سوء استفاده از جانباختگان آبان موقوف!
یکم اینکه «دادگاه بینالمللی مردمی و دادخواهی وحقوق بشر» به گوش خوشآیند است که جنایتکاران باید محاکمه شوند، و این امر بیتردید به گوش خوشآیند است که عدالتِ گسترده باید در سراسر جهان برقرار شود! بیشک شما کسی را پیدا نخواهید کرد که آشکارا مدافع ستمگران باشد، حتی خود ستمگران نیز صلاح در این میدانند علیه ستمگری سخنان غرا بگویند و مقالات طویل بنویسند. همه ستمگران از تساوی حقوق انسانها صحبت میکنند و به این اصل صوری و بیبو و خاصیت اعتقاد واثق دارند، زیرا به گفته «آناتول فرانس» «فقیر و غنی هر دو از این حق یکسان برخوردارند که شبها با شکم گرسنه در زیر پل بخوابند». «هیچکس» آشکارا مخالف احترام به حقوق بشر نیست، «هیچکس» به صراحت از شکنجه انسانها و سوزاندن آنها حمایت نمیکند، ولی جهان ما به جهانی تبدیل شده است که حقوق بشر در آن مستمراً نقض میشود، شکنجه در همه جا با تعاریف و محدودیتهای متفاوت برقرار است و عدالت آنقدر بیبُنیه است که قادر نیست به خود تکانی دهد، چه برسد به اینکه گسترش دامنهدار یابد. در تمام عرصههای بالا امپریالیستها و دموکراسیهای بورژوائی بیش از سایر کشورها عوامفریبی میکنند. برای «دونالد ترامپ» تحریم اقتصادی ایران و یا ونزوئلا و کوبا جنایت علیه بشریت نیست، برای «نتانیاهو» محاصره و قتلعام مردم نوار غزه و تاراندن و کشتار میلیونها فلسطینی، جنایت علیه بشریت نیست، برای «جرج بوش» کشتار نیم میلیون کودک عراقی در اثر تحریم و بیدوائی و بیغذائی جنایت علیه بشر نبود. «گوانتانامو» و «ابوغریب» دو نوع بازداشتگاهی هستند که انسانها را بدون دارابودن کوچکترین حقوقی مانند بردگان در آنها به اسارت گرفته و شکنجه دادهاند. امپریالیسم آمریکا زندانیان سیاسی را در رومانی، لهستان و بالتیک شکنجه داده و «گوانتانامو» را در بخش اشغالی خاک کوبا برپا کرده است تا از نظر «حقوقی» همه چیز بیخطر باشد و «دونالد ترامپ» بتواند سوگند یاد کند که در خاک آمریکا کسی را شکنجه ندادهاند. جنایات ضد بشری امپریالیسم آمریکا را در کشور کره، ویتنام، کامبوج، لائوس، اندونزی، عراق، أفغانستان، لیبی، ایران، ونزوئلا و سراسر آمریکای لاتین و آفریقا را از یاد نبریم. آنها در حالی که نوک زبانی، حقوق بشر را بر لب دارند، با خنجرهای خویش زبان هر معترضی را میبُرند. وقتی ویتنامیهای قربانی بمبهای شیمیائی آمریکا از جمله ناپالم؛ فسفر و گازهای سمی در ویتنام، که بر اساس همه موازین بینالمللی استعمال آنها جنایت علیه بشریت محسوب میشد، در ایالت نیویورک به دادگاه مراجعه کردند تا خسارت دریافت کنند، وزیر وقت دادگستری آمریکا به قوه قضائیه رسماً ندا داد که از دادن رأی به نفع ویتنامیها خودداری کند، زیرا که این امر نه تنها عواقب عظیم مالی برای آمریکا دارد، بلکه اجرای سیاستهای خارجی دولت آمریکا را نیز تضعیف میکند و علیه امنیت ملی آمریکاست. آنوقت دادگاه «بیطرف» نیویورک حکم داد که نمیتوان ثابت کرد که سوختن آدمها، جنگلها، بهدنیاآمدن کودکان فلج و علیل ناشی از سلاحهای شیمیائی آمریکائی بوده است.
پس روشن است که این سخنان خوشآیند تا زمانی که تضمین اجرائی نداشته باشند، حرف مفت و پوچ هستند. تضمین اجرائی زمانی وجود دارد که اگر یک قاتل خاطی به مقاومت دست زد، نیروئی باشد تا وی را سر جای خود بنشاند و حقاش را کف دستاش بگذارد. کسانی که خودشان تا آرنج دستان آغشته به خون هستند، نمیتوانند قضات خوبی باشند و برای تحقق حقوق بشر، تساوی حقوق اجتماعی انسانها و عدالت گسترده اجتماعی و… مبارزه کنند و خود را نمایندگان تحقق این ارزشها جا بزنند. هر ساله هزاران نفر در دریای مدیترانه غرق میشوند، زیرا ممالک امپریالیستی، که خود مسبب این فرارها و مهاجرتها در اثر غارت و چپاول این کشورها هستند، نمیخواهند عواقب سیاستهای استعمار خویش را بپذیرند. آنها ولی در بلندگوهای خویش از «ارزشهای جهان غرب» و اینکه گویا آنها «مجمعی از باورمندان به این ارزشها» هستند، سخن میگویند.
دوم اینکه اینروزها همزمان با سالگرد اعتراضات به حق زحمتکشان آبان ۹۸، «سازمانهای عدالت برای ایران، حقوق بشر ایران و سازمان بینالمللی «با هم علیه اعدام»» اعلام کردند که در بهمنماه یک «دادگاه بینالمللی مردمی» در لاهه به پرونده «کشتار معترضان آبان ۹۸» رسیدگی خواهد کرد.
سازمانهای حقوق بشری برگزارکننده «دادگاه بینالمللی مردمی آبان» تأکید کردند که این دادگاه در پاسخ به خواست مکرر خانوادههای جانباختگان برای دادخواهی از یکسو و بیاعتنایی نهادهای بینالمللی و جامعه جهانی به کشتار معترضان آبان ۹۸ از سوی دیگر، برگزار میشود!!
این «سازمانهای حقوق بشری دادگاههای بینالمللی مردمی»، که رسانههایی نظیر «ایران اینترنشنال» عربستان و یا «من و تو» و سازمانهای سلطنتطلب و فرقه مجاهدین رجوی و افراد معلومالحالی، نظیر «شادی صدر»ها و «مسیح علینژاد»ها و جیرهخواران اجنبی پشتاش سنگر گرفتهاند، نه مردمیاند، نه ملی و نه مترقی، اینها همه از دادگاههای پیمان جنگی ناتو، از بمباران یوگسلاو و محاکمه «میلوسویچ»، رئیس جمهور قانونی این کشور و قتل او الهام میگیرند. این جریانات خودفروخته با زبان حقوق بشر و با زبان «دلسوزانه» دادخواهی و همبستگی با جانباختگان و خانوادههای این عزیزان سخن میگویند و موذیانه از احساسات پاک و انسانی آنها بخاطر اهداف شوم و پلیدشان سوء استفاده میکنند. «داد گاه مردمی» با حضور نیروهای امپریالیستی و جنگطلب و آدمکش، که دستشان به خون میلیونها انسان در سراسر جهان آغشته است، حرف مفت است، با حقوق بشر بیگانه است و وظیفه تکتک ایرانیان مستقل و آزادیخواه است که به افشای بیامان این مزدوران بپردازند. دادگاه خلق، دادگاهی است که پس از به زیرکشیدن حکومت محکوم جمهوری اسلامی و مستقل از نیروهای امپریالیستی برگزار میشود، تا جلادان و قاتلان فرزندان این مرز و بوم را به سزای اعمالشان برساند. تنها در این صورت است که دادگاه خلق، که دادگاهی است داخلی، انقلابی، مستقل و دارای جوهر مترقی و مردمی، که مورد احترام همه آزادیخوهان واقعی است و حق محاکمه قاتلان و دشمنان مردم را دارد و جز این نخواهد بود. دادگاههای بینالمللی نظیر دادگاه لاهه یا «ایران تریبونال لندن» و این قبیل نهادهای ارتجاعی ابزار دست استعمارند و هیچ ربطی به مردم ایران ندارند. این نهادهای امپریالیستی و مزدورانشان را آرام نگذاریم، فردا دیر است! سوء استفاده از جانباختگان آبان موقوف!
توفان الکترونیکی شماره ۱۷۳ نشریه الکترونیکی حزب کارایران آذر ماه ۱۳۹۹
حزب کار ایران (توفان) به حزب طبقه کارگر ایران بهپیوندید!
