برگ نخست / مجموعه مقالات / مقالات توفان الکترونیکی / سخنی کوتاه در مورد سازمان‌های صنفی و سیاسی طبقه کارگر

سخنی کوتاه در مورد سازمان‌های صنفی و سیاسی طبقه کارگر

سازمان‌های صنفی و سیاسی کارگران چگونه سازمان‌هائی هستند و تفاوت آنها‌ با یکدیگر چیست؟ آیا می‌توان یکی را دلیلی برای تعطیلی دیگری دانست و یا آنکه هر دو را مانند یکدیگر معرفی کرد؟ پرسش‌های بسیاری از این دست مطرح می‌گردند و افراد و سازمان‌های گوناگون پاسخی را برای سؤالات طرح شده تبیین می‌کنند. در این نوشته کوتاه، اشاره اجمالی به این مسئله می‌کنیم تا پرتوی بر اهداف و ماهیت این سازمان‌ها بیافکنیم.

اگر بخواهیم با توجه به پاسخ‌های گوناگون آنها را دسته‌بندی کنیم، می‌توان بدون در نظر گرفتن پایگاه طبقاتی تبیین‌کنندگان، آنها را به سه گروه تقسیم کرد.

گروه اول کسانی هستند که کارگران را تنها به فعالیت و مبارزات صنفی تشویق کرده و آنها را از هرگونه مبارزه و فعالیت سیاسی منع می‌کنند. اینان سیاست را برای سیاستمداران معرفی و فعالیت سیاسی را از آن از ما بهتران تعریف می‌کنند. بدین‌ترتیب این فکر را تبلیغ می‌کنند که کارگران می‌بایست فقط برای به‌دست‌آوردن رفاه زندگی و معیشتی مبارزه کنند و نه بیش‌تر. سیاست به آنها ربطی ندارد! اینان کارگران و دیگر زحمتکشان را از مبارزه سیاسی برحذر می‌دارند و مبارزه برای زندگی بهتر در سیستم کنونی جامعه را کافی می‌دانند و گمان می‌کنند که با رشد کمی و کیفی زندگی مادی در نظام کنونی، آرام آرام سوسیالیسم را مستقر می‌سازند و لذا سوسیالیسم از راه قهر و انقلاب تحت رهبری حزب کمونیست لازم نیست، ضرورتی ندارد.

ولی گروه دوم کسانی هستند که هرگونه فعالیت صنفی را سیاسی می‌خوانند و چنین تبلیغ می‌کنند که از آنجهت که هرگونه فعالیت صنفی به درگیری رویارویی با سرمایه‌داران و حکومت آنان و دستگاه نظامی و قضایی منجر می‌شود، پس می‌بایست در هر شکل از فعالیت صنفی، مستقیماً به سراغ سیاست رفت و در هر اعتصاب، راهپیمایی و اشکال دیگر مبارزه، سیاست و مبارزه سیاسی را طرح و در یک کلام تمامی مبارزات را به قصد نابودی سیستم سرمایه‌داری و به دست گرفتن قدرت تبدیل کرد و در تمام طول مبارزه یک هدف را در مقابل خود گذاشت. اینان گمان می‌کنند که در هر اعتصاب و یا تجمعی می‌بایست همگان را به مبارزه علیه سیستم سرمایه‌داری و حکومت حامی سرمایه‌داران فرا خواند و هر شکلی از مبارزه صنفی می‌بایست رنگ و بوی سیاسی به خود بگیرد و شعار نابودی سرمایه‌داری و حکومت آنان طرح گردد و اگر چنین نشود، مبارزه به راست گرایش یافته و از ماهیت مبارزاتی و انقلابی خارج گشته است. به زبان روشن، تاکتیک سیاسی در این تفکر جایی ندارد!

گروه سوم کسانی هستند که بدون آنکه کارگران را از مبارزه صنفی و یا سیاسی برحذر دارند فعالیت کارگران در سازمان‌های مختلف را پیشنهاد می‌دهند، ولی تداخل فعالیت‌های این سازمان‌ها در یکدیگر را مضر برای پیشرفت مبارزات کارگری می‌دانند. برطبق این نظر بدون آنکه فعالیت کارگری در یک بخش تعطیل شود، می‌بایست برای راندمان بیش‌تر مبارزاتی، از جایگزینی آنها با یکدیگر و یا دخالت سازمان‌های کارگری در امور یکدیگر پرهیز کرد. بر اساس این نظر، سازمان‌های صنفی کارگری از قبیل سندیکا و اتحادیه سراسری و سازمان‌های هنری، ادبی و مدنی و غیره می‌بایست در شکل و فرم سازمان‌های همه‌گیر، هر کارگری را با هر نظر و عقیده و خواسته‌ای دربر‌بگیرد، و کارگران را برای به‌دست‌آوردن زندگی بهتر در چهارچوب سیستم کنونی، و در همان زمینه‌ای، که نامش و اساسنامه سازمانی‌اش نشان می‌دهد، به فعالیت بکشاند. تا بدین شکل این امکان برای طبقه کارگر بوجود آید، با آگاه‌ترین عناصر اجتماعی و از خودگذشته‌ترین افراد طبقه کارگر در حول مبارزات صنفی و فعالیت‌های سیاسی علنی و یا نیمه علنی و یا غیر علنی در شرایط دیکتاتوری و پلیسی به تدریح جذب سیاست‌های حزب سیاسی طبقه کارگر شوند.

طبیعی است که حزب سیاسی طبقه کارگر عالی‌ترین سازمان سیاسی طبقه کارگر است و وظیفه رهبری تمامی سازمان‌های طبقه را برعهده ‌دارد و نقش و هدفش هدایت و ایجاد هماهنگی میان سازمان‌های صنفی و سیاسی و پیشبرد تمامی مبارزات طبقه تا پیروزی کامل است. دَرِ این حزب به روی هر کارگر آگاه و مبارزی، که برنامه و اساسنامه را می‌پذیرد، باز است، حزب پیشروان طبقه کارگر، حزب کارگران کمونیست است! سازمان‌های صنفی طبقه کارگر، سازمان‌های عام‌المنفعه و همگانی است؛ مدرسه سیاسی کارگرانی است که در سطوح پائین وارد سیاست می‌شوند، آموزش می‌بینند، به کار تشکیلاتی می‌پردازند، همه افراد صرف‌نظر از دین و آیین و باورهای مذهبی بر سر منافع مشترک صنفی متحد می‌شوند.

امروز متأسفانه در عرصه سیاسی ایران بعضی از سازمان‌های صنفی موجود گمان می‌برند که می‌بایست نقش سازمان سیاسی طبقه کارگر (حزب) را بازی کنند و در هر حرکت صنفی شعارهای سیاسی برای سرنگونی سیستم سرمایه‌داری، الغای استثمار و لغو کارمزدی را مطرح می‌سازند و با این چپ‌روی عملاً ضربه‌ مهلکی به تشکل‌یابی کارگران و کل حرکت مبارزاتی طبقه کارگر وارد می آورند و سیاست‌شان در جهت پراکندگی طبقه کارگر و به سود سرمایه‌داران است.

برگرفته از «توفان الکترونیکی» شماره ۱۷۸ نشریه الکترونیکی حزب کارایران اردیبشهت ماه ۱۴۰۰

Print Friendly, PDF & Email