محیط زیست به مجموعهای ازعوامل طبیعی مثل جانوران، گیاهان، آب، هوا و غیره گفته میشود که حیات در آنها جریان پیدا میکند. تخریب و آلودهکردن آن حتماً زندگی را به خطر خواهد انداخت .
خانم «هلن بریگز»، خبرنگارعلمی «بی بی سی نیوز»، در گزارشی نوشت که: «حیات وحش، به دلیل نابودی زیستگاههای طبیعی، در معرض خطراست. و ما در حال تخریب جهان خود هستیم». مدیرحفاظت از محیط زیست انجمن جانورشناسی لندن به نام «دکتر اندروتری» هم میگوید: «فعالیت انسانی به جهان طبیعی خسارت وارد میکند».
«سِر دیوید آتنبورو»، طبیعتشناس مشهور هم «فعالیت انسانی» را باعث برهمخوردن انقراض گیاهان و جانوران میداند. خلاصه اینکه «ما انسانها» بزرگترین خطربرای محیط زیست هستیم !
ظاهر امر هر سه نفر به درستی اخطار میدهند که اگرچارهای اندیشه نشود، محیط زیست رو به نابودی خواهد رفت !
اما قدری تفکر و دقت در گفتهها و نوشتههایشان، آشکار خواهد شد که هر سه اینان به نحوی مقصر اصلی این جنایت و خیانت را یا به عمد پنهان میکنند، که در آن صورت به گفته «برتولت برشت» ، ریاکارند و یا عمق ماجرا را نمیدانند – و بعید است – که در آن حالت به قول آلمانها، «فاخ ایدیوت»، یعنی متخصصین ابلهاند! آنها به خوبی میدانند که اگرعوامفریبی و پنهانکاری نکنند، نه لقب «سِر» میگیرند، نه «مدیر» خواهند شد و نه خبرنگار علمی با حقوق مکفی! این «ما انسانها و فعالیت انسانی» ماست که پنج قارّه را درمینوردیم و زمین و زمان را به آتش و خون میکشیم و در ویتنام و خاورمیانه و شمال آفریقا کشتار میکنیم و جنگلهای آمریکای شمالی و جنوبی و آفریقا و آسیا و حتی جنگلهای دامنه البرز و زاگرس و کوه دماوند را نابود میکنیم!؟ این ما و جامعه انسانی است که دریاها را با نفت آلوده و از طریق فاضلاب کارخانهها، رودخانهها را مسموم و مرگ میلیونها ماهی را باعث میشویم؟!
کیست که نداند این سیستم سرمایهداری حاکم بر جهان است که مهمترین عامل تخریب و دستاندازی به طبیعت و محیط زیست بوده و هست و خواهد بود! بنیان نظام سرمایه بر پایه سود و بهرهوری، طمعورزی فردی و غارت هرچه بیشتر ثروت جهان استوار است و در این راه ارزشی برای انسان و حیوان و گیاه قائل نیست! سرخپوستان در ترانههای تاثیرگذار و غمانگیزشان چنین میگویند :
«فقط وقتی که آخرین درخت قطع شد
وقتی آخرین رود خشک شد
وقتی آخرین ماهی مُرد
مرد سفید پوست (سرمایه داری) خواهد فهمید که پول قابل خوردن نیست».
بشریت اسیر در چنگال زورگوییها، ریاکاریها، جنگ و ویرانگریهای نظام سرمایهداری ریز و درشت حاکم بر جهان امروز، برای نجات خود و طبیعت و برای رهایی از ستم استثمار و استعمار، چارهای به جز استقرار نظم سوسیالیستی، پیشِ رو ندارد. نظمی که شالوده آن بر انسانیت و طبیعت استوار است! نظامی که مالکیت خصوصی بر ابزار تولید، زمین، کوه، جنگل، رودخانه، دریا و تمامی ثروتهای رو و زیرزمین و قعر اقیانوسها و آسمانها را به مالکیت عموم درآورده و با اعمال دیکتاتوری کارگری، این ثروتها را، جهت پیشرفت و توسعه کشور و رفع نیازهای انسانها به کارمیگیرد و عدالت اجتماعی، همبستگی، اتحاد، نوعدوستی و آزادی واقعی را مستقرخواهد نمود .
«با بدان بد باش، با نیکان نکو
جای گُل گُل باش، جای خار خار»
توفان الکترونیکی شماره ۱۷۱ نشریه الکترونیکی حزب کارایران مهرماه ۱۳۹۹