل خواست کارگران تسلیم نشوند، اعتصاب کارگران نیشکر هفت تپه وارد فاز جدیدی خواهد شد! در این اطلاعیه آمده است که: «صحبتهای تکراری چند نماینده مجلس و تعدادی دانشجوی عدالتخواه!! و چند بسیجی و خبرگزاریهایی که همیشه آماده برای قیچیکردن صدای حقطلبی کارگران هستند»، مبنی بر اتمام اعتصاب کارگران هفت تپه «پس از حضور اعضای کمیسیون اصل نود مجلس در میان تجمع اعتراضی کارگران هفت تپه در هفتادمین روز اعتصاب» را غیرمسئولانه و سراسیمه خوانده است؛ خبری که این سندیکا پیشتر آنرا کذب خوانده و با تکذیبیه علنی، به اطلاع عموم رسانده بود».
اعتصاب کارگران نیشکر هفت تپه بعد از تعلیق پانزده روزه، هماکنون ادامه دارد در حالی که کارگران صنعت نفت، گاز، پتروشیمی و کارگران شهرداریها و راه آهن و … با خواستهایی مشابه در اعتراض به تعویق حقوقها، خصوصیسازی، قراردادها موقت و بیحقوقی کارگران به اعتصاب روی آوردند و در پشتیبانی از یکدیگر و در ارتباط با هم اعتصابی سراسری را خلق کردند. اعتصاب کارگران و لجاجت رژیم و سرمایهداران بر اجرای سیاستهای نئولیبرالی نشان میدهد که راهی غیر مبارزه متشکل و پیگیر وجود ندارد.
اطلاعیه سندیکای هفت تپه بعد از تعلیق اعتصاب از پیروزی سخن میگوید. اگرچه پایداری و استقامت هفت تپه و یاری کارگران اعتصابی دیگر رژیم را مجبور به مذاکره با آنان کرد، ولی هنوز نمیتوان از این مسأله خوشحالی کرد و آن را پیروزی خواند زیرا مطمئنا رژیم در حال نقشهکشیدن برای خستهکردن کارگران و اجرای برنامههای نئولیبرالیستی خود میباشد. کارگران میبایست درک کنند که بدون تشکیلات سراسری صنفی و رهبری حزبی نمیتوانند در مقابل سرمایهداران به پیروزیهای کوچک و بزرگ برسند.
اطلاعیه را در زیر میخوانیم:
«پیروزیهای بیشتر در راه است!
کارگران عزیز و مبارز، همانطور که مطلع هستید اعتصاب کارگران نیشکر هفت تپه بعد از هفتاد و یک روز به حالت تعلیق در آمد. تعلیق اعتصاب در حالی صورت گرفت که نمایندگان مجلس خواستار وقت دو هفتهای برای رسیدگی به مطالبات کارگران شدند. در این شرایط میتوان گفت که کارگران اولین پیروزی خود را به دست آورده و یک گام به جلو رفتند، زیرا با اعتصاب خود، نمایندگاه مجلس را مجبور به جوابگویی کردند. اما خواست خلع ید کامل از بخش خصوصی یکی از خواستهای اصلی کارگران بوده که باید متحقق شود. بعد از ماهها اعتراض و پافشاری و اتحاد و همبستگی کارگران هفت تپه، دیوان محاسبات ناچار به اعتراف و قبول این خواست، یعنی خلع ید از بخش خصوصی شده است. در این راستا دیوان محاسبات قرارداد واگذاری شرکت هفت تپه به اختلاسگران، که همکاران سازمان خصوصی سازیاند، این سازمان را مکلف به فسخ قرارداد کرده است.
این یک قدم دیگر رو به جلو است.
کارگران هفت تپه به خوبی میدانند که تا خلع ید کامل از بخش خصوصی مبارزه ادامه دارد و تنها با رفتن «اسد بیگی» و «رستمی» و همکارانشان مشکل حل نمیشود، بلکه بساط خصوصیسازی باید برچیده شود، چرا که قرار نیست فقط مهرههای این بازی عوض شوند.
مالکیت هفت تپه نباید به دست هیچ فرد و ارگانی و نهادی دیگری باشد. کارگران هفت تپه تنها کسانی هستند که میتوانند به بهترین شکل، کشت و صنعت نیشکر هفته تپه را اداره و مدیریت کنند. اموال دزدیدهشده از کارگران و کشت و صنعت نیشکر هفت تپه باید به کارگران بازگردانده شود تا با مدیریت کارگران، کارخانه سالم و به نفع کارگران و مالکان اصلی، که کسانی غیر از مردم نیستند، اداره شود.
دوشنبه ۱۷ شهریور ۱۳۹۹
سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
زنده باد اتحاد، زنده باد اعتصاب سراسری کارگران»
***
نکات مثبت و منفی چندی در مبارزه کارگران هفت تپه و دیگر کارگران وجود دارد که عدم توجه بدانها میتواند در آینده سرزمین ایران و مردم آن تأثیر جبرانناپذیری باقی بگذارد. از نکات مثبت میتوان به درک نیاز به تشکیلات از طرف کارگران و زحمتکشان در مبارزه اشاره کرد و هم چنین برآمدن کارگرانی آگاه و پرچمدار که بدون واهمه از بازداشت و سرکوب به مبارزه ادامه میدهند.
مسأله دیگر درک نیاز به ارتباط کارگران رشتههای مختلف و مرتبطکردن کارگران شهرهای مختلف با یکدیگر است تا بتوان تشکیلات سراسری کارگران را ایجاد کرد، زیرا کارگران میدانند که همانگونه که سرمایهداران منافعی مشترک در مقابل کارگران دارند، کارگران نیز همسرنوشت بوده و بدون اتحاد با یکدیگر موفق نخواهند بود.
نکته مثبت دیگر، درک ارتباط ارگانیک بین سیاستهای نئولیبرالی سرمایهداران و مسئولان نظام با سیاستهای نئولیبرالهای قدرتها خارجی است که اگرچه در تقابل با یکدیگرند، ولی هیچ کدام مدافع منافع کارگران نیستند و در مقابل کارگران صف کشیدهاند، اگرچه نقاب دفاع از مردم را بر صورت دارند.
ولی مبارزات کارگران و طرح شعارهای گوناگون و انتشار بیانیهها نشان میدهد که گاهی در اینجا و آنجا کارگرانی یافت میشوند که فریب دشمن را میخورند و به دام سلطنتطلبان و یا نیروهای وابسته دیگر قرار گرفته و شعارهایی به نفع رژیم سابق و یا علیه ملل دوست «لبنان، فلسطین، سوریه و …» میدهند. و یا فریب وابستگان به رژیم را میخورند و به کمک و همیاری مسئولین دل میبندند که هر دو به مواضعی راست میافتند.
نکته منفی دیگر طرح شعارهایی ضد حزبی میباشد که گویا کارگران میبایست فقط به تشکیلات صنفی دل ببندند و از تشکل حزبی پرهیز کنند که در این مورد سندیکای کارگران هفت تپه گاهی در شعارهایش بازتاب مییابد و در واقع کارگران را به بیحزبی و یا بهتر بگوییم به ضدیت با حزب سیاسی دعوت میکند و در این رابطه تا جایگزینی سندیکا به جای حزب با شعار کارگران خود باید سرنوشت خود را به دست گیرند و به هیچ شخص و یا حزب نیازی ندارند، پیش میرود. و این مسأله را حتی در رابطه با دولت کارگری نیز تبلیغ میکند که گویا کارگران میتوانند با تشکیل شورای کارخانه همه امور را پیش ببرند و نیازی به دولت و حزب نیست. در پایان اعلامیه خود به تاریخ سی ام مرداد آوردهاند:
«ما کارگران و مردم زحمتکش که چرخهای اقتصادی را میتوانیم بچرخانیم، آنقدر عقل و خرد، شعور و دانش را داریم که برای امروز و فردای خود برنامهریزی کنیم و جدا از چرخهای اقتصای، چرخهای زندگی را بدور از رنج و محنت، به دور از فقر و گرسنگی و استثمار به حرکت در آوریم. کارگران؛ نه به مجلس، نه به دولت سرمایهداران، نه به فردپرستی، نه به حاکمیت حزبی، زنده باد حاکمیت شورایی را از امروز تا فردای پیروزی را برای هم تکرار کنیم و برای رسیدن به آن مبارزه کنیم».
این شعارهای متناقض مبین این امر است که کارگران هفت تپه هنوز تفاوت اهداف یک اتحادیه فراگیر صنفی را که برای اضافه دستمزد و حقوق دمکراتیک و بهبود محیط کاری مبارزه میکند، با یک حزب سیاسی، که برای کسب قدرت سیاسی و استقرارسوسیالیسم گام برمیدارد، از هم تمیز نمیدهند و با مشکلات فراوانی روبرویند. بدون فائقآمدن بر این مشکلات موفقیتی حاصل نخواهد آمد.
توفان الکترونیکی شماره ۱۷۱ نشریه الکترونیکی حزب کارایران مهرماه ۱۳۹۹