پیش نویس تفاهم نامهای که چندی قبل تحت عنوان «برنامه همکاریهای جامع (۲۵) ساله ایران و چین» منتشر شده بود و موجب بحثهای فراوانی گشت، اخیراً در ۷ فروردین ۱۴۰۰ برابر ۲۷ مارس سال ۲۰۲۱ در تهران، با دیدار وزیر امور خارجه چین با وزیر امور خارجه ایران خطوط کلی این تفاهمنامه به صورت قراردادی با ایران به امضاء رسید که جزئیات آن هنوز معلوم نیست.
پرسش نخست این است که چرا چنین سند حیاتی مهمی تنها به امضاء وزیر امور خارجه دو کشور رسیده است و نه مقامات مهمتری در میان دو کشور ایران و چین.
پاسخ احتمالی، که به این امر میشود داد، این است که حسابگری خاصی در اتخاذ این نوع راهکار از جانب هر دو طرف قرارداد منظور نظر است. این قرارداد مسلماً موجبات نگرانی آمریکا و اروپا را فراهم کرده و آنها را برای اتخاذ تصمیم در مورد ادامه تحریم ایران و یکدندگی بر سر تحریمهای برجامی به عقب نشینی واخواهد داشت. این عقب نشینی هم به نفع ایران و هم به نفع چین است که از تهدیدهای آمریکا در امان باشند. برداشتن موانع از سر راه تجارت با ایران و آزادسازی مبادلات ارزی ایران زمینه همکاری با چین را افزایش میدهد. سیاست زورگویانه و غیرقانونی بیکران آمریکا در مورد ایران با انتشار مفاد کلی این قرارداد به بنبست رسیده و شکست خورده است. یا باید در مورد برجام عقب نشینی کند و یا اینکه به تهدیدها و قلدرمنشی خود بیفزاید که در هر دو صورت به ضرر آمریکا و تشدید تضادهایش با اروپا و سایر ممالک بدل میشود.
به این جهت ارزیابی نهائی از این قرارداد را باید به آیندهای موکول کرد که همه مدارک و یا حداقل بخش مهمی از آنها، که برای یک تحلیل جامع مورد نیاز است، در اختیار ما باشد. از این گذشته، چه نامی به این سند بدهیم، برای برخورد ما با محتوی این سند اهمیتی ندارد. ولی جا دارد که به واقعیتها نیز توجه نمود و به جنجال کسانی، که نه قرارداد را خوانده و از مضمون آن اطلاعی دارند و نه ارزیابی درستی از توانائیهای چین و ایران در این توافق میتوانند داشته باشند، پاسخ داد.
برخورد منتقدانِ پر سر و صدا به این قرارداد، که با نفرت نژادپرستانه ضدچینی همراه است، بیان این امر است که آنها با انعقاد هر قراردادی با چین «زردپوست» مخالفاند و ترجیح میدهند ایران به زیر بار اسارت غرب «سفیدپوست» برود، همانگونه که در صد ساله اخیر رفته است. آنها ایراندوست نیستند، غربگرا هستند.
آنها غربگرا هستند، زیرا بر جنایات غرب در از بین بردن محیط زیست در طی دویست سال گذشته، که میخواهند هزینه ترمیماش را حتی از روسیه، چین، هندوستان و در آینده از ایران به بهای عقبماندگی آنها بگیرند، چشم بستهاند. این کیسههای پلاستیکی چینیها نیست که در قعر اقیانوسها نهنگها و آبزیان را میکشند و صحراهای آفریقا را از خود مملو کرده به طوری که به هر بوتهای در کشور سودان یک کیسه پلاستیکی مترو، لیدل و یا آلدی و… چسبیده است. این دستآوردهای غرب «بشردوست» برای غارت جهان به حساب همه مردمان کره زمین است. غرب با کدام اجازه آب و هوای کره زمین را به ضرر ساکنان کره زمین تغییر داده و هنوز هم میدهد؟ غرب چگونه بدون هراس از مجازات، خاکروبههای خود را محرمانه توسط کنسرنهای خصوصی خویش در اقیانوسها تخلیه میکند؟ کدام قرارداد جهانی این حقوق ویژه را به غرب داده است؟ این چهره واقعی غرب است که غربپرستان آن را کتمان میکنند.
این غربپرستان با تحریم و تجاوز به ایران و انعقاد قراردادهای اسارتبار با غرب مخالف نیستند، زیرا یا نسبت به تاریخ ایران، که آن را نیاموختهاند، بیگانهاند، یا قربانیان تبلیغات هولیوودی آمریکا شده و از روی جهالت سخن میرانند و یا عمال آگاه و یا در زمره دوستان آمریکا و اسرائیل در منطقه هستند که عملا فقط در پی اسارت ایران میباشند.
روشن است که حزب ما با هرگونه قراردادی، که استقلال ایران را به زیر پرسش ببرد، حق حاکمیت ملی و تمامیت ارضی و حقوق بینالمللی قانونی ایران را به زیرپا بگذارد، آنگونه که همه قراردادهای استعماری غرب با ایران بدون استثناء در صد سال اخیر بودهاند، اکیداً مخالف است.
ولی صرفنظر از این حکم کلی، به چندین مسئله اصولی، که شامل همه قراردادهائی خواهد شد که در ایران در صد ساله اخیر به امضاء رسیدهاند، میتوان و باید برخورد کرد تا سره از ناسره شناخته شود. باید مانع شد که ایرانیان هوادار تحریم ایران، هوادار تجاوز آمریکا به ایران، هوادار تروریسم دولتی آمریکا در ایران، تجزیهطلبان و مخالفان تمامیت ارضی و حق حاکمیت ملی ایران، هواداران تروریسم آمریکا و اسرائیل در ایران، یاران دیروزی و امروزی داعش و همه کسانی که برای ایران به عنوان یک کشور مستقل عضو سازمان ملل متحد و با تاریخی بیش از ۲۵۰۰ سال قدمت، حقوقی قایل نبوده و نقض همه حقوق ایران را در مجامع جهانی به دست آمریکا و اسرائیل مورد تائید بیشرمانه قرار میدهند، پرچم میهنپرستی به دست بگیرند و خودشان را در پشت گماشتگی امپریالیسم آمریکا و به بهانه تبهکاریهای جمهوری اسلامی پنهان کنند.
بارها گفتهایم؛ ایران ماندنی و جمهوری سرمایهداری اسلامی میرنده و رفتنی است. احترام به حقوق قانونی ایران در سراسر جهان حق مسلم کشور ماست و ربطی به وجود و حضور جمهوری سرمایهداری اسلامی، شیخ و یا شاه ندارد. همه کشورها موظفاند به این حقوق احترام گذارده و آن را به رسمیت بشناسند. خیانت به مردم سرزمین ایران را نمیشود با اشاره و تکیه به خفقان و خودکامگی رژیم جمهوری سرمایهداری اسلامی توجیه کرد. منافع ملی ایران مستقل از رژیمهائی است که در ایران بر سرکار بوده و یا در آینده بر سر کار خواهند آمد. حقوق یک ملت را بر اساس ماهیت ارتجاعی دولتها نمیسنجند. هر کس به این راه رود نه تنها دموکرات نیست، بلکه مرتجع سیاهی است که باید ابناء بشر را از آنها برحذر داشت. این مرتجعان تنها همدستان امپریالیسم و صهیونیسم در جهان هستند.
حزب کار ایران (توفان) با این درک از دموکراسی، مبارزه ملی، منافع ملی، قانونمداری و دفاع از خلق ایران به این سند برخورد میکند و نوع برخوردش با نوع برخورد نژادپرستان، ضدآسیائیتبارها، ضدچینیها و آدمخواران «میهنپرستی» که اخیراً از بطری بیرون جهیدهاند، ماهیتاً فرق دارد. حزب کار ایران (توفان) نفرت عمیق خود و طبقه کارگر و خلق ایران را از این نژادپرستان ایرانی ضد بشر، که موافق تحریم آمریکا برضد ایران بوده و از تجاوز وی به ایران دفاع میکنند، ابراز میدارد و هشدار میدهد که نگذاریم مبارزه ملی و دموکراتیک مردم ایران ملعبه دست سازمانهای جاسوسی، امنیتی غرب و صهیونیسم بینالملل قرار گیرد. از صد سال تاریخ پر فراز و نشیب ایران بیاموزیم و نفرت خود را نسبت به استعمارگران نو و کهنه با صدای رسا ابراز داریم.
برگرفته ازتوفان شـماره ۲۵۴ اردیبهشت ماه ۱۴۰۰ آوریل ۲۰۲۱
ارگان مرکزی حزب کار ایران(توفان)