اجرای حکم قرون وسطائی «داود رفیعی»، کارگر شریفی که به اخراج خود از شرکت «پارسخودرو» معترض بود، به اتهام «توهین» به وزیر کار ۷۴ ضربه شلاق خورده است. وی به همین دلیل در سال ۹۱ از کار اخراج شد و در خلال سالهای گذشته نیز بارها در اعتراض به این امر به همراه اعضای خانواده خود اقدام به برگزاری تحصن کرده است.
در جریان یکی از اعتراضات در سال ۹۶ او روی مقوا شعار «مرگ بر وزیر کار»، «مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل» نوشته بود و اکنون به دلیل همین شعار ۷۴ ضربه شلاق خورده است. صدور حکم شلاق و اجرای آن علیه کارگران در چند سال اخیر سابقه دارد. از جمله در پنجم خرداد سال ۹۵ حکم شلاق در مورد ۱۷ کارگر معدن طلای «آقدره» نیز، که به اخراج خود اعتراض کرده بودند، اجرا شد.
علاوه بر این، موارد متعددی از صدور حکم شلاق در مورد کارگران نیز گزارش شده است. از جمله «فرزانه زیلابی»، وکیل کارگران هفت تپه، در خرداد ماه سال جاری اعلام کرد که «محمدرضا دبیریان»، یکی از کارگران این شرکت به ۲۲۲ ضربه شلاق تعزیری محکوم شده است. این کارگران که تعدادشان ۳۵۰ نفر بود، در دیماه سال ۱۳۹۳ توسط شرکت «پویا زرکان»، پیمانکار اصلی معدن، با پایانیافتن قراردادهایشان از شرکت اخراج شده بودند، روز ششم دیماه مقابل شرکت دست به تجمع اعتراضی میزنند که در پی آن مأموران مزدور حراست شرکت به کارگران معترض یورش میبرند و در پایان کارفرما به اتهام ایجاد اغتشاش و تخریب علیه ۱۷ نفر از کارگران اعلام جرم میکند. در همین رابطه به گزارش «ایلنا» ۵ خرداد ماه ۱۳۹۵، «وحید یاری»، که در جریان رسیدگی قضایی به پرونده این ۱۷ کارگر وکالت آنها را برعهده داشت، چنین اظهار میدارد: «این کارگران براساس دو پرونده قضایی، که به صورت جداگانه علیه آنها تشکیل شده بود، به ترتیب در شعبه ۱۰۱ دادگاه کیفری در شهر تکاب و شعبه ۱۰ تجدیدنظر استان آذربایجان غربی محاکمه شدند. در مجموع متهمان این پرونده به تحمل مجازات تعزیری حبس، پرداخت جزای نقدی و تحمل ضربات شلاق محکوم شده بودند که در نهایت با اعلام گذشت شاکی و استفاده از فرصت عفو مقام قضایی، مجازات حبس تمامی کارگران مورد نظر لغو شد و مجازات پرداخت جزای نقدی و تحمل ضربات شلاق در مورد هرکدام از متهمان به اجرا درآمد».
در یک پرونده دیگر در خرداد امسال، «روحالله برزین»، کارگر نانوایی در شهر «چرام» استان کهگیلویه و بویراحمد به علت انتشار مطالب انتقادی در شبکههای اجتماعی ۵۵ ضربه شلاق خورد. «رسول طالب مقدم»، عضو سندیکای شرکت واحد، نیز که به دو سال حبس محکوم شده است، در خردادماه امسال ۷۴ ضربه شلاق خورد و به زندان رفت.
مقامهای ارتجاعی قضایی ایران در برخی از این پروندهها از صدور احکام شلاق علیه کارگران، که به شدت مورد اعتراض نهادهای صنفی و حامی کارگران قرار گرفته، بیشرمانه دفاع کردهاند.
اتحادیههای کارگری در هر مورد مشخص ضمن همبستگی با رفقای همسنگر خود با انتشار اعلامیههائی اجرای حکم شلاق را قویاً محکوم کردهاند. در همین رابطه سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه اخیراً طبق انتشار اطلاعیهای اجرای حکم بربرمنشانه در مورد رفیعی را محکوم کرد. در بخشی از این اطلاعیه چنین آمد: «رفیعی از بازداشتشدگان روز کارگر در سال ۹۸ میباشد وی همچنین چندبار در اعتراضاتی که نسبت به اخراج از کار داشته، بازداشت شده است. متأسفانه این اولین باری نیست که پاسخ حقخواهی و مطالبهگری کارگران را با شلاق، زندان، تهدید، اذیت و آزار میدهند. سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه احکام قرون وسطی شلاق برای کارگران زحمتکش و حقخواه را شدیداً محکوم میکند و اعلام میدارد با شلاق، زندان، اخراج و دیگر انواع فشار علیه فعالین کارگری و کارگران آگاه و پیشرو، هرگز نمیتوانید صدای اعتراضات کارگران را خاموش کنید».
گرسنگی دادن کارگران و خانوادههای آنها و ایجاد رعب و وحشت یکی از شیوههای شناخته شده رژیم ضدکارگری جمهوری اسلامی است که بطور سیستماتیک اجرا میشوند. رژیم جمهوری اسلامی هر روز فعالین کارگری را به بند میکشد. گناه آنها تلاش برای ایجاد تشکلهای مستقل کارگری، بهبود وضعیت معیشتی، اضافه دستمزد، امنیت شغلی و حقوق معوقه است. گناه آنها خمنشدن در مقابل فشار و تهدید رژیم سرمایهداری جمهوری اسلامی است که مردم در کوچه و خیابان از دزدیهای میلیاردی سران فاسد آن سخن میگویند. رژیم سرمایهداری حاکم، که پاسخ نان، کار وآزادی را با شلاق میدهد، میکوشد با نشاندادن مشت آهنین مانع گسترش اعتراضات کارگری گردد، تا به خیال خود تا ابد بر خر مراد سوار باشد و به غارت و جپاول ثروت جامعه ادامه دهد.غافل از اینکه رژیم هر اندازه بیشتر سرکوب کند و به توهین و تحقیر کارگران، این ثروتآفرینان جامعه بپردازد، به همان اندازه انقلاب آتی ایران خونینتر و قهرآمیزتر خواهد بود و رژیم ملایان سرنوشتی بهتر از سرنوشت رژیم خودفروخته پهلوی نخواهند داشت. کارگران ایران حق دارند که برای حقوقی که از آن محروم شدهاند، مبارزه کنند، دست به اعتصاب و تحصن بزنند، تشکلهای مستقل خود را ایجاد نمایند و در مقابل کارفرمایان زالوصف بایستند و از حقوق حقهشان دفاع نمایند.
کارگران ایران راهی جز اتحاد و تشکل و اتکاء به نیروی خویش وایستادگی در مقابل بربریت نظام سرمایهداری جمهوری اسلامی ندارند.
توفان الکترونیکی شماره ۱۷۳ نشریه الکترونیکی حزب کارایران آذر ماه ۱۳۹۹